گاهی اهل قلم ترک چنان براهینی برای ترک بودن مولانا می‌آورند که چاره‌ای جز خنده باقی نمی‌ماند، یکی‌اش این آقای "اوگوز دوزگون" که در سایت آنتولوژی می‌نویسد:" اگر مولانا ایرانی است پس لابد قونیه هم یکی از شهرهای ایران است!"

1- ترکیه در حال آماده شدن برای برگزاری هفتصدوسی‌ ونهمین سال درگذشت مولاناست و این در حالی است که پنج سال پیش هشتصدمین سال تولد او در این کشور برگزار شد. جالب‌تر اینکه اگر تاریخ اول را درست بدانیم، پدر شعر ترک یعنی یونس امره چهل سال و اگر تاریخ دوم را مبنا قرار دهیم صد سال پس از مولانا به دنیا آمده است و این مثل آن است که بگوییم اگرچه رودکی پیش از سعدی می‌زیسته اما پدر شعر فارسی نه او بلکه سعدی است. آقایان اگر راست می‌گویند و مولانا را نه ایرانی بلکه ترک می‌دانند چرا این چهره جهانی را پدر شعر و ادبیات خود معرفی نمی‌کنند؟ مولانا کجا و یونس امره کجا! یونس امره‌ای که خود دلداده ادبیات ایران است، آنچنان که جابجا در هر بیت از غزل‌هایش، ترکیبی فارسی دارد. راستی چرا تا دویست سال پس از امره شاعر دیگری در ادبیات ترکیه چهره نشد و پیر سلطان آبدال هم که از راه رسید، یعنی پس از دو قرن، او را به جرم ایرانی‌گری به دار آویختند؟ آیا می‌شود در برهوتی زمهریر به یکباره چنان درختی بروید که مولانا شود؟ سعدی و حافظ و رودکی و عطاری باید باشد که مولانا مولانا شود.
2- شاعران و نویسندگان اهل زبانی هستند که با آن می‌نویسند و می‌سرایند. مولانا اگر نه در بلخ که در قونیه، حتی برلین و پاریس هم دنیا آمده باشد، ایرانی است. چرا که زبان وطن هنرمند است نه خاک. "سال بلو" برنده نوبل و نویسنده "مرد معلق" و "دم را دریاب" که تا سی و پنج سالگی آمریکا را به چشم ندیده، جایزه ملی این کشور را به خاطر گسترش زبان انگلیسی آمریکایی به دست می‌آورد؛ او دیگر آمریکایی است نه یک ییدیش زبان اهل اروپای شرقی درحالیکه "آیزاک باشویس سینگر" که دقیقا شرایط او را دارد، یعنی نوبل برده، در سی و پنج سالگی وارد آمریکا شده و ییدیش زبان و اهل اروپای شرقی است، هیچگاه آمریکایی نشد. او اصرار داشت یادداشت‌های مطبوعاتی خود را نیز به زبان ییدیش بنویسد و روزنامه‌های آمریکایی آن را به انگلیسی ترجمه کنند.
3- من مثنوی ترکی را نخوانده‌ام اما می‌دانم در غیر منصفانه‌ترین شکل به دلیل ویژگی‌های زبانی آن، چاره‌ای از اشاره مدام به زبان فارسی نداریم- پیشتر هم نوشته‌ام- آیا ترک‌ها تا این اندازه منصف بوده‌اند! تردید دارم: کار خوبان را قیاس از خود مگیر/ گرچه باشد در نوشتن شیر شیر/ آن یکی شیر است کادم می‌خورد/ آن یکی شیر است کادم می‌خورد/ آن یکی شیر است اندر بادیه / آن یکی شیر است اندر بادیه
ترک‌ها به شیری که آدم را می‌خورد aslan می‌گویند که این کلمه معنای قهرمان هم می‌دهد اما شیری که آدم آن را می‌خورد süt است. همچنین به جایگاه شیر اولی که اندر بادیه به معنای بیابان است yayla گفته می‌شود اما جای شیر دومی یعنی بادیه که آدم آن را می‌خورد در bardak به معنای لیوان است. حالا شعر را نصفه نیمه ترجمه می‌کنیم: کار خوبان را قیاس از خود مگیر / گرچه باشد در نوشتن آسلان سوت/ آن یکی آسلانی است که آدم می‌خورد / آن یکی سوتی است که آدم می‌خورد/ آن یکی آسلانی است اندر یایلا / آن یکی سوتی است اندر بارداک!
