خاورمیانه همچنان شگفتیساز است؛ سرعت تحولات در منطقه خاورمیانه و احتمالا شمال آفریقا به گونهای است که پیشبینی آینده این بخش از جهان را دشوار میکند. فروریزش حکومت بشار اسد در ۱۱ روز امری نیست که بتوان بهسادگی از آن عبور کرد. هیئت آزادی شام اکنون بر بخش بزرگی از خاک سوریه و بهویژه پایتخت این کشور مسلط شده است.
ترکیه نیز در حال بازاریابی برای این گروه سابقاً تروریست در سطح بینالمللی و منطقهای است. رفتوآمدهای دیپلماتیک کشورهای اروپایی و نیز آمریکا برای ملاقات با رهبر این گروه، احمد الشرع، فزونی گرفته است. سفارتخانههای کشورهای عربی یکی پس از دیگری در حال بازگشایی در سوریه است و گویا پرونده گذشته تیرهوتار این گروه و دیگر گروههای همپیمان آنان به فراموشی سپرده شده است، به طوری که حضور نیروهای چندملیتی داعش در دمشق هم چندان برای غربیها مهم به نظر نمیرسد. ظاهرا برداشت این است که ترکیه توانسته است اعتماد غرب و کشورهای عرب را به حاکمان جدید سوریه جلب کند و وعدههای رهبر این گروه برای ایجاد یک نظام جدید معتدل که شامل همه شهروندان سوری باشد، نیز در مخالفان لائیک بشار اسد امید ایجاد کرده است.
البته کردهای سوریه با وجود پیامهای مثبتی که از حاکمیت جدید برای پیوستن به دولت فراگیر از سوی احمد الشرع دریافت میکنند، اما همچنان درباره اقدامات ترکیه بیمناک هستند. ترکیه قصد دارد با لشکرکشی و نیز استفاده از همپیمانان سوری خود منطقه امنی در مرزهای خود با سوریه ایجاد کند، تا از این طریق بتواند میان نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) و جریانهای کردی مخالف ترکیه (P.K.K) منطقه حائل ایجاد کند. اسلامگرایان سلفی و تکفیری که اکنون راه و رسم اخوانالمسلمین را در پیش گرفتهاند، قصد دارند بهسرعت با تدوین قانون اساسی جدید و برگزاری انتخابات احتمالا از میان دو گزینه پارلمانی و ریاستی برای به کرسی نشاندن احمد الشرع، شیوه پارلمانی را برگزینند تا کنترل اوضاع از دستشان خارج نشود. درصورتیکه اوضاع بهخوبی پیش برود، روند بازسازی سوریه و البته با محوریت ترکیه و سرمایهگذاری کشورهای اروپایی و عربی آغاز خواهد شد و با تعریف نهادهای جدید، روابط سوریه با جهان خارج و محیط پیرامون و کشورهای عربی شکل جدیدی به خود خواهد گرفت. اما به نظر نمیرسد اوضاع آنچنان که ترسیم میشود، آرام پیش برود. نبرد استراتژیک و بزرگی در راه است، به نحوی که تغییرات ژئوپلیتیکی ناشی از این دست تحولات پیامدهای جهانی دارد، تمامیتخواهی ترکیه در سوریه امری نیست که از سوی جهان عرب بهسادگی مورد پذیرش قرار گیرد. کشورهای عربی به رهبری عربستان خواهان تداوم فرایند دولتسازی در سوریه زیر نظر سازمان ملل متحد و براساس قطعنامه ۲۲۴۵ هستند که براساسآن نظارت بر تدوین قانون اساسی جدید و برگزاری انتخابات زیر نظر هیئتی از سازمان ملل باشد.
درحالحاضر هیئت تحریرالشام که اکنون قدرت را در دست دارد، این اختیارات را بهسادگی واگذار نخواهد کرد. آنان قاعدتا خواستار به دست آوردن اکثریت پارلمانی و کنترل دولت آینده هستند و معلوم نیست که در صورت برگزاری انتخابات زیر نظر سازمان ملل متحد آنان بتوانند از اکثریت لازم یا کنترل آتی بر دولت برخوردار شوند؛ بهویژه آنکه بسیاری از کشورهای عربی هنوز درباره نیت این گروههای تغییر حال یافته نگراناند. به نظر میرسد کشورهای حاشیه خلیج فارس که عمدتا راه توسعه را در پیش گرفتهاند، از روی کار آمدن یک دولت اسلامگرا در جهان عرب حتی با ماهیت اخوانی بیمناک هستند. خبرهایی هم در دست است که آمریکا و اروپا نیز برای برگزاری انتخابات آزاد اصرار دارند، البته گفته شده است که ترکیه در قبال موافقت با روند مزبور خواستار حمایتنکردن آمریکا از کردها شده است. مسئله حضور داعش در خاک سوریه حتی اگر در زندان تحت نظارت آمریکا و کردها باشند، نیز مانند بمب ساعتی است که احتمال انفجار آن در هر لحظه وجود دارد. مظلوم عبدی، فرمانده نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد)، میگوید فعالیتهای داعش بهشدت افزایش یافته و خطر احیای مجدد آن دو برابر شده است.
او میافزاید آشفتگی پس از سقوط اسد راه را برای بازگشت داعش هموار کرده است. به نظر میرسد کردها درحالیکه زندانبانان داعش هستند، در کنار دادن هشدار عنوان میکنند که در صورت حمله ترکیه به مناطق کردنشین سوریه، آنان نیز ناگزیر خواهند شد درهای زندانها را بگشایند، چون نمیتوانند همزمان در دو جبهه درگیر شوند. باید افزود که حمله ترکیه و نیروهای نیابتی این کشور در سوریه به شهرهای کردنشین نظیر کوبانی بسیار محتمل است و با وجود هشدارهای آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به ترکیه نظیر آلمان دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد. در چنین سناریویی با اطمینان میتوان گفت داعش بار دیگر آشوب را به منطقه بازخواهد گرداند.
احتمالا اقدام داعش در چنین شرایطی حمله به استانهای سنینشین عراق یا مداخله در سوریه خواهد بود. تصرف بخشهای سنینشین عراق بخشی از اهداف منطقهای ترکیه است که بهعنوان یک احتمال جدی نباید آن را نادیده گرفت. سرلشکر یائیر جولان که پیشازاین جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل و از مخالفان نتانیاهوست، میگوید: اسرائیل نگران هجوم ترکیه به کردهای سوریه است. و این کشور باید کنترل اوضاع را به دست گیرد و از کردها حمایت کند، زیرا وجود یک منطقه امن کردی به معنای امنیت بیشتر برای اسرائیل است.
رژیم اسرائیل نیز از بازیگران فعلی صحنه سوریه است که پس از نابودی تقریبا کامل توان ارتش سوریه، مناطق مهم و استراتژیکی را از کشور سوریه اشغال کرده است. جبل الشیخ از مشهورترین کوههای سرزمین شام که میان سوریه و لبنان قرار دارد و بر اسرائیل مشرف است، درعینحال از اردن هم مشاهده میشود. این کوهستان در جنگ ژوئن ۱۹۶۷ به دست اسرائیل اشغال شد و سپس طی توافقی پس از درگیری سوریه و اسرائیل در ماه می۱۹۷۴ دوباره به سوریه برگشت. تسلط اخیر اسرائیل بر این بلندیها که دمشق را در تیررس دارد، این توافق را بیاعتبار کرده است و گزارشها حاکی از آن است که اسرائیل قصد بازپسدادن جبل الشیخ را ندارد. سیطره بر این کوهستان افزون بر موقعیت نظامی استراتژیک بهعنوان یک قله سرکوبگری و به معنی سیطره و کنترل آبهای سطحی و زیرزمینی کل منطقه سوریه و لبنان است.
به نظر میرسد افزون بر موارد فوق که آینده سوریه را در هالهای از ابهام قرار میدهد، بازی بزرگتری در مقیاس بینالمللی و منطقهای نیز در جریان باشد؛ ازجمله هدفهایی که در ارتباط میان اسرائیل و ترکیه از مداخلات منطقهای گسترده وجود دارد، متکی بر رقابت پنهانی بر سر تبدیلشدن به قطب ارتباطی میان قاره آسیا، اروپا و آفریقاست؛ زیرا از یک سو گذرراههای ژئواکونومیک که شرق آسیا را به اروپای غربی و آفریقا متصل میکند، درعینحال مسیرهای خاصی را در نظر دارد که عمدتا از غرب آسیا عبور میکند و جاده توسعه عراق از طریق بصره را به مرسین ترکیه متصل کند، در صورت تحقق این موضوع ترکیه به قطب (Hub) شرق و غرب تبدیل خواهد شد.
