بورس بازی و سفته بازی اگرچه در جامعه ایرانی پدیده تازه ای نیست و سالهاست عده ای از این طریق درآمدهای هنگفت بدست می آورند اما در سالهای اخیر به ویزه دریکسال گذشته با توجه به بحران اقتصادی در پی افزایش نرخ ارز و تورم و سیاست ناکارامد مدیریت اقتصادی کشور با رشد مواجه شده است. درحال حاضر شاهدیم در بازارهای اقتصادی چون ارز ،طلا،سهام، خودرو و مسکن این بورس بازان هستند که با هجوم به هریک از این بازارها نه تنها بخش های اقتصادی کشور برهم زده اندو با قیمت های نجومی مواجه کرده اند بلکه در زمینه اجتماعی نیز با زیر پا گذاشتن حقوق شهروندی آرامش شهر و کیفیت زندگی شهروندان را با خطر روبرو ساخته اند. بخش مسکن و مستغلات شهری نیز از این قاعده مستثنی نیست درحال حاضر رشد بی سابقه قیمت مسکن و مستغلات در کلان شهر تهران بیشتر از انکه از قاعده طبیعی عرضه و تقاضا تبعیت کند حاصل رشد بورس بازی زمین است. پدیده مخربی که حاصل عدم پایبندی دولت و مدیریت شهری به قانون و رعایت حقوق شهروندی نشات گرفته است. حتی دکتر عباس آخوندی در تشریح وضعیت بخش مسکن در سالهای اخیر بیشتر از آنکه پاره¬ای از مشکلات را از ناحیه اقتصاد کلان بداند در اقتصاد شهری و حقوق شهروندی ریشه یابی می کند. وزیر مسکن دولت سازندگی معتقد است:« که باید به مقوله شهر و شهروندی در جامعه ایران باید بطور ویژه پرداخت. چراکه درحال حاضر بسیاری از مشکلات اقتصادی، سفته بازی و بورس بازی و حتیالودگی هوا از این ناحیه در نتیجه نادیده گرفتن حقوق شهروندی رخ داده است. این مشکلات در شهری چون تهران در حال گسترش است و این پدیده تنها خاص شهرهای ایران است که حقوق شهروندان به سادگی خرید و فروش می شود.» در ادامه مشروح گفت وگو با وزیر مسکن دولت سازندگی درباره شهر و حقوق شهروندی و اوضاع و احوال بخش مسکن را می خوانید؛
در سالهای اخیر علی رغم رشد جمعیت شهرهای ایران بسیاری از نیازهای شهروندان به ویژه در زمینه تامین مسکن پاسخ داده نشده است. بطور کلی مسکن چه جایگاهی در حقوق شهروندی دارد؟
تغییر و تحول جمعیتی در ایران یکی از تحولات ساختاری اجتماعی است که مطرح است. در زمانی، جمعیت ایران را 70 درصد روستاییان و 30 درصد شهرنشینان تشکیل می داند اما اکنون این نسبت تغییر کرده و بیش از 70 درصد جمعیت ایران شهرنشین و 30 درصد روستائی هستند. با در نظر گرفتن افزایش کل جمعیت ایران، قدر مطلق جمعیت شهری نسبت به اوایل انقلاب چهار برابر شده است. لذا مسائل پیرامون توسعه شهرنشینی و از همه مهمتر مساهل شهر و شهروندی موضوعات بسیار مهمی هستند که در ایران به آنها کمتر پرداخته شده است. و اکنون علیرغم آنکه با تبعات آن دست و پنجه نرم می کنیم هنوز حاضر به بررسی ریشه های بنیادین آن نیستیم. شهروندان در شهرها از اهمیت بالایی برخوردارند. اساسا شهروندان عناصر تشکیل دهنده شهر هستند و نه ساختمانها و خیابانها. یعنی همان چیزی که ما در عمل جابجا گرفته ایم. شهر و حقوق شهروندی را می توان در قالب امنیت، دسترسی به هوای پاک و سالم، کیفیت زندگی، مسکن، خدمات آموزشی، فرهنگی،یهداشتی و حمل ونقل و.... توجه کرد. متاسفانه موضوع شهر و حقوق شهروندی در ایران نادیده گرفته شده است. شاید عارض شدن پدیده شهرنشینی در ایران باعث شده تا از ابتدا به مقوله شهر و شهروندی توجهی نشود و این مساله در حاشیه قرار بگیرد. درحالیکه یکی از مسائل مهم در کشور توجه به حقوق شهروندی است اگر در جامعه ای به حقوق شهروندان توجهی نشود طبیعی مشکلات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... رخ دهد. مسکن یکی از نیازهای اولیه شهروندان است اما در شهری که در آن بتوان زندگی کرد. بنابراین، مسکن در قالب کیفیت زندگی شهری قابل تعریف است. برای تامین مسکن باید به رعایت حقوق شهروندی توجه داشت. کالبد شهر را عمدتا ساختمان ها تشکیل می دهند اما روح شهر را شهروند شکل می دهد.
با توجه به وضعیت ساختمان های شهری ظاهرا این حقوق رعایت نمی شود...
یکی از مشکلات مدیریت شهری در ایران غلبه اهمیت توجه به ساختمان و فضاهای کالبدی و فیزیکی بر شهروندان است. یعنی توسعه کالبد نسبت به تامین حقوق و در فضای زیست شهروندان اولویت پیدا کرده است. شهروندان در شهر حقوقی دارند که شامل دسترسی به معابر، حق استفاده از ملک در چارچوب کاربری تعریف شده، امنیت، آسمان آبی، هوای پاک، زیبایی شهری، خدمات و ...است. یکی از مسائلی که در مدیریت شهری ایران عارض شده این است که تمام این حقوق از سوی شهرداری برای ایجاد ساختمانها و معابری که اولویت انها به تایید مردم نرسیده است، قابل خرید و فروش است. بخش قابل توجه منبع درامد شهرداری ها از محل فروش تراکم و کاربری ها و در واقع فروش مقررات شهری که همان حقوق مردم است تامین میشوذ. به عبارت دیگر حقوق شهروندان فروخته می شود تا برای آنها کالبد ایجاد شود. متاسفانه مدیریت شهری به بهانه توسعه شهر بجای آنکه کیفیت زندگی در شهر را آنطور که مردم می خواهند ارتقا دهد با فروش کاربری، تراکم و سایر حقوق شهروندی از شهروندی به شهروند دیگر زندگی شهروندان را سخت تر و تنگ تر می کند طبیعی است که این امر آرامش شهروندان را برهم می زند.
در این باره بیشتر توضیح می دهید؟
کیفیت زندگی در شهر مساله بسیار مهمی است نمی توان در این باره بی توجهی کرد. هر شهروندی حق دارد به هوای سالم دسترسی داشته باشد و یا در خانه ای که زندگی کند احساس آرامش داشته باشد. خانه جایی است خوشی ها و غم های یک شهروند تحقق خارجی پیدا می کند. علاوه بر این تامین امنیت، امکانات فرهنگی و آموزش ، دسترسی به سیستم حمل ونقل عمومی مناسب، بهداشت و ... نیز باید در محدوده زندگی شهروندان فراهم گردد. وقتی در کلان شهری چون تهران با این حجم انبوه تراکم بفروش می رسد به این معناست که دیگر نه خانه، خانه است و نه خیابان بیانگر هویت شهری است. کاسبی که مغازه اش از طریق داد وستد غیر قانون حقوق دیگران ساخته و فروخته شده است، دیگر آن کاسب حبیب خدا نیست. شهری که هیچ توازنی در ساختمانهای آن مشاهده نمی شود، دیگر فضایی دلانگیز برای زندگی، قدم زدن و گزران اوقات فراغت نیست. شما فرض کنید در کاخی زندگی می کنید که هر روز باید مقداری سم استنشاق کنید. آیا این کیفیت زندگی برای شما قابل قبول است. عدهای این مسائل را در چارچوب مدیریت شهری تحلیل می کنند و می گویند در هر صورت شهر هزینه دارد و باید به نحوی تامین مالی شود. لیکن من این موضوع را در چارچوب حقوق شهروندان تحلیل می کنم. من می گویم توسعه شهرها در ایران به قیمت غیر قابل سکومت کردن آنها در آنجام است. در واقع ما به نام توسعه در حال تخریب زیربناهای شهرها هستیم که شاید هیچ¬گاه و یا حداقل بدین زودیها و در عمر ما امکان اصلاح آنها .جود نداشته باشند. ما همگی در گیر خرید و فروش حقوق شهروندان هستیم.
چه آسیب هایی در حوزه شهری بر جای گذاشته است؟
در ابتدا فروش تراکم مساله بسیاری جدی بنظر نمی رسید اما پس از مدتی منجر به دامن زدن جمعیت در کلان شهرها شد. در نتیجه در شهر تهرانی که براساس افق طرح جامع و طرح تفضیلی حداکثر گنجایش 7 میلیون جمعیت داشت اکنون بالغ بر 7/8 میلیون نفر در آن زندگی می کنند و آمار پروانه های صادر نشان می دهد این جمعیت در اینده به بیش از 3/11 میلیون نفر می رسد. در نتیجه امروز افزایش جمعیت و تعداد ساختمان ها به افزایش واحدهای موتوری منجر شده است و یکی از علل اصلی آلودگی هوا در کلان شهرها از جمه تهران همین است که کمتر کسی به آن توجه می کند. چون روند توسعه شهر را غیر قابل توقف می دانند. در سال 91 شاهدیم اکثر روزها در دیماه هوای تهران در وضعیت بحرانی و اضطرار قرار داشت. در این شرایط به تنها چیزی که فکر نمی شود کنترل جمعیت است. چراکه تعداد وسایل نقلیه در هر شهر رابطه مستقیم با جمعیت دارد. جمعیت پذیری شهر نیز با فروش تراکم رابطه مستقیم دارد. درحال حاضر شهر تهران به شهری پر از آلودگی و شلوغ با ساختمان های انبوه و بدقوراه تبدیل شده است درحالیکه این شهر باید محل آرامش شهروندان و پاسخ گوی نیازهای آنها در جهت افزایش کیفیت زندگی آنها باشد.
این معضل به عدم آگاهی شهروندان به حقوق شهروندی برمی گردد؟
اگر شهروندان جامعه به حقوق خود آگاه باشند و یک نظام حکمروایی خوب بر شهرحاکم باشد، بطور قطع مدیریت شهری و یا متولیان امر در ساماندهی حوزه شهری نمی توانند حق آنها را در قالب تراکم بفروشند. درحال حاضر ادامه روند فروش تراکم باعث شده تا علاوه افزایش جمعیت و غیرقابل کنترل شدن آلودگی هوا دیگر شهر تهران قابل سکونت نباشد. بنابراین لازم است تا تمام شهروندان با حقوق شهروندی خود آشنا شوند و خواهان استقرار نظام حکمروایی محلی خوب و پاسخگو باشند. برای مثال؛ در قانون هرگونه بارگذاری فراتر از آنچه در طرح جامع شهری باشد خلاف است. مدیریت شهری مجاز نیست که بیش از حدقانونی اقدام بفروش تراکم اقدام کند. درست است مجریان قانون باید به قانون پایبند باشد و تخطی نکنند اما شهروندان نیز باید نسبت به این مساله حساس باشند. وقتی شهروندان از حق قانونی خود می گذرند و تصور می کنند چون شهرداری به عنوان مجری قانون اقدام به فروش تراکم این کار قانونی است و مشکلی ندارد طبیعی است که دیگر قانون به حاشیه کشیده می شود. پس در این میان نه تنها مجریان قانون مقصرند بلکه مردم و یا شهروندان نیز به دلیل عدم آگاهی از حقوقشان و اقدام در جهت استیفای آن به همان نسبت قصور دارند. در سالهای گذشته شاهد بودیم شهروندان در خرید تراکم با یکدیگر مسابقه گذاشته اند بی انکه بدانند بدون آنکه بدانند مدیریت شهری حقوق آنها را سلب می کند و به دیگری با قیمت های گزاف می فروشد. آنچه خرید و فروش می شد فضای زندگی شهرنشینان و زندگی آینده فرزندان آنان بود. نتیجه این چرخه باطل به ترافیک شدید و آلودگی و در نهایت کاهش کیفیت زندگی شهروندان در تهران منج شد. لذا فروش تراکم یکی از مسائلی است که در ظاهر برای توسعه شهرها در جهت تامین هزینه های شهرداری انجام می شود اما در عمل بلای جان کلان شهرها به ویژه تهران شده است.
از بعد اقتصادی چه هزینه های تحمیل کرده است؟
آمار شرکت کنترل آلودگی هوای تهران نشان می دهد تعداد روزهای هوای سالم به 30 درصد روزهای کل سال نمی رسد. آمارها نشان می دهد که بالغ بر 280 روز هوای تهران ناسالم بوده است. هزینه های اقتصادی که افزایش آلودگی در اثر افزایش جمعیت و کاهش کیفیت زندگی افراد در کلان شهرها تحمیل کرده از یک سو قابل اهمیت و بررسی است از طرف دیگر نیز سلامت شهروندان بطور جدی در خطر است. وقتی سلامت شهروندان در شهر تامین نشود دیگر مدیریت شهری و مسوولان متولی چطور می توان مدعی باشند که در جهت خدمت رسانی به شهروندان فعالیت می کنند. در زمینه هزینه های اقتصادی نیز که این اقدام بر جامعه وارد کرده است می توان گفت اکنون شرایطی در جامعه رخ داده است که اگر ریشه یابی شود به این نتیجه می رسید هیچ کاری نیست که خلاف قانون نتوان انجام داد. فقط قیمت های آن متفاوت است. این به مفهوم بی ثباتی در محیط کسب و کار و هرج و مرج در اقتصاد شهری. شما تصور کنید این برداشت عمومی از قانون که هرکاری می توان برخلاف قانون انجام داد اما نرخ های آن متفاوت چه تاثیری بر توسعه ملی کشور و توسعه شهری برجای می گذارد و تا چه میزان هزینه به اقتصاد کشور وارد می کند. نمونه آن بورس بازان زمین هستند. وقتی با پرداخت هزینه می توان قانون را دور زد و با نیش قلم مدیران کاربری و تراکم زمین ها در درون شهرها و اطراف آنها جابجا شود، دیگر چه دلیلی برای گرایش به تولید باقی می ماند. معنی اقتصادی هر یک از این جابجایی ها میلیاردها تومان پول باد آورده و سیاه است. تا وقتی که این راهها برای پول دار شدن در اقتصاد وجود دارد، گرایش به تولید واقعی چندنان معنی ندارد.
