کلاس‌های این مدرسه در ندارند. این مدرسه بخاری ندارد. کولرها خرابند و توی انباری خاک می‌خورند. مدرسه توالت ندارد و بچه‌ها از سرویس بهداشتیِ مسجد روستا استفاده می‌کنند.

وبسایت شبکه آفتاب نوشت: مدرسه‌ی راهنماییِ روستای چلپایی در شهرستان قلعه‌گنج (جنوب استان کرمان)، از مدرسه بودن فقط یک چهار دیواری دارد و سقفی که لکه‌های زرد بزرگش یادآور باران‌های سال پیش است و آبی که از سقف شره ‌می‌کرد و صندلی‌های کلاس را خیس.

حیاط مدرسه خاکی است. پای یکی از درختان، بُزی دنبال علف می‌گردد. درِ زنگ‌زده‌ی مدرسه چارطاق است. علیرضا خدایاری ۱۳ ساله، یکی از ۶۰ دانش‌آموز مدرسه‌ی باقر‌العلوم می‌گوید هر روز ساعت شش صبح از شریک‌آباد پیاده راه می‌افتد تا هفت صبح به این مدرسه برسد. مدرسه‌ای که تنها یک چهار دیواریِ رنگ‌پریده است. روی دیوارها پر از خط و خراش است، آن قدر که کسی به خاطر نمی‌آورد این دیوارها روز نخست چه رنگی‌ بوده.

یک راهرو و چند کلاس بیِ در. صندلی‌های فرسوده پا چوب‌های ورآمده از نمِ باران سالِ پیش. دانش‌آموزان شریک‌آباد و زیارت‌بچه از هیچ‌کدام از این کمبودها گله ندارند. پسرها و دختران آفتاب‌سوخته‌ای که حلقه زده‌اند و بی‌وقفه حرف می‌زنند که از این راه دراز خسته‌اند، دلشان می‌خواهد روستایشان یک مدرسه‌ی راهنمایی داشته باشد تا مجبور نباشند شش کیلومتر و بیشتر را با پاهای نوجوانشان راه گز کنند تا به کلاس بی‌در و پیکر برسند و ظهر تشنه و گرسنه تا خانه برگردند. علیرضا خواسته‌اش را تکرار می‌کند: «اجازه خانوم. بگویید برای ما مدرسه بسازند. اینجا خیلی دوره. خیلی.»

او دو خواهر بزرگ‌تر دارد که به خاطر نبود مدرسه‌ی راهنمایی ترک تحصیل کرده‌اند. برادر بزرگش هم تا دوره‌ی راهنمایی درس خوانده ولی به دبیرستان نرفته. دانش‌آموزان شریک‌آباد اگر بخواهند به دبیرستان بروند باید در دبیرستان شبانه‌روزیِ آزادشهر ثبت‌نام کنند اما مریم می‌گوید خانواده‌ی او توان پرداخت ۴۵۰ هزار تومان هزینه‌ی شبانه‌روزی را ندارند.

بچه‌ها در حیاط، بی هدف دور می‌زنند و می‌چرخند. «ما کلاس آزاد داشتیم. کلاس کارِ عملی. گفتند بیاییم توی حیاط.»

محمد از در مدرسه بیرون می‌رود. مدرسه‌ی راهنمایی باقرالعلوم توالت ندارد. مدیر مدرسه می‌گوید بالاخره اعتباری به دستش رسیده تا خرج تعمیر سه چشمه توالت و آبخوریِ مدرسه کند. ساخت آبخوری تمام شده اما توالت‌ها هنوز قابل استفاده نیستند و بچه‌ها مدتی است از سرویس بهداشتیِ مسجد روستا استفاده می‌کنند.

روی پله‌های مدرسه‌ چند دختر نشسته‌اند. چادر سیاه پوشیده‌اند. اهل شریک‌آباد هستند. «همه باهم ساعت شش صبح راه می‌افتیم. راه خیلی دور است. اگر هم بخواهیم به آزادشهر برویم راه دور است. سه برابر اینجا. خدا کند سرویس مدرسه برای اینجا راه بیندازند.»

