به بهانه درگذشت بزرگترین داستان پرداز ادبیات معاصر آمریکا، نویسندگان تحسین شدهای از «ویلیام بوید» تا «لینداگرانت» و «جویس کارول اوتس» رمانهای مورد علاقه خود را از میان آثار «فیلیپ راث» انتخاب کردهاند.
ویلیام بوید (زوکرمن رهیده از بند)
با نگاهی به لیست بلند و بالایی کتابهایی که «فیلیپ راث» در طول دوران نویسندگی خود نوشته دریافتم که من طرفدار واقعی آثار نوشته در دوره اولیه و میانی نویسندگی او هستم. در ابتدا با تماشای اقتباس سینمایی از رمان «خداحافظ کلومبوس» با «فیلیپ راث» آشنا شدم و بعد از آن به نوعی شیفته رمان «ضد زندگی» در دهه 1980 میلادی شدم. متنهای طولانی «راث» همچون «آنتونی برجس» و «جان آپدایک» حتی وفادارترین خوانندگانش را نیز خسته میکرد.
اما من همیشه عاشق رمانهای «زوکرمن» بودم که در آنها شخصیت «ناتان زوکرمن» در واقع وجود مجازی و موازی خود نویسنده است (از شخصیت زوکرمن در رمانهای فیلیپ راث به عنوان "دیگر خود" (آلترایگو) خود راث یاد می شود). رمان «زوکرمن رهیده از بند» دومین کتاب از مجموعه زوکرمن پس از «نویسنده اروح» است که در واقع تحلیل فوق العاده «راث» از چگونگی مواجهه او با شهرت روزافزون و غیرقابل کنترل پس از نگارش رمان «شکایت پورتنوی» است و همچنین نگاهی نیز به رسوایی مسابقات تلویزیونی دهه 1950 میلادی دارد. در واقع شخصیت «زورکرمن» در داستانهای «راث» خود نویسنده است، گرچه «فیلیپ راث» همواره این ادعا را رد میکرد.
شاید در انتها مجموعه رمانهای «زوکرمن» راث را بتوان رمانهای برای نویسندگان و یا خوانندگانی دانست که در رویای تبدیل شدن به یک نویسنده هستند. این رمانها بسیار جالب، بسیار واقعی است و به خوبی در فهرست غنی آثار ژانر "خود دیگر" نویسندگان مطرح جهان جای می گیرد: رمانهای« آقای اندربی» اثر «آنتونی برجس»، رمانهای «بک» از «جان آپدایک»، شخصیت «برناردو سوارس» در رمانهای «فرناندوپسوآ»، شخصیت «نیک آدامز» در رمانهای «ارنست همینگوی» و غیره ... از این دست آثار هستند.
یکی از لذتهای نهان ادبیات داستانی نوشتن درباره خویشتن از دریچه تخیل و داستان است، کاری که هر نویسندهای انجام نمیدهد اما مطمئنم همه نویسندگان در آرزو و اشتیاق این کار هستند، اما «راث» این کار رو کامل تر از هر کسی دیگری انجام می داد و جذابیت داستانهایش با محوریت شخصیت «زوکرمن» پایدار و بی اندازه اغواگر مانده است.
لینداگرانت (شکست ناپذیر)
پس از این که «فیلیپ راث» کتاب «توطئه علیه آمریکا» را در سال 2014 منتشر کرد و به پایان مجموعه رمانهای طولانی و درخشان درباره آمریکا که با «نمایش یکشنبه» آغاز شده بود رسید، شروع به نوشتن مجموعهای از رمانهای کوتاه کرد که به نوعی حاوی کدهایی درباره بدنه اصلی آثار او بودند و به موضوعاتی چون سالخوردگی، مرگ، فروکش، شهوت و تنهایی و پیری میپرداخت. اما در آخرین رمانش در سال 2010 با عنوان «شکست ناپذیر» به دوران جوانی و زمان آغاز کارش بازگشت. «راث» در این رمان به همهگیری فلج اطفال پس از جنگ جهانی دوم و تئوری هایی که پشت پرده انتقال این بیماری بود، پرداخت.
این رمان داستان قهرمانان جویای نام و شکستهای اخلاقی آنهاست، کسانی که تلاش می کنند کار درست را انجام دهند اما به طور فاجعه باری کاراهایی اشتباه میکنند. گرچه من همه آثار «فیلیپ راث» را خوانده ام اما «شکست ناپذیر» رمانی است که بویژه برای کسانی که هنوز در آغاز راه خواندن آثار او هستند پیشنهاد میکنم، این رمان در واقع مینیاتوری از آثار «فیلیپ راث» و در عین حال بسیار کامل است.
حنا بکرمن (پاستورال آمریکایی)
زمان که رمان «پاستورال آمریکایی» را خواندم 22 سال داشتم و یکی از طرفداران سخت «فیلیپ راث» بودم، اما هیچ یک از کتابهای وی که پیش از آن خوانده بودم از طنز سیاه «شکایت پورتنوی» تا خشم فراوان «نمایش یکشنبه» من را برای فروپاشی رویای امریکایی در رمان «پاستورال آمریکایی» آماده نکرده بود. در این رمان که شخصیت "سیمور" ستاره تیم بیسبال دبیرستان است و وارث کارخانه پرسود دست کش سازی پدرش است، «راث» پیش از پرداخت زندگی دردناک او تصویری کلاسیک از قهرمانان آمریکایی به ما ارائه می دهد. «سیمور» از نگاه خودش یک زندگی رویایی و مرفه آمریکایی تشکیل داده است، اما دختر نوجوانش یکی از مخالفان جنگ ویتنام و منتقد سبک زندگی راحت پدرش است. رابطه سیمور و دخترش بدون شک یکی از قدرتمند تصویرسازی ها از رابطه میان پدر و دختر در ادبیات جهان محسوب میشود. اما زاویه دید «راث» تنها به یک سمت اکتفا نمی کند و وی از طریق سقوط «سیمور» به تاثیرات روایات بزرگ تاریخ بر افراد می پردازد و مفاهیمی چون هویت، خانواده، بلندپروازی، نوستالژی و عشق را به چالش می کشد. این رمان نوسانی یکپارچه میان خشم و پشیمانی است و نه تنها بهترین کتاب «راث» بلکه بهترین رمان ادبیات آمریکا در قرن 20 میلادی است.
«حنا بکرمن» رمان نویس، خبرنگار و تهیه کننده مستند «فیلیپ راث» شبکه بی بی سی است.
جویس کارول اوتس
«جویس کارول اوتس» نویسنده سرشناس آمریکایی و خالق رمان و داستانهای کوتاه درباره میراث ادبی «فیلیپ راث» گفت: من اندکی معاصرتر از «راث» هستم اما هر دوی ما در سال های خفقانآور دهه 1950 میلادی مطرح شدیم، عصر فرمالیستی، و طعنه آمیز آثار «هنری جیمز»، دوره ادبیات تلویحی و کم گویی و مهم تر از همه عدم استفاده از شخصیت انسانی، همچنان که «تی اس الیوت» میگفت شعر گریزی از شخصیت است. اما «فیلیپ راث» با قدرت، درخشان و گاها خشن با لحنی سخره آمیز تمامی این ویژگیها را پس زد و دنباله روی «کافکا» و «لنی بروس» شد. اما «راث» چیزی بیش از یک انقلاب خشمگین بود و در قلبش یک اخلاق گرای واقعی بود و همواره در تلاش برای ریشه کن کردن تزویر و دروغگویی در زندگی عمومی و شخصیاش بود.
همچنین «اما بروکس» رماننویس و ستوننویس گاردین و «جیمزر شاموس» فیلمساز و فیلمنامهنویس آمریکایی و کارگردان اقتباس سینمایی از رمان «خشم» نوشته سال 2008 «فیلیپ راث» رمان «خداحافظ کلموبوس» را به عنوان اثر محبوب «راث» برگزیدند، «دیوید بدیل» نویسنده و کمدین آمریکایی رمان «شکایت پروتنوی» را انتخاب کرد و «هادلی فریمن» نویسنده و ستوننویس گاردین «رمان پاستورال آمریکایی» را به عنوان محبوبترین اثر «فیلیپ راث» برگزید.
«ننگ بشری»، «الهه انتقام»، «نویسنده ارواح»، «توطئه علیه آمریکا» و ««من با یک کمونیست ازدواج کردم» از جمله دیگر رمانهای معروف «فیلیپ راث» هستند.
این نویسنده آمریکایی در طول شش دهه فعالیت ادبی جوایز فراوانی کسب کرده که دو جایزه کتاب ملی آمریکا، سه جایزه پن فاکنر، جایزه فرانس کافکا، جایزه ملی منتقدین کتاب، جایزه مدیسی فرانسه و جایزه من بوکر بخشی از آنها محسوب میشود.
5858
نظر شما