اینجا در امامزاده 9 ساله، گهوارههایی پلاستیکی بر شمشادهای در حال انقراض هیرکانی آویزان هستند که نذردهندگان را به آرزویشان میرسانند! چگونه؟ این 9 تصویر را ببینید تا پاسخ پرسشتان را دریابید ...
هفته گذشته به چوبر رفته بودم، یکی از شهرهای متعلق به شهرستان تالش واقع در غربیترین نقاط استان گیلان، جایی که مردمانش آرام آرام گویش تالشی را رها کرده و به ترکی آذربایجانی سخن میگویند. در آن منطقه، پس از طی یک پیادهروی طولانی که حدود دوساعت طول کشید، در ارتفاعات جنگلی منطقه و در نزدیکی یک روستای ییلاقی به نام ارکوپه به امامزادهای رسیدیم که نامش سید ابراهیم 9 ساله بود و ظاهراً یک ویژگی خاص داشت. اینکه میتوانست دختران بسیاری را شوهردار، زنان نازای فراوانی را صاحب فرزند و نیز زنان دخترزا را صاحب فرزند پسر کند! با سه خانمی که در منطقه بودند و در عکسها مشخص هستند به گفتگو نشستم؛ آنها هم این مسیر طولانی را آمده بودند تا بابت پذیرفته شدن نذرشان از امامزاده 9 ساله تشکر کنند. نکتهی عجیب در این میان، شکل نذر آنها بود که برخلاف اغلب مناطق ایران که از پارچههایی سبزرنگ به عنوان دخیل استفاده کرده - که قابل بازیافت هم هستند - و به دیوارهی امامزاده یا درختان کهنسال اطراف گره میزنند و میآویزند؛ آنها از کیسههای پلاستیکی غیر قابل بازیافت استفاده کرده، به شکل گهواره درآورده و با ریختن چند خرده سنگ در وسط کیسه به حالتی که در تصاویر میبینید، مستقر میکردند، منتها نه بر دیوارهی ساختمان امامزاده که بر شمشادهای اطراف بنای امامزاده. چند درخت افرای تنومند و کهنسال هم هنوز سالم باقی مانده بودند که احتمالاً زندگی خود را مدیون همین باور مذهبی اهالی منطقه هستند؛ باوری که البته روزگاری نه چندان دور میتوانست به قیمت اعدام این درختان بیگناه تمام شود!! گفتنی آنکه نام خادم این امامزاده هم آقای اسدالله دشتیپور است که در یکی از عکسها حضور دارد و با شدت از درستی این باور دفاع میکرد.
اما به نظر نگارنده، تأملبرانگیزترین دریافت شاید تعدد کیسهها یا همان گهوارههای پلاستیکی آویزان به درختان بود! یعنی در این منطقه شمار زنانی که نازا هستند یا پسردار نمیشوند و یا چشم به راه جوانی رعنا با اسبی سفید هستند، تا این حد زیاد است؟
شما چه فکر میکنید؟!
نظر شما