همان طور که توجه فرمودید اساس این شعر بر پایه یکی از خصلت‌های زبانی فارسی استوار است و مترجم بدون اشاره به آن نمی‌تواند معنا را انتقال دهد. مثنوی لبریز از این ویژگی‌های زبانی است و نمی‌دانم در ترجمه چه بر سر آن خواهد آمد: آتش است این بانگ نای و نیست باد/ هر که این آتش ندارد نیست باد
4- گاهی اهل قلم ترک چنان براهینی برای ترک بودن مولانا می‌آورند که چاره‌ای جز خنده باقی نمی‌ماند، یکی‌اش این آقای "اوگوز دوزگون" که در سایت آنتولوژی می‌نویسد:" اگر مولانا ایرانی است پس لابد قونیه هم یکی از شهرهای ایران است!" آقای عزیز احترام به زبان و ادبیات فارسی را لااقل از سلاطین عثمانی خودتان یاد بگیر! لااقل سری به شعر مشروطه خودتان بزن برادر، رباعی‌های "محمد آگاه" را خوانده‌ای؟عشق به زبان و ادبیات فارسی را در آن دیده‌ای؟ "نی زن توفیق" چطور؟ او که فارسی را بی آموزگاری آموخت؛ سراینده "عذاب مقدس" و " ساز نهاوند"... احترام به ایران و ادبیات ایران بزرگی می‌آورد برادر خوارت نمی‌کند. این فرهنگ و ادبیات و هنر آنقدر بزرگ است که برای جنگیدن با آن هم ناچاری از پناه بردن به آن. مگر نه اینکه سلطان سلیم پیش از جنگ با ما بر سر قبر مولانا رفت و برای پیروزی‌اش دعا کرد؟
کد خبر 265013

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 65
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۸:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۹/۳۰
    بالاخره تو این سایتتان یک مطلب خوب دیدم. ممنون از نویسنده و همچنین شما
  • یاشار IR ۰۹:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۹/۳۰
    مطلب بسیار جالبی بود آقای محمد,من هم نجربه 3 سال شنیدن این ارجیف رو داشتم که مولانا ترک هستش!!! البته نمیدونم خبر دارید یا نه,ولی تنها مولانا نیست که ترکها صاحبش شدند.بلکه ابو علی سینا,داستان شیرین و فرهاد و بسیاری موارد دیگر که الان حضور ذهن ندارم.ولی چیزی که هست اینه که گناه این قضیه به گردن ما هستش نه ترکیه‌ای ها!!!ما هستیم که صاحب نمیشیم آثار تاریخی و ادبی خودمون رو ,وگرنه ترکیه‌ای ها که با اون فرهنگ ادبی ضعیفشون باید هم دنبال دزدیدن آثار ما باشن.
    • ارمان IR ۰۰:۱۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۲
      30 27
      وقتی کل ترکیه در نجد ( فلات ) ایران قرار داره آیا این حرفا اصلا ارزش استماع دارند ؟
    • بدون نام US ۲۱:۰۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۳
      15 24
      دوست عزیز مولانا در بلخ متولد شده سپس به خاطر مشکلات خاصی از اونجا به ترکیه ـامروزی ـ نقل مکان کرده ولی به نظر من مولانا مال کشور خاصی نیست وقتی به آمار ها هم که نگاه می کنیم می بینیم در یک سال مثنوی معنوی کتاب اول اروپا می شه و این نشون می ده اگر متعلق به جای خاصی هم باشه بهتره بگیم مال اروپاست واقعا چند در صد ایرانی ها مثنوی معنوی رو خوندن و تحلیلش کردن ؟
    • کیومرث IR ۱۰:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۲
      5 4
      سلام جانا سخن از زبان ما می گویی. امروزه در بین منجمین آماتور ایرانی هم این بیگانگی با مفاخر گذشته نجوم ایران به وضوح دیده می شود. امروزه نام تعدادی از ستاره ها و صور فلکی معروف در منابع لاتین برگرفته از نام هایی است که دانشمندان ایرانی همچون عبدالرحمن صوفی نامگذاری کرده اند.البته به زبان علم آن زمان که عربی بوده است ولی چیزی که بین علاقمندان نجوم ترویج می شود این است که برای تمام اصطلاحات نجومی باید معادل های فارسی انتخاب گردد. متاسفانه غفلت و بیگانگی ما با آثار این مفاخر ایرانی باعث خواهد شد که دیر یا زود دیگرانی آن ها را مصادره کرده و متعلق به خود بدانند.
  • فرزاد IR ۱۲:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۳۰
    خدا رو شکر که یکی پیدا شد و داره جواب این پرروها رو میده!
  • بدون نام IR ۱۴:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۹/۳۰
    73 45
    کاش چنین مطالبی رو به زبانهای انگلیسی و ترکی بیان کنند تا دنیا بیشتر با ایرانی بودن بزرگانی جون مولانا آشنا بشن. البته از ماست که بر ماست. وقتی ما تمام مفاخرمون رو از یاد برده ایم یه کشور دیگه دست روی اونها میزارن
    • بدون نام IR ۱۵:۵۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
      64 36
      تو که منفی میدی آیا بزرگان ایران رو می شناسی؟ خداییش دلیل منفی دادنت چیه؟ ایرانی هستی ؟
  • بدون نام IR ۱۴:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۹/۳۰
    45 28
    دستت درد نكي ممد گيان. خيلي خوب هاتي!