جاده توسعه که در ۲۰۲۳ راهاندازی شد، در ۲۰۲۸ میلادی به بهرهبرداری میرسد، احداث این جاده و نیز خط آهن به موازات آن در یک توافق همکاری چهارجانبه میان عراق، ترکیه، قطر و امارات در بغداد و با حضور رئیسجمهور ترکیه امضا شده است و درواقع گذرراه رقیبی برای کریدور هند-اسرائیل است که از طریق امارات، عربستان و اردن به بندر حیفا در اسرائیل متصل میشود. این گذرراه نیز به اقتصاد جزیرهای اسرائیل حیات جدیدی میبخشد و کمبود سرزمین اسرائیل از طریق توافق ابراهیم و حاکمیت بر شرق دریای مدیترانه را بر عمق راهبردی آن تبدیل میکند. آنچه برای ترکیه و اسرائیل اهمیت راهبردی دارد، آن است که بر کل پروژه تسلط صفر تا صد داشته باشند تا بتوانند در سراسر مسیر، امنیت خطوط انرژی و ترانزیتی را از طریق همپیمانان خود حفظ کنند و احیانا اختلالی از سوی محور مقاومت، کردها یا دیگر رقبا نظیر روسیه و اسرائیل ایجاد نشود. بخش دیگری از این بازی بزرگ استراتژیک به مدیترانه شرقی مربوط میشود. شرق مدیترانه به دلیل اکتشافات نفتی و گازی دهه اخیر رقابت سنگینی را میان کشورهای این حوزه بهویژه با گسترش حفاریها در اطراف جزیره قبرس میان ترکیه، اسرائیل، لبنان و یونان ایجاد کرده است.
کنترل بر این منابع انرژی در کنار لوله گازی قطر-ترکیه در آینده از اهمیت استراتژیک برخوردار خواهد بود. مجمع گاز شرق مدیترانه که در ژانویه ۲۰۱۹ تشکیل شد و در ۲۰۲۰ میلادی رسمیت یافت، هفت عضو دارد و دبیرخانه آن در قاهره است. اسرائیل، اردن، مصر، قبرس، یونان، فلسطین و ایتالیا عضو این مجمع هستند و آمریکا و اتحادیه اروپا اعضای ناظر محسوب میشوند که تلاش کردهاند ترکیه و سوریه را از این مجمع دور کنند، ولی با خروج روسیه از سوریه و تغییر حاکمیت سوریه این امر به سود ترکیه شده و اکنون ترکیه دست بازی در شرق مدیترانه پیدا کرده است. شرق مدیترانه سرشار از منابع و ذخایر گازی است و ترکیه خود را قلب ترانزیت خطوط لوله نفت و گاز به جنوب و شرق اروپا میداند. اسرائیل تاکنون به دلیل مخالفت حزبالله در میدانهای نفتی تمار و لویاتان نتوانسته بود با لبنان به توافق محکمی دست یابد، اما اکنون با تضعیف حزبالله ممکن است انجام حفاریها در میدانهای مشترک گازی لبنان و اسرائیل تسریع شود. لوله شرق مدیترانه که اسرائیل قصد احداث آن را دارد، در هنگام عبور از آبهای قبرس با مشکل مواجه است، زیرا ترکیه قبرس را به رسمیت نمیشناسد. اکنون ترکیه با متحد جدید خود سوریه تلاش میکند دست بالا را در مدیترانه شرقی داشته باشد؛ امری که با مخالفت اسرائیل و متحدانش روبهرو خواهد بود.
به نظر میرسد همکاریهای راهبردی آمریکا و اسرائیل در قبال کشورهای گازی مدیترانه، ذخایر بزرگ انرژی این منطقه را به یک رقابت شدید بینالمللی تبدیل کند، که روسیه از یک سو و اتحاد ترکی-قطری-اروپایی از سوی دیگر رقیب آن خواهد بود.
برخی تحلیلگران از تمایل ترکیه برای ایجاد پایگاههای دریایی در سوریه خبر دادهاند، همچنین گفته میشود ترکیه در تلاش است تا مرزهای دریایی سوریه را برای کنترل قبرس استفاده کند که انجام آن اسرائیل را با مخمصههای بزرگتری مواجه خواهد کرد.
اگرچه به نظر نمیرسد رقابتهایی از این دست در سطح بینالمللی و منطقهای به خصومت در سطح بازیگران اصلی منجر شود، اما امور در خاورمیانه لزوما به دلخواه و اراده قدرتهای بزرگ و اقمار منطقهای آنان پیش نمیرود و همواره عوامل شگفتیساز و پیشبینیناپذیر میتواند مسیر حوادث را تغییر دهد.
*منبع: شرق
۳۱۱۳۱۱