با این اوصاف رشد قیمت مسکن و بورس بازی زمین که در سالهای اخیر را چگونه ارزیابی می کنید؟
در سالهای اخیر شاهد روندی هستیم که عده ای زمین های خارج از محدوده با کاربری غیرمسکونی و تجاری را خریداری کرده اند و برای تبدیل کردن آنها به کاربری مسکونی و تجاری هزینه هایی متقبل می شوند تا عمل غیرقانونی خود را به قانونی تبدیل کنند. سود سرشار از بورس بازی و زمین خواری باعث شده تا این روند تسری پیدا کند و عده ای به راحتی با خرید قانون بتوانند بازار مسکن در انحصار خود بگیرند و در نتیجه درحال حاضر شاهد افزایش بی رویه قیمت ملک در کلان شهرها به ویژه تهران هستیم که غیرقابل کنترل شده است. لذا برای ریشه یابی مشکلات بخش مسکن و افزایش رشد بی رویه ها قیمت ها باید به اقتصاد شهری و حقوق شهروندی توجه ویژه ای داشت. یعنی در رفع معضلات بخش مسکن و بازار دلالی و بورس بازی بازار خرید و فروش ملک تنها پرداختن به ابعاد مسائل اقتصادی کلان کافی نیست و باید ابتدا مقوله شهر و حقوق شهروندی نهادینه شود....
در اقتصاد ایران این علاقه وجود دارد که مسائل اقتصادی چون چالش های بازار ارز و طلا و یا بورس بازی مسکن تنها از درچارچوب اقتصاد کلان تجزیه و تحلیل شود. این دیدگاه در بررسی مسائل اقتصادی جایگاه خود را دارد اما نباید از مسائل اقتصاد شهری و مقوله حقوق شهروندی غافل شد. باید به مساله شهر و شهروند در جامعه ایران توجه ویژه داشت. چراکه درحال حاضر بسیاری از مشکلات اقتصادی، سفته بازی و بورس بازی از این ناحیه در نتیجه نادیده گرفتن حقوق شهروندی رخ داده است. این مشکلات در شهری چون تهران در حال گسترش است و این پدیده تنها خاص شهرهای ایران است که حقوق آنها به سادگی خرید و فروش می شود. تراکم نمونه کوچک آنست بلکه صدها خلاف قانونی در سطح کلان و خرد در حال وقوع است. کافیست به مناطق جنوب تهران سر بزنیم متوجه می شویم فروش تراکم چه بلایی بسر ساکنان این مناطق آورده است. نه تنها این امر به نوسازی بافت های فرسوده کمک نکرده است بلکه با ساخت و سازهای خارج از محدوده جمعیت انبوه به سمت این مناطق کشانده است به مراتب کیفیت زندگی را تحت تاثیر قرار داده است.
در یکسال گذشته شاهد افزایش چند برابری قیمت مسکن هستیم به ویژه در ماههای اخیر با نزدیک شدن به پایان سال قیمت به شکل بی سابقه ای درحال رشد هستند. علت چیست؟
درحال حاضر افزایش بی رویه قیمت مسکن به چند علت رخ داده است. یکی مربوط به مباحث اقتصاد کلان است که تشدید تورم و رشد نقدینگی سرگردان در جامعه برمی گردد و در جای خود باید بطور مفصل به این مقوله پرداخته شود. اما دلیل دوم به تمرکز تقاضا در شهرهای بزرگ که به توزیع جمعیت در سرزمین برمی گردد. باتوجه اینکه در اکثر شهرهای ایران توسعه صنعتی نداریم و جمعیت به شکل متعادل توزیع نشده است. لذا تقاضا در شهرهای بزرگ چون تهران به شکلی افزایش یافته است. بنابراین انبوه تقاضا نیز از علت های اصلی رشد قیمت مسکن در تهران است. سومین دلیل هم که طی این بحث بارها به آن اشاره کردم فروش قانون که امکان بورس بازی زمین را فراهم کرده است و درحال حاضر نیز سهم قابل توجهی در افزایش قیمت مسکن در تهران دارد.
