به گزارش خبرآنلاین، «اسکات میلر» در اولین کتاب خود کار جالبی انجام داد. او دو نوع تاریخ متفاوت از آمریکا را با یکدیگر ترکیب کرد طوری که بتواند درباره قرن بیستم کشوری توضیح دهد که از یک طرف بین نظرات مختلف مهاجران تقسیم شده است و از طرف دیگر نظرات خود را بین جهانیان تقسیم میکند.
او در کتاب خود پرسیده بود آیا آمریکا در حال تبدیل شدن به ملتی ثروتمند است چون صنعتش به سرعت در حال رشد است؟ یا اینکه این کشور به مکانی تبدیل شده که مهاجران بیچاره و فقیر برای یافتن زندگی مرفهتر از کشورهای خودشان، مجبورند برای سرمایه داران کار کنند.
به نوشته میلر تاریخ کشور آمریکا نشان میدهد هر دوی این نظریات به نوعی صحت دارد. میلر در کتاب جدید خود با عنوان «رئیس جمهور و آدمکش» تاریخ آمریکا را به شمشیری دو لبه تشبیه می کند و برهه ای از تاریخ این کشور را به ریاست ویلیام مک کینلی روایت می کند که در سال 1901 سرانجام آن، چیزی جز ترور رئیس جمهور نیست.
این کتاب بر اساس خاطرات «لئون زولگوسز» عامل ترور رئیس جمهور وقت آمریکا از اعضای گروههای آنارشیسم یا آشوب طلب در آمریکا نوشته شده است. زمانی که آمریکا به نظر می رسد در حال پیشرفت و صنعتی شدن است و به نظر می رسد مک کینلی به یک چهره محبوب در میان مردم تبدیل شده و می تواند امکاناتی برای ساخت خانه های دو طبقه فراهم آورد بعضی از گروهها چندان از عملکرد او راضی نیستند چرا که اعتقاد دارند سیستم دولت آمریکا بر اساس نظرات و منافع قشر ثروتمند و اشراف حرکت می کند.
استانداردهای زندگی هر روز در آمریکای اواخر قرن نوزدهم در حال پیشرفت است ولی مشکلی که وجود دارد و این گروههای به اصطلاح آشوب طلب با آن مخالف هستند عدم قناعت اشراف به مرزهای داخلی است.
صنایع آمریکایی هر روزه کالاهای بیشتری تولید می کنند که از نیاز مردم بومی فراتر می رود و باید این کالاها را به مرزهای خارجی بفرستند ولی مشکلی که در این میان وجود دارد، این است که آنها دوست دارند همراه کالا، خودشان نیز در کشورهای خارجی حضور داشته باشند و همین امر جنگ های آمریکا - اسپانیا برای تصرف قلمروهای تصرف شده توسط اسپانیایی ها را موجب می شود که در نهایت به پیروزی آمریکایی ها منجر می شود.
مک کینلی در سال 1897 وقتی به ریاست جمهوری آمریکا میرسد، تصمیم میگیرد که بازاری جهانی برای محصولات آمریکایی پیدا کند ولی قوانین سیاسی آمریکا بدون دخالت مردم باید در دادوستدهای تجاری وارد شود و همین امر منجر به کنار گذاشتن مردم محلی می شود که گروههای آشوب طلب از همین جا ظاهر میشوند و به دنبال آن در مستعمراتی مثل کوبا و فیلیپین و ... شورشیهایی علیه مقامات دولتی قد علم می کنند.
زولگوسز از سن 10 سالگی کار میکند و وقتی در دوران جوانی از کارخانه محل کار خود ـ متعلق به شرکت رولینگ میل ـ بدون دلیل اخراج می شود به جای کاتولیسم، آیین دیگری به نام آنارشیسم و هرج و مرج را انتخاب می کند و اعتقاد دارد که این روش تنها راه مقابله با اندوخته های ثروتمندان و قدرت طلبی آنها است.
شاید متخصصان و مورخان، مطلب زیاد جدیدی در کتاب میلر پیدا نکنند و حتی مردم عادی از خواندن مطالب شاید تکراری کتاب خسته شوند ولی با این حال نکاتی درباره ترور رئیس جمهور وقت آمریکا در کتاب درج شده است که برای آیندگان این کشور و کشورهای دیگر مفید است؛ نکاتی که ادامه قوانین سالهای قبل آمریکا و برخورد با مردم محلی به عنوان آنارشیستها است و هنوز هم در آمریکا با ورود این افراد به کشور جلوگیری میشود.
لس آنجلس تایمز/ 19 ژوئن/ ترجمه محمد حسنلو
6060