رخشان بنی‌اعتماد در یادداشتی از قتل آتنا اصلانی دخترک هفت ساله نوشت.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، رخشان بنی‌اعتماد در یادداشتی برای قتل آتنا اصلانی نوشت: 

«سال‌ها پیش به عیادت زن جوانی که خودسوزی کرده بود رفتم. شدت جراحت‌اش بسیار بالابود. شوکه شدم از صورت خندان و بی‌نشان از هیچ دردش که تنها بخش پانسمان نشده همه بدن سوخته او بود. به راحتی حرف می‌زد و انگار می‌خواست به زبان بی‌زبانی به من بفهماند که خوشحال است از اینکه تلاش‌اش برای خودکشی بی‌اثر مانده و زنده است. خوش باورانه به دکتر معالج‌اش گفتم که چه معجزه‌ای! حالش که خوب است و درد ندارد. جواب دقیق تخصصی دکتر به یادم نیست ولی واژه «عصب سوخته» از لابلای حرف هاش هرگز از یادم نرفت چون دو روز بعد زن جوان مُرد...

جامعه ما «عصب سوخته» شده، زخمی و زخم خورده از دردهایی که تا عمق استخوان و رگ و پِی‌‌هایمان را به آتش کشیده، اما انگار نباید همچنان واقعیت را باور کنیم.

باور کنیم که جامعه نیاز جدی و عاجل به آسیب‌شناسی اجتماعی دارد.

باور کنیم که زیر نقاب دروغین اخلاق بر ظاهر جامعه، چه تعفنی از امیال سرکوب شده و جواب نگرفته غلیان می‌کند.

باور کنیم که نادیده گرفتن نیاز‌ها و نبود امکان برای تخلیه فشار غرایز طبیعی می‌تواند هر انسان کم ظرفیتی را به هیولای دریده و افسار گسیخته‌ای مبدل کند.

باور کنیم آموزش‌های هشدار دهنده از سنین کودکی یک ضرورت است و تا حد بسیار زیادی می‌تواند این طفل معصومان را از خطر آزار نه فقط منحرفان جنسی، حتا محارم خود محافظت کند.

باور کنیم سیستم آموزشی مطیع پرور و فرمانبردار استقلال شخصیتی و «نه» گفتن را از کودکان ما گرفته است.

باور کنیم که سرپوش گذاشتن بر واقعیت‌های هولناک هر روزه و تکرار شونده در جامعه و ماله کشیدن بر حفره‌های عمیق موجود، نیاز به جراحی‌های جدی برای راهکارهای عاجل دارد.

واقعیت است که همه ما «عصب سوخته» شده‌ایم. از تکرار مصیبت‌های مکرر و مکرر... و نه بی‌قیدی و بی‌دردی. جواب نگرفته از چرایی یک فاجعه، مصیبتی دیگر بر سرمان هوار می‌شود.

تا زمانی که به مصداق اسم هوشمندانه فیلم پوران درخشنده، «هیس، دختر‌ها فریاد نمی‌زنند» و اثبات این واقعیت که «هیس، پسر‌ها هم نباید فریاد بزنند» و «هیس، فریاد که هیچ، هیچکس حق طرح سوال، حق اعتراض، حق آموزش مراقبت‌های دفاعی لازم به بچه‌های در معرض آسیب، باسونامی غرایز فرو خفته و سرکوب شده کمین گرفته در هر کوچه، پس کوچه‌ای را ندارد». (هیس، موضوعات کوچکی مثل «آتنا» را بزرگ نکنید، کارهای بزرگ‌تر فرهنگی مثل لغو مجوز کنسرت و توقیف فیلم‌های سینمایی و پایین آوردن دیش‌های ماهواره در اولویت است).»