با این اوصاف خانوارهای بی مسکن دیگر با این رشد قیمت ها قدرت خرید خود را از دست داده اند؟
اگر در اوایل دهه هفتاد یک خانوار متوسط می توانست با 5 تا 6 سال پس انداز آپارتمان 60 تا 70 متری تهیه کند اما اکنون با همان پس انداز حتی امکان خرید 10 متر مربع آپارتمان را ندارد. اگر بطور متوسط قیمت مسکن در هر متر مربع در تهران را تا 3 میلیون تومان در نظر بگیریم که بیشتر است باید یک خانواده در حدود 200 میلیون تومان پس انداز داشته باشد تا یک خانه 60 تا 70 متری خریداری کند درحالیکه متوسط درآمد خانوارها ایرانی در حال حاضر با توجه افزایش هزینه های زندگی در حدی نیست هم بتوان هزینه های روزمره را رفع کنند هم پس انداز برای خرید مسکن داشته باشند. آنهم در شرایطی که قیمت مسکن دائما در حال رشد است.
با توجه به مسائل اقتصادی و مقوله اقتصاد شهری آینده بازار مسکن را چگونه ارزیابی می کنید؟
بنظر می رسد با توجه به ثروتهای حاصل از سفته بازی، روند افزایش تقاضا و بورس بازی زمین قیمت مسکن در شهرهای بزرگ روند صعودی را ادامه دهد. البته نمی تواند همپای بازار ارز و طلا حرکت کند اما با فاصله اثرات خود را نشان می دهد و در هر مقطع ارز و طلا رشد می کند پس از مدتی اثرات تورمی آن در بازار مسکن با رشد قیمت نمایان می شود. از سوی دیگر شاهد کوچک شدن اندازه مسکن متوسط خواهیم بود. در واقع بازار مسکن به سمت دوقطبی شدن حرکت خواهد کرد. بخشی از بازار را مسکن کوچک در برمی گیرد و بخشی دیگر بورس بازی خانه های لوکس و گران قیمت در برمی گیرد. همچنین با کاهش قدرت خرید جامعه نرخ اجاره بها با رشد قابل توجهی مواجه می شود. از طرف دیگر مقوله بورس بازی زمین تبعات اجتماعی نیز بهمراه دارد. از سوی دیگر یکی از نگرانهای در خصوص مقوله شهر و شهروندی وجود دارد بروز انواع آسیب های اجتماعی است. اخیرا با رشد درآمدهای هنگفت از بورس بازی و سفته بازی عده ای یک شبه به ثروت بادآورده می رسند که با تبعات اجتماعی نیز همراه است چراکه این افراد همانطور که از راههای غیرقانونی صاحب ثروت می شوند در مسائل اجتماعی به هیچ نظمی و هنجاری پایبند نیستند. در حال حاضر محل وقوع آسیب های اجتماعی نیز تغییر کرده است و آمارها از افزایش جرم و جنایت در محلهای مرفه نشین شهر تهران نسبت به گذشته حکایت دارند.
با این اوصاف رشد بورس بازی در سالهای اخیر در بخش های اقتصادی به ویژه مسکن به ضعف دولت در مدیریت اقتصادی کشور برمی گردد؟
اساسا دولت در برنامه ریزی و توسعه اقتصادی نقش تعیین کننده دارد. درست است که کنشگر اقتصادی و اجتماعی مردم هستند اما این دولت است که با وضع قوانین و سیاست گذاری های مربوطه در حوزه های اقتصادی و اجتماعی می تواند تاثیر مثبت و یا منفی بر کنشگران جامعه داشته باشد. در ایران چون دولت و نهادهای عمومی که منافع مستقیم در دولت دارند نیز بازیگر اقتصادی هستند موجب شده است که دولت حرمت قانون را نگه ندارد و زیرپا بگذارد و آشکارا تمایل خود را به نقض قانون نشان دهد. در چنین شرایطی نباید انتظار داشته باشیم که کنشگران اجتماعی و اقتصادی و یا بطور کلی مردم به شکل یکجانبه پایبند قانون باشند. در یکی از احادیث دینی از حضرت رسول نقل شده است:" رفتار مردم به روسای حکومت خود بیشتر شبیه هست تا به پدر و مادر شان. "
منبع: شرق