مدیر مدرسه بچه‌ها را صدا می‌زند که به کلاس برگردند. وارد می‌شوند به کلاسی که در ندارد. پسرها در دو ردیف جلو می‌نشینند و دخترها روی صندلی‌های تهِ کلاس.

در ردیف دوم دو پسربچه اهل روستای «زیارت بچه» نشسته‌اند کنارِ هم. ساعت شش‌ونیم صبح با موتور راه ‌می‌افتند سمت مدرسه. زیارتی‌هایی که پیاده می‌آیند ساعت پنج صبح راهی‌ِ مدرسه می‌شوند.

یاسر کمالی، مدیر مدرسه می‌گوید: «اینجا منطقه‌ی محروم است. برای بچه‌های زیارت سرویس مدرسه گذاشتیم ولی خیلی از والدین بچه‌ها توان پرداخت ماهی ۲۰ هزار تومان پول سرویس را نداشتند.»

آقای مدیر سقف پوسته‌پوسته و زردشده‌ی کلاس را نشان می‌دهد: «امسال بالأخره توانستیم سقف مدرسه را ایزوگام کنیم.»
مبلغ سرانه‌ای که امسال به مجتمع آموزشی این منطقه (شامل هفت، هشت مدرسه‌) اختصاص یافته، یک میلیون تومان بوده که بین مدارس تقسیم شده و مدیر با هزار مشکل و مسأله توانسته با این پول سقف را ایزوگام کند و تعمیر توالت‌ و آبخوری را تا این مرحله برساند.

تابستان در جنوب کرمان از همین حالا با وزش بادهای گرم خود را نشان داده. کلاس‌های این مدرسه اما کولری ندارند. یعنی چند کولر فرسوده داشته که خراب شده و حالا در انبار خاک می‌خورند. بچه‌ها در هُرم گرما تا خردادماه پشت این میزهای زخمی درس می‌خوانند، بدون کولر و آب‌سرد‌کن.

مدیر می‌گوید درست است که زمستان‌ها سرمای این منطقه کمتر از مناطق سردسیری است اما در صبح‌هایی که سوز سرمای صبح صورت بچه‌ها را سرخ می‌کند خبری از سیستم گرمایشی هم در این مدرسه نیست. آقای مدیر می‌گوید: «دستمان تنگ است.»

مشکلات در مدرسه‌ی باقرالعلوم آن قدر زیاد است که حرف زدن از رنگ‌وروی دیوار زیاده‌خواهی به نظر می‌رسد. معلم‌های این مدرسه از کهنوج می‌آیند. مدرسه معلم ورزش هم دارد اما امکانات ورزشی برای این ۶۰ دانش‌آموز نیست. «ما تازه توانسته‌ایم یک میز برای پینگ‌پونگ پیدا کنیم.»

«اگر خیرین به دادمان برسند...» مدیر امیدی به اعتبارات آموزش و پرورش ندارد. چشم امیدش به دست خیرین مدرسه‌ساز است.

