علی شریعتی مزینانی نویسنده، اندیشمند، فعال فرهنگی و از پژوهشگران نامی حوزه مبانی دینی در تاریخ معاصر ایران و از نظریهپردازان انقلاب اسلامی ایران است. وی به عنوان چهرهای روشنفکر و اسلامی فرد با نفوذی در اندیشه بسیاری از جوانان انقلابی بود.
بیوگرافی علی شریعتی
علی شریعتی مزینانی، مشهور به دکتر علی شریعتی ۲ آذر ۱۳۱۲ در مزینان از توابع سبزوار در خانوادهای مذهبی متولد شد، اجداد دکتر علی شریعتی همه از عالمان دین بوده بودهاند پدر پدر بزرگ علی شریعتی، ملأ قربانعلی، معروف به آخوند حکیم، مردی فیلسوف و فقیه بود که در مدارس قدیم بخارا و مشهد و سبزوار تحصیل کرده و از شاگردان برگزیده حکیم اسرار (حاج ملأ هادی سبزواری) محسوب میشد.
پدر علی شریعتی، استاد محمد تقی شریعتی (مؤسس کانون حقایق اسلامی که هدف آن «تجدید حیات اسلام و مسلمین» بود) و مادرش زهرا امینی زنی روستایی متواضع و حساس بود.
پدر علی شریعتی استاد محمد تقی شریعتی مردی پاک و پارسا و عالم به علوم نقلی و عقلی و استاد دانشگاه مشهد بود.
دوران تحصیل دکتر شریعتی
علی شریعتی پس از گذراندن دوران کودکی وارد دبستان شد و پس از شش سال وارد دانشسرای مقدماتی در مشهد شد. او علاوه بر خواندن دروس دانشسرا در کلاسهای پدرش به کسب علم پرداخت.
وی پس از پایان تحصیلات در دانشسرا به آموزگاری پرداخت و کاری را شروع کرد که در تمامی دوران زندگی کوتاهش سخت به آن شوق داشت و با ایمانی خالص با تمامی وجود آن را دنبال کرد. شریعتی در سال ۱۳۳۴ به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه مشهد وارد شد و رشته ادبیات فارسی را برگزید. وجود تفکر خلاق باعث شد که معلم شهید در طول دوران تحصیل در دانشکده ادبیات به انتشار آثاری چون: ترجمه ابوذر غفاری، ترجمه نیایش اثر الکسیس خ.کارل و یک رشته مقالههای تحقیقی در این زمینه همت گمارد.
بیشتر بخوانید :
علی شریعتی در سال ۱۳۳۷ پس از دریافت لیسانس در رشته ادبیات فارسی به عنوان شاگرد اول کلاس برای ادامه تحصیل به فرانسه فرستاده شد. وی در آنجا به تحصیل علومی چون جامعه شناسی، مبانی علم تاریخ و تاریخ و فرهنگ اسلامی پرداخت و با اساتید بزرگی چون ماسینیون، گورویچ و ژان پل ژان پل سارتر آشنا شد.
علی شریعتی در سال ۱۳۳۴ با یکی از همکلاسی های خود بنام پوران شریعت رضوی ازدواج کرد.
فرزندان دکتر شریعتی
احسان شریعتی (زاده ۱۲ شهریور ۱۳۳۸ در مشهد) فیلسوف معاصر ایرانی و اولین فرزند دکتر علی شریعتی است. احسان شریعتی فارغالتحصیل رشته فلسفه از دانشگاه سوربن فرانسه است و سابقه تدریس در کلاسهای آزاد مؤسسه پرسش را دارد. او مدتی به عنوان استاد مدعو در گروه فلسفه دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران تدریس میکرد.
سوسن شریعتی (زادهٔ ۱۳۴۱، پاریس) روزنامهنگار و پژوهشگر ایرانی است. او دومین فرزند علی شریعتی است. وی فارغالتحصیل رشتهٔ تاریخ از انستیتوی عالی مطالعات اجتماعی پاریس است. رساله دکترای او درباره نقش انتظار در تاریخ معاصر ایران است.
سارا شریعتی (متولد ۲۴ بهمن ۱۳۴۲ در پاریس) جامعهشناس ایرانی و استادیار گروه جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. او دوره دکتری جامعهشناسی را در مدرسه عالی مطالعات علوم اجتماعی گذراندهاست. سارا که فرزند سوم علی شریعتی است، برخلاف پدرش بیشتر به امور آکادمیک میپردازد. پژوهشهای او عمدتاً در حوزه جامعهشناسی دین و جامعهشناسی هنر است. مونا شریعتی دختر دیگرش است که در زمان وداع با پدر ۶ ساله بود.
نهضت ملی ایران و علی شریعتی
شریعتی همزمان با جریان نهضت ملی ایران به رهبری مصدق، با قلم و بیان خود و نوشتههای محکم و مستدل از این حرکت دفاع میکرد.
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی دکتر شریعتی
وی پس از سالها تحصیل با مدرک دکترا در رشتههای جامعه شناسی و تاریخ ادیان به ایران بازگشت در همان دوران نیز فعالیتهای بسیاری در زمینههای سیاسی و مبارزاتی و اجتماعی داشت.
