تردیدی نیست که طبق موازین حقوق بینالملل، اماکن ماموریت (سفارتخانه) غیر قابل تعرض است و دولت میزبان موظف است کلیهی اقدامات لازم برای امنیت سفارتخانه را به عمل آورد. نمیخواهم بگویم اقدام روز سه شنبه 08/09/1390 دانشجویان ایران به تعرض به محل سفارت انگلیس در تهران، اقدامی قانونی بوده است. اینکه پلیس ایران تمام تلاش خود را برای ایفای وظیفهی قانونی در برقراری امنیت و اعاده وضعیت و صیانت از اتباع انگلیس و کارکنان سفارت به عمل آورده است نیز، موضوع بحث حاضر نیست.
مسئله، توجه به ریشههای حادثهی روز سهشنبه است که میتواند هم برای دولت ایران و هم برای دولت انگلیس درس بزرگی باشد.
اقدام شجاعانه و جسورانه دانشجویان ایران این پیام روشن را برای دولت مردان ایران داشت که چرا سالها پیش برای قطع روابط سیاسی با کهنه استعمار انگلیس اقدام نکردند. خشم دانشجویان و مردمی که در روز سهشنبه در خیابان فردوسی گردهم آمدند، حاصل نفرت و بیزاری از دولتی بود که در طول تاریخ هیچگاه دست از دشمنی با ملت ایران برنداشته است.
اشغال ایران در تابستان 1320، براه انداختن کودتای 28 مرداد 1332، مماشات و کوتاهی دولت انگلیس در برقراری امنیت سفارتخانهی ایران در لندن در 10/02/1359 که تا پنج روز در تصرف اشغالگران قرار داشت و به کشته و زخمی شدن تعدادی از دیپلماتها و کارکنان سفارت انجامید، حمایت همه جانبه از رژیم جنایکار و اشغالگر صدام در طول هشت سال جنگ تحمیلی، دخالت آشکار در امور داخلی ایران و حمایت بی چون و چرا از فتنههای داخلی، همراهی تمام عیار با صهیونیستها و آمریکاییها در مجامع بینالمللی، بازداشت غیر قانونی اتباع ایران در خاک انگلیس، از جمله بازداشت غیر قانونی دکتر تاجیک که بیش از پنج سال بدون جهت در حبس خانگی است و دهها جنایت و دشمنی دیگر کافی بود تا خروج دیپلماتهای انگلیسی به آرزوی دیرینه ملت ایران تبدیل شود.
حضور مأموران انگلیسی در هر سطحی که باشند برای ملت ایران قابل تحمل نبود. قطع کامل رابطهی دیپلماتیک و بسته شدن سفارت انگلیس پس از اقدام خودجوش دانشجویان، حداقل هدیهای بود که نصیب ملت ایران شد، تا درسی باشد برای سیاسیون و دولت مردان که با شجاعت و دوراندیشی بیشتری به خواست و اراده مردم توجه کنند و با بهرهگیری از ظرفیتهای قانونی، مانع بروز خشم مردم شوند.
ملت ایران همیشه خواهان قطع رابطه با دولت انگلیس بودند. اما مسئولان سیاست خارجی ایران در قوای مقننه و مجریه، با سطحی نگری به این مسئله، به سادگی از کنار این مطالبهی عمومی گذشتند و عاقبت کار انفجار خشمی شد که سالها در اراده ملت نهفته بود.
اقدام دانشجویان برای دولت انگلیس هم درس بزرگی به همراه داشت. خشم و حرکت خودجوش دانشجویان که علیرغم مقابله پلیس دیپلملتیک وارد محوطهی سفارت شدند، پاسخ طبیعی به اقدامات غیرقانونی و دشمنیهای کشوری بود که هرگز نخواستند استقلال و آزادی ملت ایران را بپذیرند و به حق تعیین سرنوشت این ملت بزرگ پایبند باشند.
درست است که اقدام دانشجویان در تعرض به محل سفارت، از نظر موازین بینالمللی جرم است؛ ولی محرک اصلی این عمل، عملکرد غیر قانونی خود انگلیسیها است که با اقدامات مداخله جویانه و کینهورزانهی خود زمینهی ارتکاب تخلف را فراهم کردند و دانشجویان را وادار به عکسالعمل طبیعی نمودند.
گناه کسی که مجرم را به ارتکاب جرم تحریک میکند، کمتر از گناه مجرم اصلی نیست. بر اساس موازین قانونی و اصول حقوق جزا، کسی که به تحریک زیاندیده دست به عمل غیر قانونی زده است، مستحق تخفیف است. به موجب بند 3 ماده 22 قانون مجازات اسلامی، اوضاع و احوال خاصی که متهم تحت تأثیر آنها مرتکب جرم شده است؛ از قبیل رفتار و گـفـتـار تـحـریـکآمـیـز مـجـنـیعـلـیـه یـا وجـود انـگـیزه شرافتمندانه در ارتکاب جرم، از موجبات تخفیف مجازات به شمار رفته است. اگر نبود رفتار خصمانه و مداخله جویانهی انگلیس، شاید اتفاقی که در سه شنبه رخ داد هرگز به وقوع نمیپیوست و دولت بریتانیای به اصطلاح کبیر در برابر اراده ملت ایران و در برابر چشم جهانیان اینگونه تحقیر نمیشد.
دولت انگلستان باید این را بفهمد که استقلال و آزادی نه شعار سیاسی، بلکه خواست حقیقی ملت ایران است و هرگز مداخلهی بیگانگان را برنمیتابد.
*استادیار حقوق بین الملل دانشگاه امام حسین (ع)
/214