58241

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 686571

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 12 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 19
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام RO ۱۰:۵۵ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
    69 7
    خانم میلانی عصب سوخته توصیف به جا یی برای حس وحال ما نسبت به اینگونه وقایع است. واقعا اندوهگین وناراحت میشویم ولی در عین حال درمانده ایم
    • بی نام A1 ۱۹:۲۸ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
      71 2
      خانم میلانی کیست؟ ایشان رخشان بنی اعتماد هستند.
  • بی نام BE ۱۰:۵۶ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
    72 1
    آفرین... عده ای که مسئول هستن متاسفانه اکثرا به فکر ظاهر سازی و در کنارش، پر کردن جیبهای خود هستند، نه به فکر جامعه و دردهایش و درمانش... همه چیز فقط حفظ ظاهر شده... ظاهری مثلا اخلاقی که پشتش مردابی متعفن پنهان شده... تا به کی انکار و انکار و انکار؟
    • بی نام A1 ۰۷:۵۳ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۴
      30 2
      ریا و چاپلوسی همه جا را پر کرده
  • بي نام ۱۱:۰۶ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
    72 3
    بسيار عالي بود فقط لغو كنسرت امروز در نماز جمعه حتي اشاره هم نكردن اقايون فقط نيش وكنايه به دولت
  • بی نام A1 ۱۱:۰۸ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
    61 2
    اتفاقا وقتی خبر این فاجعه را خواندم یاد فیلم هیس دخترها گریه نمی کنند افتادم. به جز دو متر پارچه دردی در این کشور نداریم.
  • بی نام A1 ۱۱:۲۹ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
    40 3
    عالی
  • بی نام IR ۱۱:۵۰ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
    55 2
    درود بر شرفت خانم بنی اعتماد
  • بی نام IR ۱۱:۵۶ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
    23 3
    نوشته خوبی که مقدمه ان منصفانه تر از موخره و نتیجه گیری آن است.کارهای بزرگ و مهمی که هنرمندان مدعی صاحب سبک و رسالت برای خود تعریف کرده اند چیست؟ واقعیت "جامعه ایرانی" این است که "هزار دستانی"است. تولرانس فرهنگی گوشه و کنار کشور با مراکز جمعیتی و ابر شهر های ان تفاوت های زیادی دارد و نسخه پیچی واحد برای تمامی ارکان ان امکان پذیر نیست.نیازهای فرهنگی تمامی جامعه انها نیست که در پایان فهرست کرده اید.پس از رد طرح یونسکو 2030 لازم است برای "نیازهای متوسطین جامعه" استاندارد محصولات اموزشی و فرهنگی مناسب تهیه شود. این کار مدتها به تعویق افتاده و هر مسئول گوی آتش را به سوی دیگری پرتاب می کند.الگوی فرهنگی متوسط جامعه ایرانی پیش از 57 سلب و محو شده و جایگزین ان جدال بی پایان طیف وسیعی از سلایق است...
  • بی نام IR ۱۱:۵۶ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
    37 1
    توصیفی بسیار عالی از اوضاع اجتماع ما
  • بی نام IR ۱۱:۵۸ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
    70 6
    و یک هیس دیگر " سند بیست شی را نپذیرید و از آن حرف نزنید. چون این سند حافظ کودکان ما بخاطر کسب آگاهی های لازم در مراقبت از خود است.
    • بی نام IR ۱۹:۳۳ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
      6 60
      کسی نمیگه مثل سند 2030 نداشته باشیم حرف اینه که خودمون با فرهنگ و اعتقادات خودمون این سند رو آماده کنیم میشه از پیشنهادات خوب سند هم استفاه کرد ...
  • مرتضی RO ۱۲:۵۷ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
    38 2
    درود بر شما
  • بی نام A1 ۱۹:۳۰ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
    36 1
    هر بار که چنین اتفاقی تکرار می شود فقط سه چهار روز در باره اش حرف می زنیم و بعد تمام. مسوولان هم که کارهای مهم تری دارند
  • بی نام A1 ۱۹:۳۰ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
    23 2
    واقعا درد آور است این نوشته دست شما درد نکند
  • جمشید A1 ۱۹:۳۵ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
    28 3
    بانو بسیار سپاس از موضع گیری به جایتان
  • الهام A1 ۱۹:۳۶ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۳
    32 2
    رخشان بنی اعتماد همیشه حرف حساب می زنه دمش گرم
  • الیاس A1 ۰۴:۱۲ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۴
    21 1
    سر کار خانم بنی اعتماد چقدر جامع و زیبا مثال زدید کاش ایشان یک پست بالای اجرایی در مملکت میداشتند که از خیلی از آقایان و مدیران دکوری مملکت موفق تر عمل خواهند کرد
  • بی نام A1 ۰۴:۲۹ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۴
    16 2
    امان از عالمان بی عمل