    • بدون نام IR ۱۵:۵۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
      15 15
      عزیز برادر به نظرت چند نفر لر و لک توی سایت میان ؟
  • فرهاد IR ۱۵:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۹/۳۰
    48 14
    نمیدونم چرا این جور مسائل فقط تو خاورمیانه اتفاق میفته .مثلا چرا تو پاناما نمیگن همینگوی پانامایی بود؟ یا تو فنلاند نمیگن "اپیکور" فنلاندی بوده ؟ جواب اینجاست که این موضوعات توی فرهنگ خاورمیانه ریشه داره. فقط تو خاورمیانه هستش که سر یک موضوع بدیهی 7000سال مردم با هم میجنگن.
  • اورین IR ۱۷:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۹/۳۰
    88 14
    ماکه شمس تبریزی رو صاحب شدیم چه خاکی توسرمون ریختیم که برا مولانا بخواهیم کاری بکنیم. آقای مطلق! بی زحمت یه سری به آرامگاه محقر ومسکوت شمس در خوی بزن تا ببینی که چرا ادبیات ما لیاقت بالیدن بهش رونداره...
    • بدون نام IR ۲۰:۰۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
      36 50
      نویسنده مطلب به خاطر تعصبات ناسیونالیستی اش و سیاه نمایی ترکیه یه چیزایی گفته،ایشون رو چه به شمس؟
  • کامبیز IR ۱۸:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۹/۳۰
    48 66
    اگر زبان ملیت را مشخص می کند پس اعراب خوزستان ایرانی نبوده بلکه عربستانی اند و ترکهای ایران ترکیه ای و بلوچ ها پاکستانی اند. یه خورده فکر کن بعد مطلب بنویس
    • بدون نام IR ۱۱:۲۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۲
      35 23
      نابغه!!زبان"هنرمند"ملیت اون رو نشون میده نه زبان یک طایفه و قوم!!!یک طایفه و قوم ملیتشون بستگی به مکان جغرافیایی داره که توش زندگی میکنند و نمیتونند به صرف اینکه زبان یا لهجشون با زبان رسمی یک کشور فرق داره خودشون رو جدا از اون کشور بدونند چون در خاک و حریم اون کشور هستند و تمام مخارج و مسئولیت زندگی و امنیت اونها با حکومت مرکزی اون کشوره!!ولی در مورد یک هنرمند جهانی زبانی که اون هنرمند اثارش رو با اون زبان به دنیا عرضه میکنه ملاک تعیین ملیتشه....دلیلش هم کاملا واضحه...چون حتما اون زبان واسه اون هنرمند خیلی ارج و قرب داشته که اثارش رو به اون زبان منتشر کرده..چه بسا اگر مولانا خودش رو ترک میدونست انقدر توانایی داشت که اشعارش رو به ترکی بسراید نه ایرانی!!
    • بدون نام IR ۰۶:۲۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
      20 16
      عزیز من، عربستان و پاکستان چندتا ...ستان دیگه این دوروبر همه کمتر از دو قرن پیش به وجود اومدن. قبل از اون همه جزیی از این خاک بودند
  • بدون نام US ۱۹:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۹/۳۰
    18 21
    بالأخره مستمسکی غیر واقعی را برای جعل هویت باید تدارک دید! که این ناشی از نگرش ناسیونالیستی متعصبانه( شما بخوانید جاهلانه) است.
  • نیما US ۱۹:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۹/۳۰
    42 29
    با ابراز تشکر از جناب آقای مطلق عرض میکنم که مطالب ایشان بسیار محکم و مستدل است و خوب است معلمان ادبیات فارسی در دبیرستانها و اساتید ادبیات در دانشگاه های ایران همواره محتوای مطالب ایشان را با تفصیل بیشتر و ذکر شواهد و مستندات تاریخی برای جوانان ما توضیح بدهند زیرا که تاریخ و فرهنگ ما سخت در معرض دستبرد و تحریف است و شرق شناسان جاهل هم مسبب این بد آموزیها هستند و هم آتش بیار معرکه. امیدوارم روزی جناب آقای مطلق کتابی در باره ایرانی بودن مولانا تالیف کنند
  • بدون نام DE ۲۰:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۹/۳۰
    34 60
    لطفا از این موضع گیریهای از مد افتاده در دنیا، و غیرضرور خودداری کنید. حالا مولوی مال ما ایرانی ها. می خواهیم چکار کنیم؟!
    • آرمان IR ۲۳:۵۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
      10 16
      همین که ترکای ترکیه مولانا و سعدی و حافظ و رودکی و ... را ندارن همه ی کاری هستش که میخوایم بکنیم !
  • بدون نام IR ۲۱:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۹/۳۰
    46 78
    جالب است که برای جذب چند بازدید کننده ی بیشتر، یک نویسنده بدون آگاهی از ویژگی های زبان ترکی،تعابیری این چنینی استفاده می کند و آخر جمله هم «!» می گذارد! جالب است "ملای روم" و "بلخی" می شود شاعر ایرانی الاصل!!...
