به گزارش خبرآنلاین، رابرت دنیرو این روزها فیلم تحسینشده «کتاب بارقه امید» («Silver Linings Playbook») را روی پرده سینماها دارد که در آن به نقش پدر یک مرد جوان مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) (با بازی برادلی کوپر) ظاهر شده است.
فیلم جدید دنیرو را دیوید ا. راسل کارگردانی کرده و جنیفر لارنس و جکی ویور دیگر بازیگران آن هستند.
«کتاب بارقه امید» ماه سپتامبر جایزه فیلم منتخب تماشاگران سی و هفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو را دریافت کرد و از آن به عنوان یکی از بختهای اصلی فصل جوایز سینمایی امسال یاد میشود.
این فیلم که از هفته پیش به طور محدود در آمریکای شمالی روی پرده رفته، درباره مردی جوان به نام پت سولیتانو (کوپر) است که قبلا معلم بوده و مدتی را هم در یک موسسه بیماران ذهنی گذرانده است. پت پیش پدر و مادرش (با بازی دنیرو و ویور) بازمیگردد و در همین حال میکوشد با همسر سابقش آشتی کند. اوضاع زمانی بدتر میشود که پت با دختری اسرارآمیز به نام تیفانی (لارنس) که مشکلات خاص خودش را دارد، آشنا میشود.
دنیرو که برای فیلمهای «پدرخوانده قسمت 2» و «گاو خشمگین» اسکار گرفته، در گفتوگوی زیر درباره نقش خود در «کتاب بارقه امید»، همکاری جدید با مارتین اسکورسیزی و اینکه در 69 سالگی صاحب یک فرزند جدید شده، صحبت کرده است.
خیلیها اعتقاد دارند نقشآفرینی شما در «کتاب بارقه امید» یکی از بهترین کارهایتان در سالهای اخیر است و حتی میتواند در جوایز اسکار مورد توجه قرار بگیرد. چطور درگیر این پروژه شدید؟
سالهاست با دیوید (ا. راسل) دوست هستم، اما تا پیش از این فیلم هیچوقت با هم کار نکرده بودیم. بعد او فیلم «مشتزن» را ساخت که به نظرم فیلمی فوقالعاده بود. بعد به فکر ساخت پروژه «کتاب بارقه امید» افتاد و از من خواست نقش پدر را بازی کنم. قبول کردم. البته او بعدا فیلمنامه را بازنویسی کرد و شخصیت من عوض شد. از کاری که دیوید کرد خوشم آمد. به نوعی شخصیت پدر را برعکس کرد و جلوه بیشتری به آن داد. این شخصیت تا حدی دچار اختلال وسواس فکری عملی است. پسرش هم این بیماری را دارد، اما در ابعاد گستردهتر.
رابطه پدر و پسری شما و کوپر سر صحنه فیلمبرداری درست از کار درآمد؟
بله. برادلی (کوپر) و من دوست شدیم. حتی اگر این ارتباط شکل نمیگرفت، باز کار به خوبی انجام میشد.
رابرت دنیرو و برادلی کوپر در صحنهای از فیلم «کتاب بارقه امید»
اینکه برای بازیگران جوانی که میخواهند به پای شما برسند، نقش یک پدرخوانده عاقل را داشته باشید، شما را تحت فشار قرار نمیدهد؟
احساس نمیکنم تحت فشار هستم. حسم این است که اگر کسی به حرفهایی که میزنم علاقه دارد، بخصوص کسی که از من جوانتر است و اگر آنها از من خوششان میآید، باعث افتخارم است و نظرم را به آنها خواهم گفت.
شما در هشت فیلم با مارتین اسکورسیزی همکاری کردید که با «خیابانهای پایین شهر» در 1973 آغاز شد، اما بعد از فیلم «کازینو» در 1995 دیگر در فیلمی همکار نبودید. احتمالش هست در فیلم دیگری با هم همکاری کنید؟
اوه، بله. ما روی یک پروژه جدید کار میکنیم. اسمش «شنیدم خانهها را رنگ میزنی» است. چند سال است سعی میکنیم این کار را شروع کنیم و الان تلاش میکنیم زمان شروع آن مشخص شود.
این فیلم درباره مردی به نام فرانک «ایرلندی» شیران است که عضو یک اتحادیه کارگری در آمریکا بود. شیران مدعی بود جیمی هافا (رئیس اتحادیه که سال 1975 ناپدید شد) را کشته است. «شنیدم خانهها را رنگ میزنی» از روی کتابی نوشته چارلز برانت ساخته میشود که وکیل شیران بود. من نقش شیران را بازی میکند و آل پاچینو هم نقش هافا را بازی میکند. جو پشی هم در فیلم هست.
این یک تجدید دیدار واقعی است. هیجانزده هستید؟
بله، هستم.
قرار است در یک یا دو سال آینده اتفاق بیفتد؟
باید بیفتد، وگرنه همه ما درگیر کارهای دیگر میشویم.
