۰ نفر
۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۰۸:۰۶

ارشاد از مؤسسه خانه کتاب هم کتاب می‌خرد؛ آن هم هزار نسخه.

مسئله خرید کتاب از ناشران همواره یکی از بحث‌برانگیزترین بخش‌های چرخه نشر در کشور ما بوده است. صورت مسئله این است. ناشران، با حمایت‌های ارشاد که قبلاً در قالب کاغذ بود و حالا قالب‌های دیگری پیدا کرده کتاب‌هایی را منتشر می‌کنند. بعد هیأت خرید کتاب وزارت ارشاد می‌آید و برای تجهیز کتابخانه‌های کشور از هر عنوانی که بخواهد تعدادی کتاب می‌خرد. تا اینجای کار طبیعی است؛ البته در ایران، دعوا از آنجا آغاز می‌شود که نگاه ناشران و وزارت ارشاد به این مقوله از دو جنس مختلف است.

ناشران می‌گویند این فرآیند حمایتی باید شامل حال همه ناشران بشود. چرا باید کتاب‌های بعضی ناشران را خریداری کرد و کتاب‌های دیگران را نه. ارشاد می‌گوید دلیل انجام این کار حمایت از ناشران نیست. ما حمایت‌هایمان را جای دیگری انجام داده‌ایم. این کار صرفاً برای تجهیز کتابخانه‌هاست. بنابراین شورایی که ما تشکیل داده‌ایم، که شورای منصف و مطلعی است، کتاب‌ها را بررسی می‌کند و براساس نیاز کتابخانه‌ها بعضی از آنها را به هر تعدادی که صلاح بداند از ناشران خریداری می‌کند. ناشران دوباره اعتراض می‌کنند ملاک‌های انتخاب شما چیست؟ خوب به ما هم بگویید شاید دلمان بخواهد از آن کتاب‌هایی منتشر کنیم که شما دوست دارید. اما دعوا به این سادگی هم نیست. همیشه درفهرست خرید کتاب، نام ناشران دولتی، به صورتی کاملاً گل‌درشت درج شده است. ناشران خصوصی می‌گویند مگر این ناشران دولتی کل بودجه‌شان را از دولت نمی‌گیرند؛ پس دیگر چه ضرورتی دارد که از آنها کتاب بخرید؟ ارشاد همان حرف قبلی را می‌زند. می‌گوید تجهیز کتابخانه چه ربطی دارد به اینکه آنها پول‌شان را از جیب دولت خرج می‌کنند یا خودشان و اصلاً این مسئله چه ربطی به ارشاد دارد. ما موظفیم برای کتابخانه‌ها کتاب خوب بخریم، می‌خریم؛ ناشرش دولتی یا خصوصی فرقی نمی‌کند. درباره این مسئله هم توضیح نمی‌دهد که اگر ناشر دولتی کتاب خوب چاپ کرده، آن هم با بودجه دولت، خوب موظفش کنید کتاب‌ها را رایگان به ارشاد یا کتابخانه‌ها تحویل بدهد. اگر آنها بودجه مصوب متناسب دارند، پس برگشت این پول به ناشر خرج چه چیزی می‌شود؟ ناشر دولتی هم استدلال می‌کند که بودجه ما کفاف نمی‌دهد و ما با این کار دخل و خرج می‌کنیم. کسی هم نمی‌پرسد اگر وجود ناشر دولتی لازم است خب چرا مسئولان کاری نکرده‌اند که بودجه‌اش کفاف بدهد و دخل و خرج کند. اصلاً ناشر دولتی چرا باید دخل و خرج کند. پس اهداف عالیه‌ای که ناشر دولتی به خاطرش تأسیس شده چه می‌شود؟ اتفاق جالب‌تر اما در جدول مقابل رخ داده است؛ که البته رخ می‌داده و می‌دهد. این جدول، بخشی از صورتجلسه خرید کتاب ارشاد در تاریخ 17/1/88 است.

 مؤسسه خانه کتاب، «اسماً» خصوصی و «رسماً» متعلق به ارشاد است. مدیرانش هم کلاً از طرف ارشاد منصوب می‌شوند. چطور می‌شود که کتاب «کارنامه نشر 1386» که 35 هزار تومان قیمت دارد به تعداد 1000 نسخه و کتاب «مرجع نشر ایران 1387» که 8 هزار تومان قیمت دارد به تعداد 1000 نسخه از این مؤسسه خریداری می‌شود؟ این جیب به آن جیب است؟ دولت چند جیب دارد؟ لابد بودجه کفاف نمی‌دهد؟ لابد دخل و خرج نمی‌کنیم؟ لابد اصل 44 اقتضا می‌کند؟

پول می‌گیریم مؤسسه دولتی راه می‌اندازیم. بعد پول می‌گیریم کتاب چاپ می‌کنیم. بعد پول می‌گیریم تا کتاب را بفروشیم. بعد پول می‌گیریم تا به کتابخانه‌ها تحویل بدهیم. بعد پول می‌گیریم که اگر پا داد، کار تبلیغاتی هم بکنیم. بعد پول می‌گیریم، باز پول می‌گیریم. یک نفر هم پیدا نمی‌شود قدر این خدمات فرهنگی را بداند. بیل به کمرمان خورده چنین مؤسسه «هلو»یی را بدهیم بخش خصوصی؟ یا روی پیشانی‌مان نوشته «فارست کامپ»؟

http://www.khabaronline.ir/images/2009/5/09-5-21-8553untitled-3.jpg

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 8861

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 9 =