    • بدون نام IR ۱۸:۰۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
      21 29
      احسنت.
    • ب IR ۲۲:۰۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۳
      14 8
      خود مولانا اعتقادی به مرز و حد و جغرافیایی نداره. از نظر اون عشق بدون مرزه. نمیشه تاثیر پذیری 100 درصدی مولانا از پارسی زبانان رو انکار کرد. تو دوره ای که مولانا میزیسته قونیه در جغرافیای چه کشوری بود؟
  • Iranian azeri IR ۲۲:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۹/۳۰
    31 26
    فارسی زبان احساسی و شاعرانه ای هست دلیل این کار رو فقط میتوان در حکیم نظامی و خاقانی وحتی معروفترین شاعر معاصر آذربایجان شهریار رحمت الله علیه مشاهده کرد که اکثر اشعارشان به زبان فارسی هست! برو ای گدای مسکین در خانه علی زن # که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
  • رسول IR ۰۱:۱۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
    42 63
    عذر بدتر از گناه ....این ها که بدتر از براهین ترک ها شد ... این حرف های نژاد پرستانه را رها کنید و به یاد داشته باشید که ایران با جغرافیای فعلی از صفویه به بعد شکل گرفته است و روح خود مولانا از ایران و ایرانی بودن بی خبر است نکته مهم اینکه مثل بسیاری از بزرگان ادبیات فارسی ، مولانا ترک فارسی سرای محسوب می شود و این افتخار بزرگ برای فارسی و ایرنیان بس که مولانا به زبان ما شعر گفته است چرا که در آن زمان ترکی استانبولی در حد فارسی زبان شعر محسوب نمی شد و اگر به فرض مولوی متعلق به ترکیه بود که البته کسی چنین ادعا نکرده و نخواهد کرد لا جرم باید برای اعتبار شعر خود آن را به فارسی می نوشت ... والسلام علی من اتبع الهدی
  • بدون نام IR ۰۲:۱۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
    60 11
    مقصر مائیم ما چه کاری برای بزرگداشت ولانا کردیم؟ مگه همین الآن هم عده ای مثنوی را نجس نمی دانند؟ اگرماچیزباارزشی را جلوی درخانه گذاشتیم و رفتگرشهرداری آن رابرداشت ودورریخت،چه کسی باید سرزنش شود؟ صاحب مال کج فهم یا اونی که برمیداره؟
  • سیدمهدی موسوی IR ۰۳:۰۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
    54 45
    حالا جالبتر زمانی هست که وقتی میری ترکیه به اندازه انگشتان دو دست نمی توانی فرهیخته و ادیبی بیابی که یک بیت بله یک بیت از اشعار مولانا را بتواند بخواند!!!! ملت عادی ترکیه که اصلا" مولانا را نمی شناسند فقط یک رقصی بنام سماع را شنیده و توی کانالهای شو خود دیده اند ولی از درک شعر مولانا عاجزند.
    • محمد مطلق IR ۱۲:۴۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۲
      30 19
      درسته، يادم مياد چند سال پيش توي حياط مقبره مولانا داشتم مثنوي مي‌خوندم كه دور و برم شلوغ شد خانوم‌هاي روستايي زيادي كنار من ايستاده بودن و بعد از تموم كردن هر بيت دست به دعا برمي‌داشتند و مي‌گفتند آمين. من از احترامي كه ترك‌ها براي مولانا قائل هستند اتفاقا خوشم مياد اين چيزيه كه ما بايد از اونها ياد بگيريم مولانا توي تركيه بيشتر جايگاه مذهبي داره تا ادبي مردم براي نذر و نياز ميان زيارت و زمان آتاترك كه اين كار ممنوع شد روي قفل بسته مقبره تا صبح شمع روشن مي‌كردن تركها حتي وقتي مقبره بسته مي‌شه نمي‌گن بسته شد مي‌گن "سر" شد. چيزي كه من به اون انتقاد دارم جعل سندهايي كه توي دانشكده‌هاي ادبي اونها انجام مي‌شه. وگرنه وجود مولانا توي تركيه براي فرهنگ ايران جاي افتخاره و امكاني براي دوستي بيشتر
  • احسان US ۰۵:۱۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
    40 7
    فارغ از هرگونه تعصب و قوم مداری باید گفت اندیشه مهم است و نه قومیت ، جغرافیا و یا زبان ... در خیلی از جاهای دنیا مولانا را رومی می نامند و من فکر می کنم مولانا نه متعلق به ترکیه است و نه ابران او متعلق به بشریت است به همه کسانی که اندیشه نابش را می خوانند، لذت می برند و به کار می گیرند همانطور که بقیه هنرمندان وادیشمندان به همه بشریت تعلق دارند.
