احساسم اینست که نظام ممکن است پس از این همه حادثه و ضایعه به جای شنیدن صدای مردم و معترضان وارد فاز برخورد با نویسندگانی چون بنده و صاحبنظران منتقد شود که قطعا هیچ دستاوردی برای نظام نخواهد داشت و تنها ممکن است انفجار اجتماعی را به تاخیر انداخته تا در فرصت و با بهانه ای دیگر با ابعادی سهمگین تر برگردد.
این تحلیلی کاملا ناپخته است که کسانی فکر کنند عامل شورشها و اعتراضات اخیر کنشگری قلمی امثال من ویا مثلا آقای سید مصطفی تاجزاده است. نسل جوانی که این روزها در خیابانها می آید اساسا امثال ماها و حتی چهره های سیاسی مشهور را نمیشناسد تا از نوشته های ما تاثیر بپذیرد. مخاطبان نوشته های امثال من، پیش از هر کس مسئولان و نهادهای نظام است و نه جوانان و مردمی که اکنون به ستوه آمده اند.
احساسم اینست که من ظرف دو سه سال اخیر همه انتقادهایی را که به ذهنم می رسید همراه با راه حلها با مسئولان و عالیترین سطوح سیاسی مطرح کردم و به تعیبر شاعر آنچه شرط بلاغ بود گفتم و اگر تاکنون شنیده نشده، پس از این هم شنیده نخواهد شد و من باید به تکرار مکررات رو بیاورم که برای همه ملال آورست. ضمن آن که اینترنت نیز با انسداد مواجه شده و کار را مشکل کرده. بنا بر این اکنون در این نوشته اعلام میکنم که تا اطلاع بعدی به موضوعات سیاسی حساسیت برانگیز (به استثنای مباحث اندیشه ای و نظری سیاسی و غیر سیاسی) نخواهم پرداخت و مانند میلیونها نفر دیگر منتظر میمانم که ببینم خسروان با این ملک و کشور چه خواهند کرد و آیا مسیری جدید را برای اصلاح امور در پیش خواهند گرفت یا آن که ایران را به دست گردباد و طوفانهایی که در افق نمایان است، خواهند سپرد و زمام اعتراضات را به دست براندازان خواهند داد.
23302