اوکه به دختر معتاد همسايه شان مشکوک بود در متن شکايتش در دستگاه قضايي از دختر همسايه نام برد. ترابيان بازپرس شعبه 203 دادسراي مشهد که رسيدگي به پرونده را بر عهده داشت دختر معتاد را به دادسرا احضار کرد اما او پس از سرقت متواري شده و ديگر به خانه بازنگشته بود.
به اين ترتيب بود که نوک پيکان ظن به سوي دختر معتاد چرخيد و او بادستور بازپرس پرونده توسط کارآگاهان دايره مبارزه باسرقت پليس آگاهي تحت پيگرد قرار گرفت تا اينکه ماموران پليس در تحقيقات پليسي خود دريافتند دختر معتاد در يک پاتوق استعمال مواد مخدر در اسماعيل آباد مخفي شده است.
بدين ترتيب دختر سارق به همراه يک مرد در پاتوق مذکور به محاصره پليس درآمدند و دستگير شدند. در ادامه دختر طلادزد توسط پليس تحت بازجويي هاي فني وپليسي قرار گرفت و با قبول سرقت طلا ها مدعي شد وقتي خمار بودم وسوسه شدم و چون جاي طلاهاي همسايه مان را بلد بودم دست به سرقت زدم و طلاها را به همراه فردي به شهرستان برديم و به يک مالخر فروختيم و از پول حاصل از فروش طلا ها يک گوشي موبايل خريدم و مابقي پول طلاها نزد همدستم ماند که اوهم متواري شد .
دختر سارق در ادامه بازجويي ها از عضويتش در يک باند سرقت و کيف زني پرده برداشت و اعتراف کرد با حضور در معابر عمومي شهر مشهد و مکان هايي که مختص زنان است به کيف زني هاي متعددي دست زده است که تحقيقات در اين زمينه همچنان ادامه دارد.
17302