بخش مهمی از فیلم‌ها و سریال‌هایی که در جهان ساخته می‌شوند، آثاری اقتباسی هستند که چرایی آن هم به غنای ادبیات و مصالح فوق العاده‌ای که در اختیار فیلمنامه‌نویس قرار می‌دهد، بازمی‌گردد. در سال‌های اخیر، این موضوع در ایران نیز پررنگ‌تر از گذشته شده و شاهد تولید آثاری در این باب هستیم که زخم کاری ساخته محمدحسین مهدویان یکی از شاخص‌ترین آن‌ها به حساب می‌آید.

سریال پرمخاطب پلتفرم فیلیمو که این روزها سری سوم آن هم در آستانه اتمام است و از سری نخست اقتباس را در دستور کار خود قرار داده است. از کتاب بیست زخم‌کاری محمود حسینی‌زاد تا نمایشنامه‌های درخشان و تکرارنشدنی ریچارد سوم، مکبث و شاه‌لیر که همین موضوع به یکی از مهمترین نقاط قوت سریال یاد شده تبدیل شده است.

زخم کاری: انتقام همان طور که از نامش پیداست براساس تم انتقام شکل گرفته و تم‌های دیگر همچون: عشق به عنوان تم فرعی در کنار آن قصه را شکل داده و پیش می‌برند. مالک پس از ماجراهای پیچیده و خونین سری دوم در قامت یک راننده تاکسی به زندگی عادی بازگشته اما در پس ماجرا به دنبال اجرای نقشه‌ای پیچیده برای نابود کردن مسعود طلوعی است. در دو سه قسمت نخست، شخصیت‌های جدید معرفی شده و به موازات آن روی طلوعی به عنوان ضدقهرمان تاکید بیشتری می‌شود. در عین حال زنان نقش پررنگ‌تری در پیشبرد داستان پیدا کرده و به واسطه رابطه‌شان با مالک داستانک‌هایی را خلق می‌کنند. برای مثال می‌توان به پانته آ خواهرزاده ریزآبادی بزرگ اشاره کرد که گذشته پروپیمانی با مالک داشته و روی مرز باریک عشق و نفرت در حرکت است. او به عنوان یکی از وراث ریزآبادی به خوبی در بافت داستان جا افتاده و مالک از او به عنوان یک مهره در بازی پیچیده‌اش استفاده می‌کند.

سمیرا دیگر شخصیت زن کلیدی زخم کاری است که از یک سو به دنبال انتقام از طلوعی بابت کشته شدن میثم است و از سوی دیگر می‌خواهد که مالک را در چنگ خود داشته باشد. همه اینها وقتی در کنار نوسان‌های شدید روحی‌اش قرار می‌گیرد، سمیرا را به شخصیتی پیچیده و جذاب تبدیل می‌کند. سیما یکی دیگر از زنان کلیدی زخم کاری: انتقام است که می‌توان او را روی دیگر سکه مالک به حساب آورد. آمیزه‌ای از خشم و نفرت بابت از هم پاشیدن خانواده‌اش و نیز علاقه به مالک و همراه شدن با او در جهت تصاحب هولدینگ و نابود کردن طلوعی. او هم مانند سمیرا شخصیتی به شدت خاکستری است که در بازی مالک مهره شاخصی است. این سه زن نقشی کلیدی در پیشبرد داستان داشته و در رابطه با قهرمان قصه، داستانک‌هایی را خلق می‌کنند. در طرف دیگر دختران طلوعی قرار دارند که یکی از آنها حاصل ازدواج موقت او در جوانی بوده و داستانکی با محوریت او خلق می‌شود که به تنه اصلی فیلمنامه گره می‌خورد. 

تقابل مالک و مسعود طلوعی، همان تقابل همیشگی قهرمان و ضدقهرمان است با این تفاوت که این بار قهرمان نسبت به سری‌های قبل خاکستری‌تر به نظر می‌رسد. مالک برای انتقام و از ریشه کندن طلوعی از هیچ کاری ابا نداشته و در نقشه پیچیده خود کاملا بی‌رحم عمل می‌کند. در طرف دیگر، طلوعی هم به دنبال رکب زدن به مالک بوده اما در بازی موش و گربه‌ای که مالک به راه انداخته، گیر می‌افتد. البته گاه هم ضربه زده و حریف را آچمز می‌کند. نویسندگان فیلمنامه زخم کاری به سبک سریال‌ها نقاط عطف زیادی را در قسمت‌های مختلف قرار داده تا شوکی به قصه بخشیده و مخاطب را همراه خود کنند. برای نمونه هم می‌توان به کشته شدن پسر دوست قدیمی مالک به دست عوامل طلوعی اشاره کرد که نقش مهمی در پررنگ شدن مایه انتقام دارد. همین طور  برداشته شدن کلاه پانته‌ آ در استانبول با نقشه مالک و نیز به زندان افتادنش بابت قتل غیرعمد در سانحه رانندگی. 

زخم کاری: انتقام به لحاظ کارگردانی شسته رفته به نظر رسیده و کاملا در امتداد دو سری قبل حرکت می‌کند. در انتخاب بازیگران جدید هم مهدویان بازیگرانی از نسل جوان را انتخاب کرده که حاصل کارشان تا حدود زیادی راضی‌کننده به نظر می‌رسد. با همه اینها ستاره‌های این سری همان جواد عزتی، رعنا آزادی‌ور و کامبیز دیرباز هستند که به مالک، سمیرا و مسعود طلوعی جان بخشیده‌اند و ستون‌های اصلی کار به حساب می‌آیند.

۵۷۵۷

منبع: خبرآنلاین