گهی پنهان، گهی پیدا به وضع خویش میخندم
به اوضاعی که باشد سخت قاراشمیش میخندم
دو روز عمر، هرکاو صرف محنت کرد، میبازد
ازیرا بر بد و خوب، آنچه آید پیش، میخندم
حقوقم کسر وقتی میشود در اول هر برج
به لیست و کامپیوتر، بر صدور فیش میخندم
عیالم تا نخواهد زیورآلات گرانقیمت
محبت هر چه کمتر مینماید، بیشتر میخندم
سمیناری به پا گفتند شد از «گوشت» در تهران
گهی بر شاخ گاو و گه به دمب میش میخندم!
اگر منعم نهد بر کلهام پا، میزنم بشکن
تبرزین گر نهد بر گردنم درویش، میخندم
به اندوه و غم و بیپولی و ادبار و ناکامی
به رنج و ماتم و بدبختی و تشویش میخندم
طبیبم گفت: «شاطر!» خنده کن تا جان به تن داری
به تجویزِ طبیبِ خوب و دوراندیش میخندم!
***
«روابط ایران و هند گسترش مییابد.»
-جراید
میان هند و ایران ارتباط باستانیهه
دو ملت را نشان همنژادی، همزبانی هه
زبان هند و ایران، هر دو از یک ریشه میباشد
زبان فارسی را کج کنی، هندوستانیهه
شباهتهای بسیاریست ایران و هندی را
که «اودر»(1) مردم پنجاب چون مازندرانی هه
«اوپرهه»(2) قدر ایرانی و هندی در همه دنیا
برای این دوملت افتخار جاودانیهه
«کیاهه»(3) آن که خواهد بر فروزد آتش فتنه
که ایرانی و هندی بر سر آتش چو «پانی»(4)هه
به ظلم و زور، عادت نی کسی را اندران کشور
تو از هندوستانی هرچه بینی مهربانیهه
نیازارد کسی در هند، حتی بچه «بلی»(5) را
اگر اقوام دیگر کارشان موشک دوانی همه
سخنسنجان هندی را بگو از قول این مخلص
که این اشعار «اچه»(6) زاده طبع «فلانی»هه
پاورقی:
1- اودر= آنجا 2- اوپرهه= بلند 3- کیاهه= کیستند 4- پانی = آب 5- بلی=گربه 6- اچه= خوب
گل آقا. شماره 97. آبان 1371
6060