  • مهراب IR ۰۷:۴۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
    49 52
    با این استدلال که مولانا ایرانی است چون زبانش ایرانی است می شود نتیجه گرفت که ابن سینا هم عرب است چون عمده آثارش به عربی است. اصلا واقعاض مهم است که این مشاهیر اهل کجا هستند؟
    • محمد مطلق IR ۱۳:۲۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
      65 23
      دوست عزيز ابن سينا شاعر نيست دانشمند است. ما سه گونه زبان داريم از نظر زبانشناسي: زبان هنر و ادبيات، زبان محاوره و معيار و زبان علم. در اين سه گونه زبان تنها زبان هنر و ادبيات است كه زبان براي زبان است و خود اهميت دارد وگرنه در اصطلاح مي‌گويند در زبان معيار و علم پس از انتقال معنا زبان مي‌ميرد يعني ديگر اهميتي ندارد. اينكه يك دانشمند نظرياتش را به عربي يا انگليسي بنويسد ارتباطي به مليت او ندارد اما در مورد يك هنرمند قضيه كاملا فرق مي‌كند به عنوان مثال ما خوانندگان و يا بازيگران ايراني بسياري داريم كه در آمريكا يا انگلستان هنر خود را ارائه كرده‌اند و به زبان فارسي چيزي ندارند خب قاعدتا هنرمند ايراني نيستند مثلا شاهین جعفرقلی را كدام ايراني به عنوان هنرمند خودش مي‌شناسد؟
    • بدون نام IR ۱۴:۰۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
      19 30
      جناب مطلق عزیز. در تفکیک شما از زبان خدشه ای ندارم ولی در هرحال زبان یک چیز بیشتر نیست و آن هم وسیله ایبرای برقراری ارتباط است. گفتاری، نوشتاری، و یا حتی ایما و اشاره هم فرقی ندارد. منظور من این است که حتی شعر سرودن به زبانی دلیل تعلق به ملیت آن زبان نخواهد شد. ما می توانیم مولانا را شاعر و شخصیت فارسی بدانیم ولی در ایرانی بودن او جدا جای شکی نیست؟ اصلاً این ایران کجاست؟ ایران چه وقت؟ مرزهای کشورها تنها بعد مکانی ندارند بلکه باید در بعد زمانی هم سنجیده شوند. آیا نمی توان مولانا را شاعر مغول دانست؟ در همان قرون مغولان ایران را تسخیر کرده بودند. آیا حافظ ازبک است چون هم عصر امیرتیمور بوده؟ سوال اصلی من این است که آیا اساسا به چنین تاریخ سازی هایی نیاز داریم؟
    • محمد مطلق IR ۱۴:۴۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
      47 25
      چامسكي مي‌گويد زبان خانه وجود است وقتي با زبان تا اين اندازه جدي درگير مي‌شوي كه نويسنده يا شاعر باشي. زبان فقط وسيله انتقال نيست. كسي بيدل دهلوي را شاعر بنگلادشي نمي‌شناسد، مي‌گويند شاعر سبك هندي ايران و ادوارد براون هم كه تاريخ ادبيات ايران را نوشته او را به عنوان شاعر ايراني آورده. دوم اينكه ايران همواره يك مرز جغرافيايي داشته با عنوان فلات ايران كه از روسيه شروع مي‌شود تا خليج فارس، يك مرز سياسي كه امروز در كوچكترين‌ حالت خود است و يك مرز فرهنگي. شما اگر مرز فرهنگي را در نظر بگيرد آن وقت مي‌بينيد همان تركيه هم رنگ ايراني مي‌گيرد در موسيقي، زبان، ادبيات، معماري و... اين كشور رنگ ايراني دارد و اين اصلا بد نيست چون ايران يك فرهنگ مادر است و هرجاي دنيا كه باشي رنگي از ايران خواهي ديد
    • بدون نام IR ۱۸:۰۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
      24 14
      حرف حساب.
    • lمهراب IR ۰۷:۱۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۲
      9 3
      اینکه از یک وسیله بشود استفاده های متعدد ومتنوعی داشت محل چالش نیست. از زبان هم می توان انتظاراتی فراتر از انتقال مفاهیم یا ارتباط برقرار کردن داشت. اما به هر حال کار زبان هویت بخشی نیست. دانستن چندین زبان حتما مایه ارزش خواهد بود ولی تکلم به زبانی، آن هم زبان مادری که نقشی در انتخاب آن نداریم مایه مباهاتی نیست که بخواهیم سایر متکلمین به آن را نیز مایه مباهات خود بدانیم یا از دیگران حفظش کنیم. در خصوص مرزهای جغرافیایی ایران هم تنها مرز جنوبی طی قرون بی تغییر مانده که شاید همان هم نمانده. با توصیف شما مرز فرهنگی اسپانیا تا آمریکای جنوبی می رود، اما آیا فرهنگ بولیوی با کاتالان یکی است؟ اصولا آیا فرهنگ ایرانی مفهومی یکپارچه است؟ آن هم در آن گستره مورد نظر شما؟
    • مهراب IR ۰۷:۱۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۲
      19 3
      گذشته از همه اینها، پاسخگوییتان به نظراتی که شاید تا حدی مخالف مطلبتان باشد جدا جای سپاسگذاری دارد در این روزگار بی پاسخی. مباحثه در این زمینه ها با حفظ چنین رویه ای شیرین و سازنده خواهد بود، امیدوارم!
