در این منطق بحث اصلی این است؛ کارنامه نظام سیاسی با موفقیتهای آن در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و گسترش اشتراکات سیاسی میان همه آحاد اجتماعی و در خدمت به منافعملی مورد قضاوت قرار میگیرد. این منطق میگوید؛ باید ایدهها و اهداف با میزان حمایتی که از آن صورت میگیرد تناسب داشته باشد. نمیتوان به برنامهها و ایدههایی بازگشت کرد که بسا برای یک برهه از زمان اتخاذ شده و فاقد استراتژی جامع برای حال و آینده بسیار متفاوت از گذشته است.
منطق اعتدالی دولت رئیس جمهور روحانی میگوید؛ حفظ شور انقلابی بدون ارتباط با هدف معلوم جز سرخوردگی و ناکامی پیامد قابل قبول نخواهد داشت. در این منطق، هنر سیاستمداران باید ایجاد مصالحه میان دیدگاههای متعارض و نه دامن زدن به منازعهها باشد.
بنابراین باید از احساسگرایی در مواجهه با واقعیات؛ آنهم بدون تعریف روشن از اهداف پرهیز کرد. برای برخورد با دشمنان بیرونی که از همه ابزار و امکانات برخوردارند، تنها عصبانیت کافی نیست بلکه لازم است روش عملیاتی شبیه آنچه بهکار برد که در مذاکرات هستهای تجربه شد. دولت اعتدال براین باور است که میان شور آرمانخواهی بیشکل و اهداف تعریف شده و حمایت پرشور از آن تفاوت وجود دارد. در این منطق، نفوذ در نگرش بازیگران و تأثیرگذاری بر محاسبات آنان راهکارهای عقلانی برای پیشبرد اهداف سیاستخارجی است. این، همانتدبیری است که رئیس دولت اعتدال برآن تأکید مداوم دارد.
دولت اعتدال برخلاف رقیبانش، پیروزی بر آنان را هدف سیاسی خود قرار نداده است. در منطق دولت اعتدال چنین رفتاری تنها به زایل شدن همبستگی داخلی خواهد انجامید. از همینرو، رئیسجمهور روحانی در فردای پیروزی انتخاباتی خود مشارکت همگان را در انجام وظایف دولت در دومین دوره خود خواستار شد. در باور منتخب ملت، هنر یک سیاستمدار،تشخیصمنافع بلندمدت واقعیکشور از حرکتهای چرخشی و کاسبکارانهای است که تنها به اهداف کوتاهمدت با هزینه منافع ملی توجه دارد.
مناقشه رئیسجمهور روحانی با منتقدان خود حاوی چند پرسش اساسی در باره اعتبار ادعاهای آنان است؛ اینکه غایت ادعایتان چیست؟ آیا بهراستی این ادعاها واقعی است؟ آیا در نقد دولت اعتدال، تعریف آنان از مشکلات جاری و بیان راهحلها مشروعیت لازم را دارد؟ بهویژه اینکه شما( منتقدان) چه اندازه در بروز این وضع مؤثر بودهاید؟ آیا شجاعت مسئولیتپذیری در مشکلات بهجا مانده از گذشته را دارید؟ سرانجام اینکه به آنچه میگوئید باور دارید؟
در نگاه دولت اعتدال، پیششرط تعامل واقعی و منطبق بر اصول اخلاقی میان همه دیدگاهها، روشن شدن اعتبار دعاوی است که هنوز برای افکار عمومی تکلیف روشن ندارد. اتفاقاً مردم نیز با توجه به همین پرسشها در 29 اردیبهشت96 از میان مدعیان، باردیگر به رئیس دولت اعتدال رأی اعتماد دادند.
بنابراین مناقشه کنونی در صحنه سیاسی کشور دو سطح دارد؛ نخست، اعتبار رویکرد اعتدال با توجه به چارچوب نظری و کارنامه آن در راستای تعاریف روشن از اهدافش. دوم، منتقدانی که بهرغم شکست انتخاباتی چندباره، به میزان اعتبار دعاوی خود همچنان بیاعتنایی میکنند. از اینرو در نگاه مردم، مخالفان دولت بهجای حل پیچیدگیها در خدمت به ایجاد اجماع برسر اصول منافع مشترک، برپیچیدگی اوضاع اجتماعی میافزایند. همین مهم مرز دولت اعتدال با مخالفانش را نزد افکار عمومی تعیین کرده است.
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۵۹
جان کلام و منطق رئیسجمهور دکتر "حسن روحانی" با منتقدانش این است که وظیفه سیاستمداران حل پیچیدگیها و نه مشکلتر کردن آنهاست.
منبع: khabaronline