اعتراضات اخیر چه پیامدهایی برای جامعه ایران دارد؟ آیا اگر نسل جدید به دنبال اصلاح است برخی محافظهکاران چنین اجازهای به نسل جدید خواهند داد؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر امان ا... قرایی مقدم، جامعهشناس گفتوگو کرده است. قراییمقدم معتقد است: « نسل جدید به آنچه میاندیشد این است که مطالبات خود را پیگیری کند. به همین دلیل احتمال دارد اگر کنترل شود دوباره به شکلهای دیگر خود را نشان بدهد. از این بین کسانی که بیطرف و بیتفاوت نسبت به این اتفاقات هستند نیز ممکن است نسبت به شرایط حساس شوند و رویکرد دیگری در پیش بگیرند. نوزایی که امروز در جامعه ایران به وجود آمده از مدتها قبل شکل گرفته و شرایط به شکلی نیست که تازه به وجود آمده باشد. هر تغییری در هر جامعهای شکل بگیرد نیازمند عوامل تعیین کنندهای است. این در حالی است که علائم و نشانههای این نوزایی از مدتها قبل قابل مشاهده بود اما برخی به این علائم توجه نکردند و یا نخواستند توجه کنند.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
اعتراضات اخیر چه پیامدهایی برای کشور خواهد داشت؟ چگونه میتوان این بحران را به صورت کامل کنترل کرد؟
اعتراضات اخیر به دلایل مختلف طولانی شده است. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که طولانی شدن اعتراضات ممکن است اقشار بیتفاوت جامعه را نیز نسبت به موضوع حساس کند. واقعیت این است که در شرایط کنونی جامعه ایران به مرحله خردگرایی و تجددخواهی رسیده است و برای این هدف تلاش میکند. جامعه ایران با یک رنسانس و نوزایی فکری مواجه شده است. به همین دلیل نیز اگر این اعتراضات به هر شکلی کنترل شود این احتمال وجود دارد که به شکلهای دیگر خود را نشان بدهد. نسل جدید به دلیل داشتن دانش و آگاهی به دنبال این است که برای زندگی خود تصمیمگیری کند. این نسل اجازه نمیدهد دیگران برای او تصمیمگیری کنند. فضای مجازی، دوستان و همسالان و از همه مهمتر خانوادهها نسل جدید را به این مرحله رسانده است. این اتفاق مهمی است که توسط خانوادهها صورت گرفته و خانوادهها خواسته یا ناخواسته در این زمینه نقش داشتهاند. هنگامی که مادر خانواده به دختر خود میگوید جوری زندگی کن که مانند من نباشی و دانش و آگاهی خود را بالا ببر و یا زمانی که پدر خانواده به پسر خود میگوید به هر شکلی که دوست دارد زندگی کند و تجربیات ما را تکرار نکند زمینه را برای بروز چنین اتفاقاتی در جامعه فراهم میکند. در چنین شرایطی است که جوانان به مرحله خودباوری و خودیابی رسیدهاند. به همین دلیل نیز فریاد میزنند که این ما هستیم که زندگی را میسازیم.
تجددخواهی و نوزایی که در جامعه ایران به وجود آمده دارای چه مختصاتی است؟
شرایط به شکلی است که نسل جدید دیگر دیدگاههای نسل گذشته را برنمیتابد. امروز نسل جدید میگوید که من بسیاری از دیدگاههای نسلهای گذشته را قبول ندارم و خودم به دنبال ساخت مفهوم زندگی خواهم بود. به تعبیر ماکس وبر جامعه ایران از مشروعیت کاریزمایی به سمت مشروعیت عقلانی در حال حرکت کردن است. در شرایط کنونی۱۴ میلیون تحصیلکرده در ایران وجود دارد. از سوی دیگر نزدیک به۶ میلیون دانش آموز دبیرستانی در جامعه ایران وجود دارد. فضای مجازی، دوستان، مدارس و دانشگاهها به نسل جدید آموزههای جدیدی برای زندگی یاد داده است. آموزههایی که متناسب با دغدغههای آنهاست. نکته مهمی که در شرایط کنونی وجود دارد این است که نسل جدید به آنچه میاندیشد این است که مطالبات خود را پیگیری کند. به همین دلیل نیز این احتمال وجود دارد که اگر این اعتراضات کنترل شود دوباره در شکلهای دیگر خود را نشان بدهد. از این بین کسانی که بیطرف و بیتفاوت نسبت به این اتفاقات هستند نیز ممکن است نسبت به شرایط حساس شوند و رویکرد دیگری در پیش بگیرند. نوزایی که امروز در جامعه ایران به وجود آمده از مدتها قبل شکل گرفته و شرایط به شکلی نیست که تازه به وجود آمده باشد. هر تغییری در هر جامعهای شکل بگیرد نیازمند عوامل تعیین کنندهای است. این در حالی است که علائم و نشانههای این نوزایی از مدتها قبل قابل مشاهده بود اما برخی به این علائم توجه نکردند .