شریعتی و سازمان آزادی بخش الجزایر
علی شریعتی، در سال ۱۹۵۹ میلادی به سازمان آزادی بخش الجزایر پیوست. شریعتی در طول مبارزات مردم الجزایر برای آزادی دستگیر شد و مورد ضرب و شتم پلیس فرانسه قرار گرفت و روانه بیمارستان و آنجا به زندان فرستاده شد. علی شریعتی در زندان با مبارزان بزرگ ملتهای محروم نیز آشنا شده و با "گیوز" مصاحبهای کرد که در سال ۱۹۶۵ در توگو چاپ شد.
بازگشت شریعتی به ایران
دکتر شریعتی در سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت. در سال ۱۳۴۴ مدتی پس از بیکاری، اداره فرهنگ مشهد، استاد جامعه شناسی و فارغالتحصیل دانشگاه سوربن را به عنوان دبیر انشا کلاس چهارم دبستان در یکی از روستاهای مشهد استخدام کرد. پس از مدتی در دبیرستان به تدریس پرداخت و درنهایت به عنوان استادیار تاریخ وارد دانشگاه مشهد شد.
شریعتی در حسینیه ارشاد
دکتر شریعتی در سال ۱۳۴۸ به حسینیه ارشاد دعوت شد و خیلی زود مسئولیت امور فرهنگی حسینیه را به عهده گرفته و به تدریس جامعه شناسی مذهبی، تاریخ شیعه و معارف اسلامی پرداخت. در این محل است که دکتر شریعتی با قدرت و نیروی کم نظیر و با کنجکاوی و تجزیه و تحلیل تاریخ، چهرههای مقدس و شخصیتهای بزرگ اسلام را معرفی نمود. کلام محکم و قاطع، بافت منطقی جملات با اتکا به پشتوانه فنی و عمیق فکریاش هر شنوندهای را در کوتاهترین مدت سرا پا گوش میساخت.
در سال ۱۳۵۲، رژیم پهلوی، حسینیه ارشاد که پایگاه هدایت و ارشاد مردم بود را تعطیل نمود، و معلم مبارز را به مدت ۱۸ ماه روانه زندان کرد.
ساواک و دکتر شریعتی
ساواک نقشه داشت که دکتر را به هر صورت ممکن از پا در آورد، ولی شریعتی که از این برنامه آگاه شده بود، جلوی آنها مقاومت میکرد. در این زمان استاد محمد تقی شریعتی، پدر دکتر شریعتی، را دستگیر و تحت فشار و شکنجه قرار داده بودند تا پسرش را تکذیب و محکوم کند. اما دکتر شریعتی در همان روزها و ساعات خود را در اختیار آنها گذاشت تا اگر خواستند، وی را از بین ببرند و پدرش را رها کنند.
در مهر ماه سال ۱۳۵۳ ساواک که غافلگیر شده بود و از محبوبیت علی آگاه او را به دست شکنجه روحی و جسمی سپرد و میخواست او را وادار به همکاری نموده و برایش شوی تلویزیونی درست کند ولی پاسخ او که هیچ گاه حقیقتی را به خاطر مصلحت ذبح شرعی نکرده است چنین بود که اگر خفهام کنند سازش نخواهم کرد و حقیقت را قربانی مصلحت خویش نمی کنم.
سفر دکتر شریعتی به اروپا و انگلیس
دکتر در ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۳۵۶ تهران را به سوی اروپا ترک کرد تا دورانی جدید را با مطالعه و مبارزه آغاز کند.
فوت دکتر شریعتی
صبح روزی که شریعتی فوت میکند دوستانش که به خانه او رفتهاند او را در حالی پیدا میکنند که از پشت بر زمین افتاده و بینیاش به نحوی غیرعادی سیاه شده و باد کرده است. پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی، انجام معاینات اولیه، تنظیم صورت جلسه و انجام سایر تشریفات اداری بر خلاف بیان عدهای بدون آنکه لزومی به کالبدشکافی دیده باشند، علت مرگ را ظاهراً «انسداد شرایین و نرسیدن خون به قلب» اعلام میکنند.
به هر حال، ساواک تعدادی از مأمورین عالی رتبه خود را به لندن میفرستد تا اگر به صورت عادی توانستند جنازه را از خانواده تحویل بگیرند که چه بهتر وگرنه آن را به هر شکل ممکن بربایند و به ایران بیاورند. غافل از اینکه دوست داران دکتر و دانشجویان خارج از کشور، با هوشیاری سیاسی، این ترفند آنها را نیز خنثی خواهند کرد.
خانواده و دوستداران شریعتی از بیم توطئههای حکومت پهلوی نسبت به این مبارز انقلابی، ترجیح دادند که پیکر او را به صورت موقت در خارج از ایران به خاک بسپارند. در چنین شرایطی استاد محمدتقی شریعتی به دلیل علاقه فرزندش به حضرت زینب (س) رضایت داد که پیکر دکتر شریعتی در سوریه در جوار مزار ایشان به خاک سپرده شود. اما این خاک سپاری موقت بود و مسلماً میبایست طبق وصیت شریعتی (که اجرای وصیت اموات در دین اسلام ضروری است) پیکر آن مرحوم در زمان مناسب به ایران منتقل شده و در حسینیه ارشاد به خاک سپرده میشد.
این امر طبیعتاً در زمان طاغوت تحقق نیافت و بعد از انقلاب اسلامی ایران نیز بنا به دلایل مختلف تا کنون میسر نشده است که پیکر دکتر شریعتی به ایران منتقل شود.
220