۰ نفر
۱۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۵

باید توجه داشت بزرگانی چون: حافظ، مولوی، سعدی و فردوسی در صورتی به کار ما می‌آیند که با یک سیاست‌گذاری درست فرهنگی به سراغ انها برویم.

این عنوان که مولوی در جهان معاصر زیاد مورد توجه قرار گرفته است خود محل بحث است که آیا اکنون دردنیا روی مولوی حساب جدی باز کرده‎اند یا مثل بودا و شکسپیر یا مثل ادیبان و عرفای معروف اقوام و ملل مختلف که آن‏هم به نوبه خود مورد توجه قرار گرفته‏اند، مورد توجه قرار گرفته است؟

به مولوی و عرفان به دلایل مختلف در جامعه ما و شاید بعضی از مواقع از بیرون از جامعه ما به عنوان سیاست توجه می‎شود. بدین ترتیب که در جامعه ما کسانی که با نظام سر ناسازگاری دارند اینطور فکر می‎کنند که گرایشهای عرفانی یک نوع رقیب فقه وشریعتند میان طریقت و شریعت از قدیم هم رودرویهایی در میان عوام (طبقه‏ای که خیلی تعریف شده به دو طرف نگاه نمی‏کنند) مطرح بوده است. عده‎یی هم که از متعصبان نظام هستند می‎گویند عرفان را نفی نکنیم اگر ما عرفان را نداشته باشیم پس از دین چه باقی می‎ماند.این دیگر به دلایل مختلف در جامعه جا افتاده که عرفان در مقابل شریعت راهی باز می‎کند .علتش هم خودنمایی عده‏ای است که با عرفان برای خود دکانی باز کرده‏اند و رازجویی عده‎ای دیگر است که بدنبال بازشدن دری از رازهای هستی هستند.

اگر ما مهندسی فرهنگی داشته باشیم و بدانیم چه چیزی را می‎خواهیم و چقدر می‎خواهیم و چه چیزی را نمی‎خواهیم وبرای چه نمی‎خواهیم آن‌وقت خیلی روشن و معلوم می‎شود که مولوی در جامعه ما چه جایگاهی باید داشته باشد. و می توانیم از آموزه های او به بحران های خود و از جمله بحران هویت پاسخ بگوییم . ولی در سیاست گذاریهای کشور ما تکلیف این مسائل روشن نیست.الان در این شرایط بلاتکلیفی خود عرفان و خود مولوی شاید از عواملی باشد که به هویت ما آسیب بزند. یعنی ما واقعاً ندانیم که مولوی را می‏خواهیم یا نمی‎خواهیم.

اما از نظر کلی جای هیچ شکی نیست که مولوی جزو پنج یا شش نفر بزرگان ادب و عرفان ماست که بالاخره اگر هویت ایرانی مورد توجه قرار بگیرد حتماً باید اینها هم به یاد مردم بیایند. ما این آدمها را در قله ادب و عرفان خود داریم اما آنچه را که عرض کردم بیشتر روی حجم ذهنی اشخاص و چگونگی گرایشهای مردم است که درجامعه ما مهندسی نشده و کارها به صورت سلیقه ای اداره می شود .

به هر تقدیر باید دانسته شود که چگونه می توان حقائق عرفانی را برای جوانان و غیر متخصصان بیان نمود . در یک کلمه اگر می‏خواهیم معارف عرفانی با عمل میسر ‎شود و باید ریاضت کشید و کار کرد تا به جایی رسید اما هیچ کس با خواندن شعر به جایی نمی‏رسد مگر اینکه به قول فلوطین ارزش تشویقی داشته باشد. شما اگر یک دوره کلاسهای مثنوی را ببینید تشویق می‎شوید که سیر و سلوک معنوی بکنید ولی اگر دومی را انجام ندهید اولی به شما چیزی نمی‏دهد.

 

کد خبر 585566

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 4 =