عکس ها: پیمان هوشمندزاده

۴۷۴۷

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 15 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 17
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۴:۵۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
    67 0
    ای خدا...
  • بی نام IR ۱۵:۱۵ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
    100 8
    به سلامتی دلواپسان از مذاکرات هسته ای ....... کی باید نماد سرزمینی باشیم در آن شاد زندگی کنیم
    • وطن پرست IT ۱۳:۲۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۵
      1 0
      یعنی الان هیچ کس دلواپس نباشه امریکا میاد برای این عزیزان توالت می زنه؟ کولر میاره براشون؟ اگه این کار ها رو می کنه چرا زمان شاه نمی کرد؟ ریس جمهور توان مند نیست به دلواپسان چه ربطی داره؟ اتفاقا اکثر دلواپسان اواقتشون رو در این مناطق بدون دریافت هیچ گونی پولی برای خدمت به این عزیزان صرف می کنند. بجای دری وری گفتن به دلواپسان برو به وزیر اموزش پرورش بگو. برو به وزارت شهر سازی بگو. برو به وزیر کشور بگو برو به ریس سازمان محیط زیست بگو ...
  • بی نام IR ۱۵:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
    74 1
    اینه وضعیت اموزش مملکت ما
  • بی نام US ۱۵:۴۲ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
    1 2
    بالاخره مدیر که دارد باید هرجور که میتواند مدیریت کند و مشکلات را که با چند میلیون قابل حل است ، حل کند. همینکه چهارتاعکس به رسانه ها بفرستی و ادعای عجز کنید که کار درست نمیشه.
  • بی نام IR ۱۸:۲۲ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
    48 16
    عیبی نداره عوضش مدارس پایتخت همه چی دارن
    • بی نام US ۲۳:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
      4 3
      دبیرستان من شهرک اکباتان تهران بود جای متوسط نشینه تو تهران .ما فقط شوفاژ داشتینم و کولر برامون نمی گذاشتند و توالت ها هم انقدر کثیف بود که یاد توالت پمپ بنزین می افتاد قبل گرونی دلار هم سالی از بچه ها 200 می گرفتند :
  • سجودی A1 ۱۸:۵۵ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
    3 1
    اینکه یه مدرسه در هر جای این مملکت عاری از امکانات اولیه هست جای بسی تأسف و شرمساریست ؛ اما این نکته را نباید فراموش کرد که سالهاست جور مدرسه سازی و تجهیز اون رو خود مردم و اولیاء دانش آموزان تقبل کرده اند و تقریبا هیج جای مملکت از تهران گرفته تا دورترین نقاط تقریبا از آن محرومند ولی این خود اولیاء و مردم اون روستا هستند که بایستی به فکر سلامت روحی و روانی بچه باشند و چشم انتظار مسئولین بی لیاقت نباشند
  • شایان GB ۱۹:۰۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
    4 1
    یاد عدد ۳۰۰۰ می افتم...
  • بی نام IR ۱۹:۲۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
    4 2
    اگر در مناطق دیگر بود، این قومگراها می‌گفتند: به ما ظلم می شود اما در استانی فارسی زبان هم این همه محرومیت هست.
  • کامران IR ۲۱:۰۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
    5 0
    یک وزارتخانه ی عریض طویل اگر نتواند مشکل مدارس را حل کند وزیر استفا کند وزارت معلق شود.
  • بی نام IR ۲۱:۴۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
    2 2
    به هر حال بهتر از کَپَـر هست. در بیابان لنگه کفش نعمت است. نمیشه که همه جا مدارس هایلوکس زد.
  • علی IR ۲۱:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
    4 0
    یه سری به سیستان و بلوچستان بزنید . این مدرسه عالیه
  • بی نام A1 ۰۳:۴۳ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۵
    2 0
    آفرين به غيرت اين دانش آموزان كه هنوز به دنبال آموختن علم و دانش هستند. مرحبا به شما
  • علی A1 ۱۰:۵۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۵
    3 1
    اشتباهی وارد سایت مسخرتون شدم برای خودم متاسفم داره چندشم میشه.اع اع
  • سیاهی A1 ۱۱:۲۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۵
    6 0
    کاش اقایان رسایی و شریعتمداری وووو هم بچه هاشون میفرستاند به این مدارس درس بخوانند
  • بی نام IR ۱۱:۵۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۵
    4 0
    من خودم معلم روستا هستم واقعا اعتبار نیست از یک طرف تو بوق و کرنا می کنن پول گرفتن از والدین ممنوعه از طرف دیگه هیچ بودجه ای برای مدرسه نمیاد واقعا سیاست یک بام و دو هوا نمود پیدا می کنه