  • حافظ IR ۰۹:۴۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
    26 45
    جالبه فقط ما ایرانی ها این دلایل رو قبول داریم
  • محمد IR ۱۲:۲۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
    37 27
    اینایی که منفی میزنند همون ......!
  • بدون نام IR ۱۴:۲۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
    36 72
    ایران این همه شاعر عرب و افغان و تاجیک رو به نام خودش زد حالا بذارید مولانا رو هم ترکها ببرند! هر چند که مولوی متولد افغانستان است (بلخ) و باز هم ایران جز زبان فارسی که آن هم بین سه کشور ایران و افغانستان و تاجیکستان مشترک است در آن سهمی ندارد.
    • داريوش IR ۱۴:۴۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
      48 19
      تا چش تو دراد
    • ایرانی IR ۱۱:۳۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۲
      44 19
      آقای علامه این مناطقی که اسم بردی همه حوزه تمدن ایرانیه یعنی ایران قدیم بیش از دو برابر ایران کنونی بوده و تازه حوزه تمدنی ایران بیش از مساحت مرزهای قدیمی ایرانه فکر کنم خیلی تو مرزها گیر کردی برای اطلاع شما میگم رگه هایی از فرهنگ ایرانی تا ممالک بسیار دور مثل ختن زنگبار چین و ژاپن و جزایر مالزی و اندونزی و البته هندوستان وارد شده اون هم به واسطه سیاحان و تجار ایرانی فکر کنم ایران رو دست کم گرفتی تمدن ایرانی یه دنیایی رو تکون داده
  • بدون نام IR ۱۷:۲۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
    32 17
    نه که ملت ما که فارسی زبان ملیشون هست هر روز خودشون را با اشعار مولانا شروع میکنند
  • بدون نام IR ۱۷:۲۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
    43 49
    در جواب نویسنده: وخسيز خُروز بانّاماز ، بانّاسادا آنّاماز آنّامازا ســوز دئمه ، آنّاميوپ آنّاماز لطفاً تایید بفرمایید.
    • محمد مطلق IR ۱۸:۰۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
      34 17
      موافقم
    • بدون نام IR ۲۰:۱۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۳
      20 25
      زنده باد اریایی
  • بدون نام IR ۱۱:۱۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۲
    30 13
    به نظر من در آثار ادبی هیچ ملتی به اندازه ملتی که اون اثر ادبی به زبانش نوشته شده لذت نمی بره. یادم میاد در دوران دبیرستان اصلا از شعرهای ترجمه شده شکسپیر که در کتاب ادبیات بود لذت نمی بردم(اگه بگم نفرت نداشتم!) و ساده لوحانه فکر می کردم این احساس رو همه مردم جهان(حتی خود انگلیسی زبانها!) دارند ولی بعدا فهمیدم که ابدا این طور نیست و چیره دست ترین مترجمان هم نمی تونن عین مطلب و منظور نیسنده رو منتقل کنن.این وضعیت که برای متون نثر مثل رمان که صادقه وای به حال متن نظم که اصلا نمیشه ترجمه کرد و در صورت ترجمه شدن نسبت به اثر اصلی هیچ ارزشی نداره.حالا ترکها آسمون برن زمین بیان آیا می تونن ادعا کنن که لذتی که یه کارگر ساده حتی بی سواد فارسی زبان با شنیدن اشعار مولانا میبره_کسری از اون لذت رو میبرن؟
  • ف.شادلو IR ۱۱:۵۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۲
    20 2
    زیادجوش نزن بیا یکسری بزن به بسطام شاهرود وببین مقبره بایزید درچه وضعی قرار دارد بعد حرف مولانا رابزن
  • احمدی IR ۱۶:۵۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۲
    17 6
    با سلام بنده یک ایرانی هستم-زاده این آب و خاک و ایران و ایرانی را دوست دارم اما برای اینکه ایران و ایرانی را در دنیا سربلند و پر آوازه کنم چه کرده ام؟ در حال حاضر آوازه ممالک آسیای شرقی از ایران در دنیا بالاتر است در حالیکه از نظر وسعت و جغرافیا به اندازه یک استان وسیع همچون خراسان ما نمی شوند پس من چکار کنم که ایرانی را سربلند کنم چکار کنم که در فرودگاهها ممالک کفر از من اثر انگشت نگیرند و با نگاهی توهین آمیز گذرنامه مرا نگاه نکنند؟ در حوزه ثبت آثار تاریخی و فرهنگی متاسفانه امروزه همه چیز با تلاش ملتها در شناسائی آن گره خورده است من در داخل ایران چند بزرگداشت مولوی و یا حتی سایر شهرای بزرگ را برپا نموده ام و به دنیا آنها را شناسانده ام که اکنون داعیه دفاع از مولانا داشته باشم
  • سید IR ۲۲:۲۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۲
    11 10
    ایران محصور در مرزهای کنونی ناشی از ملیت گرایی قرن 19 است.فرهنگ ایران منحصر در مرزهای کنونی کشور ایران نیست.این حرف ها که مولانا مال ماست یا سیدجمال ایرانی است و افغانی نیست و یا بوعلی سینا چه ربطی به اعراب دارد ناشی از مقهور شدن به این مرزهای سیاسی کنونی است.فرهنگ ایرانی از سند تا نیل گسترده بوده است.
  • بدون نام EU ۲۱:۳۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۳
    10 5
    بعدش چی ؟ خب مولانا ایرانی اصیل ما قبول داریم ...بعدش چی ما براش چه کردیم برای بزرگداشتش برای نگه داشت تمام آموزه هایی که از مولانا باقی مونده ما چیکار کردیم چقدر مولانا رو میشناسیم چقدر به بچه هامون معرفی کردیمش ....بعد این حرف های بیخود چی مونده برامون ...اگر به جای این دعواهای الکی بخش دوم رو گرفته بودیم دیگه هیچ مملکتی قصد سو به دزدیدن سرمایه های فرهنگی کشورمون نمی کرد....
  • بدون نام A1 ۲۳:۰۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۳
    21 29
    خندیدیم یکم آقای مطلق این حرفات فقط همین جا خریدار داره
    • lمحمد مطلق IR ۱۲:۲۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
      17 18
      اي جونم فارسيت ام خوبه ها بلا
  • حميدرضا سيه پوش IR ۰۱:۱۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    4 6
    به نظرم اين يك جنگ زرگري است كه باعث شده بيشتر از آن كه به سخن مولوي گوش كنيم ، به دنبال قوميتش باشيم. هيچ فرقي نمي كند كه مليتش چيست ، مهم انديشه و سخن اوست كه متاسفانه تحت تأثير اين نزاع هاي قومي قرار گرفته. از ديد من ، مولوي نه ايراني است نه بلخي و نه ترك؛ او حد و مرز ندارد و متعلق به تمام جامعه بشري است. پارسي گوي گرچه تازي خوشتر است ... عشق را خود صد زبان ديگر است
  • بهنام(خوی) IR ۰۴:۱۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    21 21
    نویسنده محترم چرا مغالطه میکنی؟!(کار خوبان را قیاس ... آن یکی سوتی است اندر بارداک!)چند نکته مهمو یادآووری میکنم اولا اینکه مولانا علاوه بر آثاری به زبان فارسی چند دفتر شعر به زبان ترکی دارد. ثانیا برای یک شعر اصل محتوای اونه نه آرایه های ادبی آوایی و ظاهریش مثل تکرارو واج آرایی و...ثالثا آیا با این روش استدلال شما نمیشود متقابلا استدلال کرد که ابن سینا و ابو ریحان و آیت الله خویی و...ایرانی نیستند؟!
    • محمد مطلق IR ۱۲:۲۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
      17 13
      لطف مي‌كنيد اگه فقط اسم و محل نگهداري يا عرضه اين نسخه‌هاي تركي رو بهم بگيد اميدوارم اين هم مثل ديوان تركي نظامي گنجه‌اي نباشه كه مي‌گن تو كتابخانه مصره! دوم اينكه فرموديد براي شعر مهم محتواست نه آرايه هاي ادبي من فكر مي كنم شما ادبيات رو با پند و اندرز اشتباه گرفتيد. لطف مي كنيد اگه محتوا نه فقط معني ساده اين شعر از بيدل دهلوي رو برام بنويسيد: حيرت دميده‌ام گل داغم بهانه ايست/ طاووس جلوه‌زار تو آيينه خانه‌ايست. يا حتي معناي اين بيت از مولانا: از كف سلطان رسدم ساغر و سغراق قدم/ خشك چه داند چه بود تر لللا تر لللا ...حتما درباره معني سغراق و ترلللا برايم بنويسيد
  • محسن IR ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    32 12
    بابا زبان مادری مولانا پارسی بوده یعنی کافیه اسم مولانا رو کامل بخونید تا بفهمید بچه کجا بوده جلال الدین محمد بلخی
  • اريايي جوانمرد A1 ۰۰:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۳
    26 12
    سلام من هم تا ديروز تركا را افرادي پست و بي فرهنگ مي دانستم تا اينكه يه كتابي پيرامون گسترش اسلام خواندم و فهميدم كه تركا چقدر افراد با ايمان و در عين حال قهاري بوده اند و چقدر به گسترش اسلام كمك كردند اينجا بود كه من علاقمند شدم بيشتر درباره تركان و تاريخشان بخوانم در يكي از سفرهايم يه لندن چنيدن كتاب تاريخي از مورخان فرانسوي و امريكايي تهيه كردم و با خواندن انها بود كه عظمت ملت ترك بر من هويدا شد حكومت هزاران ساله بر روسيه و چين و هند و كلا قاره اوراسيا بدون وجود نبوغ و شجاعت ميسر نيست كه بنا به نظر مورخان فرانسوي ميران هميشگي دنيا بوده اند به عنوان ايراني اعتراف مي كنم كه حتي افتخارات نژاد انگليس هم به پاي افتخارات اينها نميرسد و خيلي خوشحالم كه هنوز دست تركي در ايران وجود دارد كه با افت
  • بدون نام A1 ۱۰:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۰
    10 5
    خیلی ممنون از این که وقت گذاشتن برا موضوع به این مهمی.
