فردی در دستگاه قضا که مبنای تکالیفش قانون است و قانون فلش اصلی مسیرش است و به همین جهت پناهگاه آحاد جامعه بوده است با روشهای خشن و ارعاب و گردنکشی خلافی مرتکب شده است که قضات شریف وی را به دو سال حبس محکوم کردهاند و حسب اعلام در رسانهها بعد از اختفاء در ویلایی در شمال کشور و امکان دستیابی به ایشان، توسط ضابطین بازداشت و روانه زندان اوین شده است. لکن بایستی بدانیم زندان اوین برای او آزاردهنده نیست بلکه تنبیه و مجازات این نوع افراد مغرور و جاهطلب این است که هر ساعت از شبانهروز، چشم به چشم با مردم باشد و همکاران و فرمانبران سابقش را ببیند و آنها هم ببینند و حتی قضات و مدیرانی که در ریختن آبروی خوبان جامعه از بیان هر نوع تهمت و افترایی حیا نمیکنند و با رفتار و کردار خود زمینه هدر رفتن جایگاه ایثارگران و مجاهدات مجاهدان این سرزمین میشوند، عاقبت سرکشی را ببینند و این زندانی است که میتواند هزینه بالایی داشته باشد! و الا هتلی بیش نیست.
تناسب جرم و مجازات یکی از اصول مهمی است که مورد توجه جامعه حقوقی قرارگرفته و اینکه فردی تا دیروز با زیرپاگذاشتن قوانین و سینه جلو دادن و استفاده از تهدید و فریب، اعتراف از متهمین میگرفته و با رفتارش باعث بیاعتمادی بخش مهمی از مردم به دستگاه قضایی گردیده، که اعتماد سرمایه بیبدیل آن است و بدون اعتماد در میان آحاد جامعه نمیتواند به رسالت خود عمل کند، در چهاردیواری زندان نگهداری کردن روزهای خوش و راحتی اوست. مرتضوی پس از صدور حکم، میبایستی در میان مردم رها شود، در صفهای نان و دارو و درمان و بازار و... رفتوآمد کند، تا:
الف: مردم را به معنای انسانیاش ببیند، زیرا قدرت، تا قبل از آن، چشمانش را کور کرده بود و توان درک حقوق شهروندی را از ایشان گرفته بود.
ب: برود به میان همکاران سابقاش تا آنها هم بفهمند و به قدرت مغرور نشوند و سرگردنهنشینهایی را که برای غارت عاطفه و رحم و مروت در کمین اصحاب قدرت و حکمروانی کمین کردهاند معرفی کند تا دیگران فریب نخورند.
ج: دیگر مدیران هم یاد بگیرند که ملعبه دست مافیای قدرت نشوند و پا به روی حقوق عامه نگذارند و فریب تعریفها و کفزدنها و هوراکشیدن اهل دنیا نباشند که روزی اینگونه تنهایش میگذارند و باید رسوای خاص و عام شوند.
د: مرتضوی باید در میان مردم زندانی باشد که نتواند سر بلند کند و گردن کشیدهاش پایین بیفتد که دیگر در مقابل افتادگان و افراد شریف گردنکلفتی نکند.
پس اگر واقعا مرتضوی در اوین است و دوران محکومیتاش را میگذراند، به بیرون در وسعت کوی و برزن بیاوریدش زیرا زندان چنین افرادی در مقابل مردم بودن و سوار حمل و نقل عمومی شدن است. سلول انفرادی اینگونه افراد جسور که از نارسایی و عیوب ساختار سازمانی کشور سوءاستفاده کردند و سالها سوار سرنوشت مردم شدند چشمان مردم است، زیرا مرتضوی تاکنون در درون چشمان مردم زندانی نشده بود نه کسی را میدید و نه کسی قدرت دیدن وی را داشت، بلکه در بند سیاهکاری و دلقکبازیهای خودپرستانه بوده است. َ
از فرصت استفاده میکنم حامیان مرتضوی را که با انتصاب و تشویق بیجا، او را در صدور احکام فلهای و فاقد منطق حقوقی، پشتیبانی میکردند و برایش عناوینی چون انقلابی و قاطع بودن توصیف میکردند نیز بخواهم که در معیارها و تأییدات خودشان تجدیدنظر کنند. حیثیت ایران عزیز ارث پدری کسی نیست که بخواهد به دلخواه خویش آن را برای کوتولهها و چاپلوسان هزینه کنند. ایران متعلق به همه ایرانیان است و بس.
دکترمرتضی بهشتی، حقوقدان و پژوهشگر