اقتصاددانان و سیاستمداران توسعه ی اقتصادی واجتماعی، شیلی امروز را با آلنده،پینوشه،میلتون فریدمن وپسران دانشگاه شیکاگو می شناسند،بازیگرانی که در طول نیم قرن بیشترین تاثیر را بر فرهنگ و سیاست شیلی گذاشتند.

اقتصاددانان و سیاستمداران توسعه ی اقتصادی واجتماعی، شیلی امروز را با آلنده،پینوشه،میلتون فریدمن وپسران دانشگاه شیکاگو می شناسند،بازیگرانی که در طول نیم قرن بیشترین تاثیر را بر فرهنگ و سیاست شیلی گذاشتند.زمانی که آلنده در انتخاباتی شگفتی ساز و با ائتلافی گسترده دولت سوسیالیست خود را تشکیل داد،زنگ های خطر در واشیگنتن از نگرانی حضور کمونیسم در نیمکره جنوبی به صدا درآمدو پینوشه خود را در مقام ناجی مردم شیلی یافت.جامعه شیلی در قطب بندی خود به طرفداران آلنده و موافقان با پینوشه تبدیل شد.تضاد بنیادین بین سوسیالیست ها و سرمایه دارانی که سیاستگذاری مشخصی نداشتند،فقط می خواستند آلنده نباشد.تئوری جنجال برانگیزمیلتون فریدمن برنده جایزه اقتصاد نوبل و شاگردانش در دانشگاه شیکاگو که عمدتا توسعه ی اقتصادی را مقدم بر توسعه سیاسی و مدنی می دانستند و آن را زمینه و پیش فرضی برای تحولات سیاسی بعدی فرض کردند،به سرعت از سوی طبقه حاکم نظامیان شیلی اخذ شد و طی کوتاه مدت تورم و اقتصاد آشفته ی شیلی را درمان کرد و پینوشه را از بحرانی بزرگ نجات داد و سپس زمینه ی انتخابات و آزادی های سیاسی در شیلی را به تدریج فراهم ساخت.این مدل که با همکاری دانشگاهیان طرفدار بازارآزاد که توسعه ی اقتصادی را مقدم بر توسعه سیاسی دانستند ،در طول سه دهه ی گذشته به بار نشست و از شیلی نمونه ی یک کشور توسعه یافته با بهترین اقتصاد-با توجه به نرخ رشد و سایر شاخص ها- در مجموع کشورهای آمریکای لاتین ساخت و در مقاطعی، همان هایی که فریدمن را یار دیکتاتور معرفی می کردند به اعتراف واداشت که شیلی نمونه ی خوب توسعه است.فریدمن در آثارش از شیلی به عنوان الگوی موفقیت تئوریش نام می برد.البته طیف مخالفان از این سیاست هابه عنوان سیاست های نئولیبرالی جنون آمیز نام می برند ،نیز فراوانند.انتخابات در شیلی سپس نوسانی آرام به سمت چپ گرایی محافظه کارانه و میانه در دورانی 20 ساله یافت که آخرین آن باشلت بود،نوسانی که همه ی ارکان سیاست های بازار ازاد و خصوصی سازی را از میان نبردو در آخرین انتخابات سباستین پینرای سرمایه دار محافظه کار راستگرای طرفدار ایالات متحده پیروز شد.اما دوران او تا کنون همواره مقارن با آشوب و ناارامی گسترده در شیلی بوده است. البته این تظاهرات دانشجوئی در دوره باشلت هم سابقه داشت.حرکت دولت به سمت بازار آزاد و خصوصی سازی در دولت او از شدت بیشتری برخوردار شد تا جایی که به اتخاذ تصمیماتی در سطح آموزش عالی کشیده شد.ادامه ی موج نسخه های لیبرالی میراث دانشگاه شیکاگو،اکنون احساس خطر طبقاتی شدن دانشگاه ها وتحصیلات و آموزش را در جامعه ی شیلی به شدت ایجاد کرده است.همین تصمیمات موجب شده است تا آشوب های و اعتراض های گسترده ای از سوی نسل جوان در سراسر شیلی در اعتراض به روند فراگیر سرمایه داری صورت گیرد.اکنون مطالبه ی مهم دانشجویان و دانش آموزان این است که نباید آموزش و تحصیلات در کشور دستخوش بازی های اقتصاد پیشرو سرمایه داری شود،دورنمای روزی تصور می شودکه تنها فرزندان ثروتمندان به مدارس و دانشگاه ها راه یابندو این پدیده هیچ تناسبی با عدالت ندارد ودر این محدوده است که لیبرالیسم پیش رونده و مهاجم لجام گسیخته می شود و مفهوم آن نابود شدن استعدادهای متنوع جوانانی است که از طبقه ی متوسط یا فرودست هستند، اما امکانی برای درس خواندن نمی یابند.آموزش اکنون در شیلی اکنون به آزمونی دشوارتبدیل شده است و قبل از آنکه دولت پینرا را بیازماید،سرمایه داری مکتب فریدمن و پسران شیکاگو را خواهد آزمود. منبع:جوان
منبع: جوان