  • بدون نام A1 ۱۱:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۰
    5 14
    تو یه سایت خوندم مردم قونیه در زمان مولانا به فارسی حرف میزدن؛ آیا این حرف درسته؟
  • كسري TR ۲۰:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۷
    12 7
    سلام و درود بر شما باور نميكنيد چقدر اين مطالبي كه راجبه مولانا پيرامون ترك بودنش ميخوانم غصه ام ميگيرد جدا ممنون از شما هستم بابت مطلبتون به قول استاد شجريان مولوي را از ما گرفتن اما با همين مطلب ها اميدوارم يك جرياني در ما بيدار بشه اين دوستاني كه مينويسن مگه مهمه بايد بگم بله كه مهمه كشور هاي ديگه ميكردن دنبال يك نفر حتي اجدادش به اون كشور برسه تا مشاهيرشون رو بيشتر كنن و بعضي از هموطنان ما از بزرگاني مثل مولانا چه ساده رد ميگذرن
  • حسن A1 ۱۰:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۲
    20 9
    عزیزان من، مولوی اشعاری به زبان ترکی خراسانی دارد.کتاب «اشعار ترکی مولوی» از استاد دکتر حسین محمدزاده صدیق ولی ترک بودن یک موضوع است و ترکیه ای بودن یک موضوع دیگر. فارسی زبانی فرا قومیتی بوده است لذا غیر فارس زبان ها نیز به این زبان می نوشتند. صایب تبریزی، قطران، امیر علی شیر نوایی، محمد فضولی، مختوم قلی فراخی .....همه بقول حافظ ترکان پارسی گویند. بهتر است بجای اینکه بزرگان را به کشورها منسوب کنیم همانند گذشتگان به انتساب آنها به شهرهایشان اکتفاء کنیم. از همه مهمتر این است که زبان وسیله است و نه هدف .بهتراست راجع به معانی آثار گذشتگان بپردازیم. به هر میزان که میتوانیم هر یک از زبانهای عربی، فارسی، ارد،و ترکی و کردی را یاد بگیریم و با مطالعه آثار بزرگان بر معرفت خود بیافزاییم.
    • داریوش A1 ۱۰:۰۷ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۸
      10 8
      این کتابی که تو میگی به نام اشعار مولوی به زبان ترکی توسط محمد زاده صدیق کشف شده خدا میداند از کجا؟؟؟ که در سال 1369 هم چاپ شده.خود محمد زاده صدیق تاریخ تراش میگه مولانا دیوان ترکی داشته اما ما نمیدانیم چه بلایی سرش آمده در جای دیگر در همون وبلاگش میگه البتهپیرامون این مسأله که چرا دیوان ترکی مولوی به طور کامل به دست ما نرسیده است می‌توان گفت که نگارش به ترکی در آن روزگار چندان رسم نبوده است. حتی اشعار ترکی سلطان ولد فرزند مولوی در حواشی دیوان فارسی وی نگاشته‌اند. طبق گفته صدیق اگر نوشتن به ترکی رسم نبوده پس چرا میگویید که مولانا دیوان ترکی داشته؟و بعد میگویید که دیوان از بین رفته. حالا چرا از دیوان چیزی موجود نیست چون نوشتن و سرودن ترکی رسم نبودهبنابراین سخنان صدیق متناقض اند.
  • جعفر DE ۰۳:۴۴ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۵
    17 11
    راست میگه مثلا من ترکم مقالات علمی انگلیسی دارم و فارسی احتمالا بعد از چند قرن یا فارسم یا انگلیسی زبان مثل شهریار که هنوز زیاد فاصله نگرفتیم که ملت درگیر بشن؟؟ یک ویژگی زیبا از جهان سوم
    • داریوش A1 ۱۰:۱۰ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۸
      28 11
      شر ور نگو.همه چیزو مدرک ثابت میکنه نه مزخرفات.ما مثل شما پانترکا نیستیم که از روی دروغ و بی فرهنگی و بی تاریخی مادها و سکاها و اشکانیان و تورانیان و هرچی قوم و قبیله و صنعت و اختراع و مشاهیر هست رو از روی شکم به خودمان وصل کنیم.
  • مهدی A1 ۱۵:۵۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۲
    1 1
    استاد زبانم میخواین حرف بزنیم