۰ نفر
۱۳ خرداد ۱۳۸۸ - ۰۹:۴۳

سخنرانی مقصود فراستخواه در انجمن جامعه‌شناسی

مطالعات فرهنگی رشته‌ای است که قدمت چندانی در ایران ندارد اما با همین سابقه کم، در میان دانشجویان و علاقه‌مندان جای خود را باز کرده و فضای آکادمیک رشته‌هایی همچون جامعه‌شناسی و زیرشاخه‌های آن را تحت‌تأثیر قرار داده است. موضوعات مورد بررسی مطالعات فرهنگی محدود به یک یا چند حوزه نیست و در واقع از زندگی روزمره تا مباحث علمی را در بر می‌گیرد. از این‌رو می‌تواند آزادانه به همه جا سرک بکشد و پدیده‌های مسئله‌ساز اجتماعی را با رویکردی متفاوت مورد بررسی قرار دهد.

نشست «مطالعات فرهنگی در باب زندگی علمی در ایران» هم که عصر دوشنبه 11 خرداد از سوی گروه علم و معرفت انجمن جامعه‏‌شناسی ایران و با همکاری کمیته تخصصی مطالعات فرهنگی انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در انجمن جامعه‌شناسی ایران برگزار شد، موضوع علم در ایران را از همین منظر مورد بررسی قرار داد. در این نشست مقصود فراستخواه، نعمت‌الله فاضلی و محمدامین قانعی‌راد سخنرانی کردند. آنچه در پی می‌آید خلاصه‌ای از صحبت‌های فراستخواه در این جلسه است.

بحث حاضر بر دو دسته از مفروضات استوار است؛ دسته اول فرض‌های مربوط به مطالعات علم و دسته دیگر فرض‌های مربوط به مطالعات فرهنگی. از جمله فرض‌های علم این است که دانش دیگر تنها از طریق نهادهایی مثل دانشگاه و دولت قابل توضیح نیست. اندیشمندانی چون «گیبونز» در این خصوص کار کرده‌اند و علم سبک یک و علم سبک دو را توضیح داده‌اند که در آن مفهوم «دانش حساس به زمینه» به میان آمده است.

تصویری که از علم در گذشته بر بیشتر اذهان سایه‌گستر بود، علم ایده‌آل بوده که از جغرافیا، متن و فرهنگ به دور بوده است. امروزه دیگر این‌گونه نگاه به علم را شاهد نیستیم. در رویکردهای مابعد پوزیتیویستی تاریخ و دنیای واقعی علم با واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی نسبت دارد. علم در آمیخته با هستی‌های اجتماعی و فرهنگی است.

دسته دوم فرض‌های این بحث، فرض‌های مطالعات فرهنگی هستند. برخی از این فرض‌ها عبارتند از: مطالعات فرهنگی حوزه (رشته‌ای جوان است که چند دهه پیشینه دارد)، توجه به کنش‌های معناسازی که قوام فرهنگ به آنهاست، چرخش از فرهنگ به معنای انبوه یکپارچه و ارگانیک به وجود متکثر فرهنگ، منوط شدن فرهنگ به معانی و اعمال روزمره، برجسته شدن عنصر ناهمگونی در فرهنگ، عبور از نگاه ذات‌گرایانه به فرهنگ، تأکید میان فرهنگ و صور قدرت.
یکی از مباحثی که در حوزه مطالعات فرهنگی به میان می‌آید، کنش مصرفی مردمان است. مردم از طریق مصرف دست به کنش معناسازی می‌زنند.

به عبارت دیگر مصرف‌کنندگان قدیمی منفعل نیستند بلکه به آثار و کالاها معنا می‌دهند. مردم در واقع با مصرف، سیاست می‌ورزند و هویت می‌سازند و معناهای تازه باز می‌تابانند و این معنی انعکاسی است که فرهنگ را شکل می‌دهد.

جامعه مدرن و جامعه پست‌مدرن با یکدیگر تفاوت ماهوی دارند. جامعه پست‌مدرن، جامعه‌ای مصرف‌گراست که با جامعه مدرن که مبتنی بر تولید است تفاوت دارد. در واقع جامعه پست‌مدرن امروزی، جامعه‌ای مصرف‌گرا به معنای مابعد نوگرایی کلمه است.

شواهد بسیاری نشان می‌دهد که جامعه ایرانی، هم تحت تأثیر تحولات جهانی و هم درگیر دگرگونی‌هایی در ساختارها و کارکردهای درونی خود است. این امر سبب می‌شود در این جامعه، از یک‌سو کم‌و‌بیش شاهد اهمیت روزافزون امر فرهنگی باشیم و از سوی دیگر تکثرگرایی فرهنگی هر روز پر رنگ‌تر شود و مردمان نقش کنش‌های خود را به فرهنگ بزنند. به یک معنا می‌توان گفت، ما نیز به‌رغم پس‌افتادگی‌های پیشامدرن خود، خواه‌ناخواه به جامعه پست‌مدرن مصرف‌گرا پرتاب شده‌ایم. مردم از طریق مصرف، سیاست‌های زندگی خود را دنبال می‌کنند.

هویت‌های فرهنگی با کنش مصرفی معنا دارد و در یک موقعیت خاص محلی سبب می‌شود که نقش آن هویت‌ها و هستی‌های خاص و متنوع فرهنگی بر دانش جهانی زده شود و از این رهگذر روایت تازه‌ای از دانش ساخته می‌شود. جامعه ایران در این چند دهه جامعه‌ای در حال‌گذار بوده ‌است. علت این امر را می‌توان در ساختار جمعیتی جوان، شهرنشینی، گسترش سواد، گروه‌های اجتماعی و افزایش جمعیت دانشجو و غیره جست‌وجو کرد.

وقتی تحولات زندگی علم در ایران را بررسی می‌کنیم، تحولاتی را شاهد هستیم که عبارتند از: تحول از سیاست‌های علمی دولت به سیاست‌های متن جامعه؛ تحول از سیاست‌های رسمی به سیاست‌های کنشگران در زیست جهان؛ تحول از سیاست‌های فرهنگی دولت به سیاست‌های فرهنگی کوچه و بازار. سیاست‌های رسمی دانشگاه در ایران روز به روز تحت‌الشعاع اعمال و معنی روزمره در کلاس‌های درس قرار می‌گیرد.

عواملی می‌تواند به تحولات اشاره شده عمق و شتاب بیشتری بدهد که یکی از این عوامل، بحث سواد علمی است. هر چه سواد علمی و آموزش علوم در جامعه بیشتر شود، فرآیند مذکور تعمیق خواهد شد. سواد علمی به معنای درک عمومی مفاهیم و فرآیندهای علمی و آگاهی عمومی به رهیافت‌ها و مسائل و موضوعات و منابع علمی و توانایی مرور مطالب علمی در کتب و مطبوعات و سایت‌ها و استفاده از علم است. عامل دیگر استقلال دانشگاه و اختیارات گروه‌های دانشگاهی است و مسئله آخر افزایش مشارکت دانشجویان در بحث‌هاست که به افزایش کنش مصرفی علم منجر خواهد شد.

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 9957

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =