هادی خانیکی، از اساتید باسابقه ارتباطات، درباره وضعیت این روزهای خبرنگاران و اینکه چگونه میتوانند روح و روان و البته خود را در شرایطی که مدام اخبار مرگ مخابره میکنند، سالم و زنده نگه دارند، توضیحاتی داد.
این استاد دانشگاه گفت: «اینکه اساس پایهگذاری این روز بر پایه شهادت است، شهادت محمود صارمی به دست طالبان در مزار شریف ، نشان دهنده این است که کار خبرنگاری به طور خاص و روزنامهنگاری به طور عام از جمله حرفههای پرخطر در شرایط بحرانی جامعه است. امروز باید یادی کرد از خبرنگاران و روزنامهنگارانی که در طول همین مدت و در طول این سالها و امروز جان خود را بر اثر ابتلا به کرونا از دست دادند؛ دوستانی مثل سهیل گوهری و یا روحالله رجایی و یا این اواخر خبرنگاران مظلومی که در ایفای نقششان به عنوان روزنامه گاران بحران، جانشان را از دست دادند؛ مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی که هر کدام به جامعه دانشجویان و فارغالتحصیلان این حوزه هم تعلق داشتند.»
خانیکی سپس با اشاره به تاریخ تحولات روزنامهنگاری از گذشته تا کنون، مطرح کرد: «وقتی مروری بر تاریخ تحولات روزنامه نگاری و ایفای نقش خبرنگاری، داشته باشیم، به صورت عینی و واقعی میبینیم که روزنامه نگار یا به طور خاص خبرنگار چه کاری انجام می دهد. خبرنگار معمولا بر اساس یک سر پر شور و دل عاشق برای کار خود، در موقعیتهای غیرطبیعی قرار میگیرد. طبیعتا محصول قرار گرفتن در چنین شرایطی، این است که همیشه با اضطراب و دلهره زندگی میکند و با دلهره و اضطراب و روشن نبودن افق کارش، دچار بحرانهای کاری، سیاسی ـ اجتماعی و بحرانهای زمانی میشود.»
تنزل حرفه روزنامهنگاری از موقعیت برترش
این استاد ارتباطات درباره توصیهاش به خبرنگاران در شرایط کنونی گفت: «توصیه من مبتنی بر این است که، در شرایطی که امروز در آن قرار گرفتهایم ـ هم جامعه ما به طور خاص و هم جهان ما ـ این را باید بپذیریم که نیازمند بازتعریف موقعیت خبرنگاری هستیم. و البته این بازتعریف و بازاندیشی در مفاهیم اصلی خبرنگار و کار خبرنگاری ـ هم به لحاظ حرفهای، آموزشی و هم به لحاظ معیشتی و اقتصادی و هم به لحاظ روانی و اجتماعی ـ می شود گفت، نیازمند حمایتهای صنفی، سیاسی، اجتماعی و آموزشی جدیدی است تا خبرنگاران باز هم بتوانند به آن نیاز به شور، نیاز به دانستن، نیاز به آموختن و انتقال درست اطلاعات و اخبار و نیاز به ایفای مسئولیت اجتماعی، پاسخ دهند.»
او با بیان اینکه «خبرنگار امروز در دنیایی از پرسشها و چالشهای جدید به سر میبرد»، در این زمینه توضیح داد: «بیانگیزگی، روزمرگی و بیآرمانی در یک سو و تنزل حرفه روزنامهنگاری از موقعیت برترش در جامعه به یک موقعیت معمولی و تبدیل شدن این حرفه به یک حرفه روزمره که فقط و فقط باید به فکر غم نان بود، امنیت اقتصادی شغل، فراموش کردن و غفلت از آرمان داشتن، مسئولیت داشتن و عشق به کار و دور شدن از کار، مسئله جدی است که بروز پیدا میکند.»
روزنامهنگاری در شرایط بحرانی به سر میبرد
خانیکی یادآور شد: «این مسائل را نه فقط به عنوان مسئله فردی مطرح میکنم، خبرنگاران و روزنامهنگاران ما در شرایطی قرار گرفتند که شاید فکر کردن به مسائل روزمره، فکر کردن به وضعیت صرفا آنی شان، به مسئولیتهای اخلاقی، حرفهای و اجتماعیشان، غلبه پیدا کرده باشد. به این اعتبار میگویم الان خبرنگاری و در سطح بزرگتر خود روزنامهنگاری در شرایط بحرانی به سر میبرد.»
این استاد ارتباطات با هشدار نسبت به اینکه روزنامهنگاری ما اصلا در شرایط خوبی نیست، مطرح کرد: «اینکه روزنامههای ما و نهادهای رسانهای ما در موقعیت خوبی نیستند و به این دلیل کنشگران و حاملان کار روزنامهنگاری حرفهای هم در موقعیت مطلوبی نیستند، به این دلیل است که از منطق روزنامهنگاری به لحاظ نظری دور میشوند، به مسائل اساسی مثل آزادی مطبوعات، آموزش، مسئولیت اجتماعی روزنامهنگار و استقلال حرفهای کمتر توجه میکنند و طبیعتا درگیر مسائلی هستند که با ناامیدی و حال ناخوش به آن دامن میزنند. ما اگر چه نیازمند روزنامهنگاری در بحران هستیم به دلیل تنگناها و بحرانهای مختلفی که در زمینههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی فرهنگی، جامعه ما با آن روبروست، اما خود روزنامهنگاری و به تبع خبرنگاری هم در بحران است. برای گریز از این بحرانها و برای اینکه خبرنگار و روزنامهنگار بتواند نقش تعیین کننده خودش را در ارتباطات بحران و در شرایط بحرانی پاسخ دهد، نیازمند به این است که به آرمانها و الزامات روزنامهنگاری و خبرنگاری توجه کند و مورد حمایت صنفی، سیاسی و اقتصادی و اجتماعی هم قرار بگیرد و نهادهایی شکل بگیرد و یا نهادهایی که هستند قویتر شوند تا از این نوع روزنامهنگاری و خبرنگاری حمایت کند.
خانیکی در پایان تاکید کرد: «ما نیازمند احیای روزنامهنگاری و بازاندیشی در مفاهیم اساسی روزنامهنگاری هستیم. هم به عنوان یک ضرورت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که همه از نهادهای حاکمیتی تا نهادهای مدنی و نهادهای علمی به آن توجه کنند و هم در مقیاس فردی آن که تک تک روزنامه نگاران و خبرنگاران حتی شهروند روزنامهنگاران باید به آن توجه کنند.»
۵۷۵۷