مبلغ نوشت: آیت الله سید مصطفی محقق داماد در نشست دو روزه «داوری» در ترازوی داوری که به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی صبح امروز ششم خرداد ماه در تالار تمدن این پژوهشگاه آغاز به کار کرد؛ گفت: این جلسه برای مدح استاد داوری اردکانی نیست ولی در عین حال داوری و قضاوت در خصوص کارهای دکتر داوری است. تا حدود نیم قرن قبل اگر در ایران می‌گفتند فلسفه، مراد فلسفه اسلامی شامل فلسفه مشا، اشراق و ملاصدرا بود. در حالی که در همین تاریخ در مغرب زمین فیلسوفان مکتبی ایجاد کرده بودند. دکارت، کانت، هگل از جمله فیلسوفانی بودند که مکتب‌های متفاوتی مطرح کردند.

به گزارش مبلغ  به نقل از مهر، وی با طرح آغاز گرایش فلسفه در ایران گفت: آغاز این امر از ۱۵۰ سال گذشته توسط بدیع الملک والی چند استان علاقه مند به فلسفه به وجود آمد. وی با طرح هفت سوال که خاستگاهش در فلسفه غرب بوده و آن را به فلسفه اسلامی عرضه کرده توانست پای فلسفه غرب را به ایران باز کند. اینکه چگونه فلسفه اسلامی به این سوالات پاسخ می‌دهد کتابی با نام بدایع الحکم شده است.

محقق داماد افزود: جایگاه فلسفه در مغرب زمین با جایگاه آن در جوامع اسلامی متفاوت است. فلاسفه غربی نقش مستقیم در تحول زندگی مردم آن دیار داشته اند در حالی که حکیمان مسلمان گویی با انزوا و گوشه گیری کامل از اجتماع به گفت و گو و بحث جدال در محدوده هم طرازان خود بسنده کرده و هرگز دانش خود را به زندگی روزمره مردم خود ترجمه نکرده و نقش تحول آمیزی در جامعه‌ای که در آن می‌زیستند نداشته اند برای بررسی همه جانبه این برداشت اظهار نظر داوری منصفانه و اجتناب از هرگونه افراط و تفریط ضروری است که از یکسو نگاهی به تاریخ فلسفه و تحولات آن در دوران معاصر بیفکنیم و از سوی دیگر چالشهای پیش روی حکیمان مسلمان را مورد توجه قرار دهیم.

آیت الله محقق داماد افزود: اتهامی به فلسفه اسلامی می‌زنند و می‌گویند مباحث اسلامی کاری به روزمره مردم ندارد. اما فلسفه غرب در زندگی روزمره مردم از، همان ابتدا تماس پیدا کرده است. فیلسوفان اسلامی که در رأس آنها سیاست فارابی ارتباط با الهیاتش داشته باشد آیا این ارتباط را دارد؟ ارسطو اگر سیاست مدن دارد مرتبط با سیاست مدن اش است. آیا فارابی این چنین است و این سوال اشکال است؟

وی افزود: نائینی یک فیلسوف رسمی نخوانده شده بود اما فلسفه از طریق آخوند خراسانی به آنها رسیده بود و لذا از موضع فقهی سخن می‌گفتند. به همین سبب سیاست جامعه اسلامی به فقها سپرده شد و فیلسوفان هیچ دخالتی نداشتند و این اشکال تا اینجا وارد است. بنظر می‌رسد تا اینجا در قرن معاصر چند چالش جلوی فیلسوفان قرار دارد. امروز بحث در دنیای امروز، آنچه در سفره مردم مطرح می‌شود حقوق بشر است و فیلسوف اسلامی باید به آن پاسخ دهد. ما باید حقوق بشر اسلامی را عرضه کنیم اگر مدعی نظام فلسفی هستیم باید پاسخ بگیریم. فیلسوفان چالش پیش رویشان این است بگویند ابن سینا نظرش راجع به حقوق بشر چیست؟

آیت الله محقق داماد با تاکید بر اینکه محیط زیست مساله فیلسوفان است، ادامه داد: محیط زیست که معضل جهانی است را باید بدانیم فیلسوفان چه نظری در خصوص آن دارند.مساله‌ای دیگر که باید گفت اینکه خورشید دین هرگز غروب نمی‌کند. منطقه خاورمیانه ام القرای دین است و دین مرز بسیار باریکی با خرافات دارد. نقطه مقابل با عقل گرایی، جهل است که یک دیوار بسیار نازکی بین آن و بینش قرار دارد.

وی ادامه داد: چه کسی جامعه دینی را از جهل نجات می‌دهد؟ آنها حکیمان هستند. اندیشه ورزی براساس استدلال و برهان و جامعه را آشنا با خرد کردن، کار حکیمان است و خرد دین داری کردن و دین داری خرد ورزانه از ویژگی‌های حکیمان است. باید کار را بر روی این امر قرار دهیم. یکی از مشکلات و چالش‌های مهم مساله ورود اندیشه ورزی، تعقل، حکمت و خرد در فهم دینی است.

آیت الله محقق داماد در خصوص ویژگی‌های استاد داوری ادامه داد: خطرناک‌ترین مساله برای بشر می‌تواند عقیده باشد. اینکه انسان بعضاً خودسانسور می‌شود برای اینکه عقیده و باور دارد. در حالیکه فکر انسان را رشد و تعالی می‌دهد. داوری متفکر است و متفکر آن است که اگر دید حرفش را می‌تواند عوض کند تغییر دهد. او شجاعت اعتراف اینکه فکرم اشتباه بوده را داشته است. استاد داوری تحمل بحث و اشکال را همواره دارد و این امر روحیه‌ای عالی است که باید در همه اهل اندیشه وجود داشته باشد.

منبع: مهر