وقتی کارتان را شروع کردید، چه بازیگرانی بودند که دوست داشتید به پای آنها برسید؟
جیمز دین، مونتگمری کلیفت، مارلون براندو، جرالدین پیج، کیم استنلی، گرتا گاربو.
الان چی؟ کدام یک از بازیگران نسلهای جوانتر شما را تحت تاثیر قرار میدهند؟
بازیگرانی که برایشان احترام قائلم مت دیمن و لئوناردو دیکاپریو هستند. دانیل دی-لوییس بازیگری فوقالعاده است. جنیفر لارنس (همبازی او در «کتاب بارقه امید») هم فوقالعاده است. او سرشار از انرژی است.
این حرف درست است که دیگر فیلمسازان مثل سابق فیلم نمیسازند؟
نمیدانم. وقتی من کارم را در بیست و چند سالگی شروع کردم، فیلمهای مستقل کمتر ساخته میشد. الان این نوع فیلمها بیشتر شدهاند که به بازیگران و بقیه فرصت بیشتری برای کار کردن میدهد.
پس الان اوضاع خیلی هم بد نیست.
نه. هرچند ممکن است حواسم به بعضی چیزها نباشد. شاید مورخان سینما یا منتقدان برداشت دیگری داشته باشند.
فیلمهای قبلیتان را میبینید؟
مگر به طور اتفاقی از تلویزیون یا چیز دیگر، اما...
شما تعدادی از خاطرهانگیزترین دیالوگهای تاریخ سینما را در فیلمهایتان گفتهاید. شده مثلا وقتی در خیابان راه میروید کسی جلو بیاید و بگوید: «با منی؟!»
خیلی کم پیش میآید. وقتی هم اتفاق بیفتد، میخندم. بعضی وقتها مردم چیزی میگویند و سعی میکنند بامزه باشند. من هم میخندم. اشکالی ندارد.
رابرت دنیرو آخرین بار سال 1995 در فیلم «کازینو» با مارتین اسکورسیزی همکاری کرد
آیا بازیگری هنوز مانند زمانی که کارتان را شروع کردید، برایتان هیجانانگیز است؟
فرق کرده، اما هنوز بسیار هیجانانگیز است. هر چه سنتان بالاتر میرود نگاهتان به بعضی چیزها عوض میشود. آن سالها چیزهایی بودند که دغدغهشان را داشتم، اما این دغدغهها الان کمتر شده است. به مرور متوجه میشوید برای رسیدن به بعضی چیزها نیاز به انرژی زیادی نیست. میتوانید کمی آرامتر باشید و با تلاش کمتر به چیزی که دنبالش هستید برسید.
شبها چه چیز شما را از خواب بیدار میکند؟
(با خنده) بعضی وقتها، بچههایم.
اخیرا صاحب یک فرزند جدید شدید (هلن گریس ششمین فرزند دنیرو دسامبر پیش متولد شد). برای انجام وظایف پدری مشکلی ندارید؟
خوشبختانه کسانی هستند که کمک میکنند، آدمهای فوقالعاده که کمک میکنند بچههایتان را بزرگ کنید.
وقت کافی برای ماندن در کنار خانواده دارید؟
فکر میکنم دارم. سعی میکنم تعطیلات آخر هفته خانه باشم.
بعد از انتخاب مجدد اوباما شبها راحتتر میخوابید؟
بله.
اگر اوباما در چهار سال آینده تنها یک کار را باید به پایان برساند، آن یک کار از نظر شما چیست؟
او باید همه کارهایی که فکر میکند باید انجام بدهد، انجام بدهد. قطعا او دیگر نگران انتخاب مجدد نیست.
هشت فیلم جدید در دست ساخت دارید. چه چیز شما را هیجانزده میکند؟
اجازه بدهید فکر کنم. قرار است در فیلمی به نام «مسابقه دشمنی» با سیلوستر استالونه همبازی شوم. فیلم درباره دو مشتزن بازنشسته است که میپذیرند برای آخرین بار در یک مسابقه روبروی هم حاضر شوند. فکر کنم فیلمی کمدی یا چیزی شبیه آن باشد. در فیلم «متل» با جان کیوساک کار کردم و در «فصل قتل» با جان تراولتا. الان در فیلمی به نام «آخرین وگاس» بازی میکنم که در آن با مورگان فریمن، کوین کلاین و مایکل داگلاس همبازی هستم.
دوست دارید همچنان با این ابعاد کار کنید یا اینکه تصمیم گرفتهاید بازنشسته شوید؟
خدای من. نمیدانم. بعضی بازیگران را میبینید که میگویند قصد دارند بازنشسته شوند و بعد از دو سال دوباره برمیگردند. من هیچ وقت از بازنشستگی حرف نمیزنم. ممکن است مدتی نخواهم کاری را انجام بدهم، اما بعد با چیزی روبرو میشوم که دوباره هیجانزدهام میکند.
گاردین / 24 نوامبر / ترجمه: علی افتخاری
5858