آیا برخی محافظهکاران اجازه این تغییر و نوزایی را در جامعه ایران میدهند؟
این نوزایی اصلاحات جدی در ساختار اجتماعی و احتمالا سیاسی در جامعه ایران به وجود خواهد آورد. نشانههای آن نیز به وجود آمده است. به صورت طبیعی برخی محافظه کاران چنین اجازهای نخواهند داد. با این وجود در ایجاد اصلاح هیچ تردیدی وجود ندارد و راه گریزی از آن نخواهد بود. این تغییر امروز نیز به وجود آمده و نشانههایی وجود دارد. در ساحتهای مختلف زندگی امروز مردم این تغییر وجود دارد. این در حالی است که مسیری که جامعه و نسل جدید برای خود در نظر گرفته در راستای حرکت به سمت مشروعیت عقلانی است. برای رسیدن به این هدف نیز تلاش میکند. نکته دیگری که وجود دارد این است که نظام آموزشی ما هنوز مشکل دارد و در دهههای گذشته نتوانسته این ضعف را برطرف کند. نکته مهم در این زمینه این است که برخی حاضر به پذیرش شکاف نسلی و تغییر دغدغهها نیستند. باید پذیرفت که دغدغه نسلها تغییر میدهد و به همین دلیل باید شرایط برای بروز و ظهور دیدگاههای جدید در جامعه به وجود بیاید. واقعیت غیر قابل انکاری که امروز در جامعه وجود دارد این است که دوران دنباله روی نسلها گذشته بلکه امروز نسل جدید پیشرو شده است. نسل جدید در شرایط کنونی بر این باور است که هر رسمی را میتوان تغییر داد. این اتفاق بزرگی است که در نسل جدید رخ داده است. اگر ما این تغییر را درک کنیم میتوانیم با این نسل ارتباط برقرار کنیم اما اگر از درک این اتفاق عاجز باشیم نمیتوانیم مسیر مناسبی برای تعالی این نسل ایجاد کنیم. جامعه به صورت مداوم در حال تغییر است. جامعه یک منظومه متعدد الابعاد، متعدد الاجزا و با جنبهها و جلوههای مختلف است و هر لحظه به یک رنگ تغییر پیدا میکند. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد اعتماد اجتماعی است که نقش مهمی در شرایط امروز جامعه ایران ایفا میکند.
این اعتماد چگونه قابل ترمیم است؟
اعتماد همواره بهعنوان یکی از مهمترین سرمایههای اجتماعی مطرح بوده است؛ عنصری که رابطه مستقیم با مشارکت اجتماعی دارد. در صورت بالا رفتن سطوح اعتماد از خانواده و نظام خویشاوندی به مقیاسهای بالاتری چون اعتماد به دولتمردان و مسئولان، میزان مشارکت مردم هم در بازتولید و ارتقای اعتماد اجتماعی بیشتر خواهد شد و مردم این امر را در قالب بالاتر رفتن صداقت، وفاداری، حسننیت و وظیفهشناسی در جامعه نشان خواهند داد. اعتماد عمومی مبنای نظم اجتماعی است به این معنی که مردم قوانین وضعشده از سوی مسئولان را پذیرفته و آن را رعایت میکنند و مسئولان برای پاسخ به مطالبات مردمی کوشاترند. در مقابل، اگر این نظم و اعتماد وجود نداشته باشد، عملا هنجار و قوانین، جایگاهی بین مردم نخواهد داشت و به مسئولان اعتماد ندارند درنتیجه شاهد بینظمی اجتماعی خواهیم بود. به همین دلیل است جوامع مختلف در تلاش برای جلب اعتماد عمومیاند و این مهم یک اهتمام ویژه و شفاف میطلبد چراکه همانطور که مردم تابع قوانینند، مسئولان هم باید تابع قوانین باشند و برای مطالبات مردمی و مسئولیتی که برعهده دارند دغدغهمند و شفاف باشند. مردم از مسئولان توقع شفافیت دارند تا بتوانند به آنها اعتماد کنند. سطح سواد، آگاهی، توقعات مردم افزایش پیداکرده است. وقتی ما در کشور خود دچار مشکل هستیم، بیگانه هم از فرصت سوءاستفاده کرده و جنجالآفرینی میکند. برای ترمیم اعتماد عمومی باید مسئولان با مردم شفافتر باشند وقتی یک کارگر خبر حقوق نجومی را میشنود نمیتوان از او انتظار داشت به مدیران اعتماد کند. برای ترمیم اعتماد عمومی باید میزان مشارکت در مردم و همدلی در جامعه را بالا برد. وقتی مسئولان به این مساله واقفاند، راهکارهای موجود را بررسی و اجرایی کنند. دیگر زمانی است که باید مسئولان به دنبال راهکار باشند مردم همیشه قدم اول را برداشتهاند. نکته دیگر اینکه در جامعه امروزی مردم هوشیارتر و آگاهتر شده و بهخوبی میبینند که برخی از موقعیت و جایگاه خود استفاده کرده و اختلاس و... انجام میدهند. البته اینکه قوه قضائیه عدهای از آنها را بازداشت و به جرم آنها رسیدگی میکند، خوب است. شایستهسالاری، قانونمندی، احترام به اندیشه و افکار جامعه و مشارکت و اطلاعرسانی به مردم بهخصوص جوانها در تصمیمهایی که برای خود آنها گرفته میشود، میتواند از بروز چنین اتفاقهایی جلوگیری کند. ولی آنهایی که رانتهای بزرگی دارند، سرمایهداران، ملاکان، تاجران و صاحبان قدرت این اجازه را به مردم طبقه پایین نمیدهند. جامعه را یکبعدی نمیتوان اداره کرد. همانطور که ژرژ گورویچ جامعهشناس فرانسوی گفته جامعه منظومهای متعدد از ابعاد و اجزا با سطوح و جنبههای گوناگون است که هر لحظه به یکرنگی جلوه میکند. یعنی در اداره جامعه نباید یکبعدی نگاه کرد و باید همه ابعاد و اجزا مختلف آن را در نظر گرفت.
بیشتر بخوانید :
۲۱۲۲۰