۷ نفر
۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۰
چه کسانی در صدا و سیما نفوذ کرده اند؟

قبل از این که به اصل ماجرا بپردازم به یک پرسش تکراری مدافعان صدا و سیما پاسخ می دهم. می گویند: اگر صدا و سیما بیننده ندارد پس چرا این قدر به صدا و سیما می پردازید؟ اصلا نزاع بر سر همین نکته است. سازمانی عریض و طویل با بودجه ای سرسام آور و دعوی ملی بودن چرا باید این همه ناکارآمد باشد؟ درست مثل روزنامه کیهان. روزنامه کیهان هم خواننده ندارد. در حالی که باید داشته باشد. مطالب روزنامه کیهان اگر سر از کانال های فیلتر شده در نیاورند به اندازه کارکنان روزنامه هم خواننده نخواهند داشت.

درست مثل اکثر برنامه های صدا و سیما که اگر به فضای مجازی راه پیدا نکنند کمتر کسی حتی از ساخت آن ها مطلع خواهد شد. اگر مسئولان صدا و سیما و روزنامه کیهان همین دسته گل هایی را که به آب می دهند در یک رسانه خصوصی به خورد مخاطبانشان بدهند کمتر کسی به آن ها خرده خواهد گرفت. مشکل این جاست که آن ها اکنون خودشان را صاحب مملکت می دانند و عقایدشان را مانیفست انقلاب و نظام و دین و حاکمیت. و با همین ادعاها هزینه های سنگینی را روی دوش مردمی می گذارند که نه مخاطب این رسانه ها هستند و نه ربطی به این اقلیت همیشه طلبکار دارند.

و اما اتفاقات اخیر در صدا و سیما. آیا این اتفاقات می تواند سهوی باشد؟ به عنوان کسی که با فضای رسانه بیگانه نیست می توانم گفت همه این اتفاقات می تواند سهوی باشد. از تصویر برهنه آن خانم در یک فیلم مستند تا همین خزعبلی که در شبکه سه پخش شد. از پخش یک فیلم انقلابی ضد مذاکره در روز مذاکرات تا مسخره کردن مقامات رسمی عربستان سعودی آن هم درست پس از دیدار رسمی وزیر دفاع عربستان با رهبرانقلاب. بله می تواند سهوی باشد اما به شرطی که مدیران و گردانندگان کنونی صدا و سیما آدم های بی غرض و مرضی باشند که نیستند. نیت خوانی نمی کنم اما سابقه این دوستان نشان می دهد که نسبت به بخش قابل توجهی از مردم عداوت و کینه ای دیرینه دارند. نقل امروزه روز هم نیست. از دوم خرداد 76 تا امروز سازمان صدا و سیما همیشه روبروی اکثریت مردم قرار داشته، با این تفاوت که تا همین چند سال پیش این نزاع با اکثریت این قدر متنوع و گسترده نبوده است. یعنی حداقل پای این نزاع به برنامه های سینمایی و خانوادگی و سریال های سرگرم کننده نرسیده بود. دست کم مجریان دست دوم و سوم تلویزیون حق خودشان نمی دانستند حرف های گنده تر از دهانشان بزنند و برای اول تا آخر مملکت تعیین تکلیف کنند. این جوری هاست که می گویم این اتفاقات نمی تواند سهوی باشد. اگر مدیر یکی از شبکه ها سفارت نورد نبود می توانستیم بگوییم تمسخر مقامات رسمی عربستان اتفاقی بوده. اگر عده ای از مجریان و تهیه کنندگان پُرکاربردِ صدا و سیما در زمره نفرت پراکنان و اهل لعن و طعن نبودند می گفتیم پخش آن آیتم مسخره از دستشان در رفته. اگر بخشی از مدیران سازمان نانشان در بحران و شعارهای شبه انقلابی نبود می شد بگوییم این همه تلاش برای تخریب مذاکره و مذاکره کنندگان صرفا یک کج سلیقگی است. اصلا همه این ها را هم که نادیده بگیریم عذرخواهی و توضیحات مدیران سازمان نشان می دهد که اوضاع خیلی خراب تر از این حرف هاست.

عذرخواهی نیاز به اندکی فروتنی و خاکساری دارد. آن که عذرخواهی می کند اگر صادقانه خود را مقصر نداند عذرخواهی اش چیز نچسبی از کار در می آید. طرف می گوید مقصر کسی است که فیلم توهین کننده به عقاید اهل سنت را منتشر کرده. ملاحظه می فرمایید؟ تلویزیون که این آیتم ابلهانه را منتشر کرده مقصر نیست اما کسی که این فیلم را در فضای مجازی منتشر کرده مقصر است. به همین صراحت. این یعنی اقرار به بیننده نداشتن تلویزیون. خب حالا باید پرسید: تلویزیونی که هیچ کس آن را نمی بیند چه نیازی به مدیر و ساختمان و بودجه دارد؟ معنای دیگر این جمله یعنی اگر کسی یا کسانی این فیلم را در فضای مجازی منتشر نمی کردند اصلا نیازی به عذرخواهی و توضیحات هم نبود. در حقیقت مقصر اصلی منتشرکنندگان و معترضان به آن آیتم تفرقه افکنانه اند و نه صدا وسیمایی ها. این که می گویم استنباط من از سخنان مدیران صدا و سیما نیست. آن ها صراحتا می گویند جریان نفوذ از توفیق صدا و سیما در برنامه هایش ناراحت است و این توطئه را تدارک دیده است. در واقع بازهم دیگران مقصرند. اگر ذره ای صدق و صفا در این مدیران بود باید به دنبال دزد خانگی می گشتند نه این که بازهم به دنبال مقصر بیرونی باشند. اگر هم نفوذی در کار بوده باید به دنبال کسانی گشت که شعارهای دینی و انقلابی آتشین سر می دهند اما در عمل آب به آسیاب دشمن می ریزند. آن هایی که جا پای بزرگ ترهایشان می گذارند. آن هایی که دیگران را به ضدیت با خدا و پیغمبر متهم می کنند و خودشان را از همه متدین تر و انقلابی تر می دانند. آن هایی که هیچ هنری جز دین فروشی ندارند و قراردادهای آن چنانی با سازمان می بندند. علاوه بر همه این ها متاسفانه سابقه دوستان صدا و سیمایی نشان می دهد که در برخورد با خطاکاران نیز صادق نیستند. آن ها معمولا به جرائم دوستانشان با دیده پاک خطاپوش می نگرند و به همین دلیل اگر فلان مدیر را به دلیل خبط و خطایی و به مصلحتی برکنار کردند چند صباح دیگر به مصدر مهم تری می گمارند تا نه تنها جبران مافات کرده باشند بلکه به منتقدان هم اثبات کنند که در نهایت هیچ غلطی نمی توانید بکنید. همین است که هست.

کد خبر 2054949

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 6
  • نظرات در صف انتشار: 17
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۰۶:۴۱ - ۱۴۰۴/۰۲/۰۶
    38 0
    ۳۵ هزار تومان بودجه و ۸ هزار تومان درآمد آگهی‌های بازرگانی،یعنی بودجه‌ی دست کم ده وزارت‌خانه. این عددها یعنی قدرت دولت سایه از قدرت دولت آفتاب آقای پزشکیان بسیار بیش‌تر است. کری از مادر بزرگ‌تر شده. سرچشمه‌ی این فساد را بی تعارف باید خشکاند.بردار عزیز ! کار از روشن‌گری گذشته و نیاز به اقدام فوری است. به ۱۲۵ زنگ بزنید.
  • IR ۰۷:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۲/۰۶
    18 0
    دقیقا همین روش در زندگی مردم نفوذ کرده روش زندگی امروز ایرانیان وخصوصا در خانواده‌ها و روابط بین فرزندان و خواهر ها و برداران در برخورد با مشکلات و میزان فساد و فروش رانت و دوگانگی در تصمیم گیری و تقسیم مردم به خودی وغیر خودی .... در ادرات و سازمان ها و سفارش پذیری از این و آن و موضوع قضاوت بین اقشار مردم و.....وده ها و صدها مسائل که ریشه در عدم شفافیت ،قانون گریزی و خصوصادر بین مجریان قانون و نظارت ضعیف به آن دامن می زند ....به خدا پناه می بریم .اما با ید به امید خدا و با کمک همه کسانی که دل در گرو کشور و مردم دارند دست از تلاش بر نداریم و این رسم زمانه هست و دشمن چه خانگی چه بیرونی باید سرجایش نشاند ...
  • احمد IR ۰۷:۴۱ - ۱۴۰۴/۰۲/۰۶
    11 0
    اگثر نفوذی ها از جبهه پایداری و طرفداران مصباح یزدی اند و اخراجی های دولت
  • IR ۰۸:۴۴ - ۱۴۰۴/۰۲/۰۶
    10 0
    کار به جایی رسیده نفرات خودشان را هم نمیتوانند کنترل کنند. دلیلش شوک احساسی هست که تصمیم نظام به مذاکره در آنها ایجاد کرده
  • IR ۰۸:۴۴ - ۱۴۰۴/۰۲/۰۶
    11 0
    قلمت و قدمت در راه حق مستدام باد. عاقبت بخیر باشی سید عزیز
  • IR ۰۸:۵۲ - ۱۴۰۴/۰۲/۰۶
    8 0
    اگر ذره ای و فقط ذره ای عشق به میهن و مردم در یکی از مسئولین ما بود، اعم از صدا و سیما و سایر نهاد های دیگر حاکمیتی، آنوقت حداقل یکبار صادقانه برای چنین خطاهایی از مردم عذرخواهی می کردند. هرچند درستش این بود که می گفتیم مسئول محترم آنقدر درک و شعور دارد که استعفا دهد اما استعفای صادقانه حداقل در فرهنگ مسئولین ما که جایگاهی ندارد چون بعید می دانم مسئولی وجود داشته باشد که صادقانه فقط قصد خدمت داشته باشد وگرنه وقتی چنین خطاهایی اتفاق می افتاد حداقل به بی کفایتی خود آگاه می شد و برای اینکه بیش از این خسارت وارد نکند استعفا می داد. حال استعفا پیشکش، دریغ از یک عذر خواهی صادقانه. سالهاست صداقت و شفافیت از این مملکت و حکومت رخت بربسته و ریا و ریاکاری و حب پست و مقام و ثروت اندوزی و اختلاس و رقابت جناحین برای در دست داشتن قدرت جایگزین آن شده است. دیگر این مسائل برای من و امثال من آنقدر تکراری شده است که وقتی چنین اخباری از رسانه پخش می شود به آن بی اعتنا هستیم. انقدر خجالت آور که حتی نمی توان به آن فکر کرد و یا تحلیل ارائه داد

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین