۰ نفر
۲۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۰

ایسنا نوشت،«هرکسی به زبان خودش می‌میرد» اولین مجموعه شعرهای «سید‌مهدی حسینی‌نژاد»، شاعر و مترجم جوان و خوش‌قریحه ایلامی است. این اثر از سوی انتشارات «مایا» به چاپ رسید و در نمایشگاه بین‌المللی کتاب امسال رونمایی شد. شعرهای این مجموعه در قالب سپید سروده شده و تم اصلی آن جنگ است. به بهانه‌ی انتشار این مجموعه به گفت‌وگو با این شاعر نشستیم.

 حسینی‌نژاد معتقد است: شعر ایران از مانیفست‌ها رهایی پیدا کرد اما این روزها گرفتار یک آفت جدید هست و آن فضای مجازی است. در حقیقت فضای مجازی یک فضای ول انگار، بی در و پیکر و بدون حساب‌وکتاب است. تعداد شعر نماها و شاعر نماها در این مدت کوتاهی که فضای مجازی غالب شد، چندین هزار برابر شد و هرکسی از هر روزنه‌ای به خودش اجازه می‌دهد و شعر می‌نویسد. البته حضور شاعران مطرح در این فضا هم لازم است اما این شاعران فریب اتفاقات عجیب‌وغریب را نخورند و در یک‌کلام شاعر لایکی نباشند.

-تم اصلی اولین مجموعه‌ی اشعار شما جنگ هست. چرا به سمت این فضا و موضوع رفتید؟

قبل از اینکه این اشعار در قالب جنگ به چاپ برسند، قرار بود که قسمتی از یک مجموعه باشند و بقیه شعرها نیز با مضامین مختلف در کتاب منتشر شوند. بعد از مشورت با دوستان به این نتیجه رسیدم که شعرهای من در حوزه جنگ، باید به صورت مستقل چاپ شوند. اینکه چرا از جنگ نوشته‌ام، بیشتر به خاطر جلوگیری از این فاجعه است و به همین خاطر با عشق از جنگ نوشتم. ما وقتی زنده هستیم می‌توانیم بنویسیم، وقتی جنگ هست، زندگی معنایی ندارد؛ بنابراین من باید از جنگ و به تعبیر دیگر از صلح و زندگی می‌نوشتم تا بتوان نفس کشید و بعد به هنر و ادبیات فکر کرد و اثر خلق کرد.

-این مجموعه از مدت‌ها پیش آماده بود؛ اما دلیل دیرکرد در چاپ و انتشار آن چیست؟

یکی از دلایل آن، این بود که سعی داشتم مجموعه قابل دفاعی باشد هرچند که دیر چاپ کردن هم ممکن است خطرناک باشد و امکان دارد یک اثر هیچ‌وقت به چاپ نرسد اما توصیه‌ی من دقت در چاپ و انتشار آن بود.

-به نظر می‌رسد که شعرهای شما ارتباط مستقیمی با تحولات منطقه و فضای پر از آشوب جهان امروز دارد. با این مطلب موافقید؟

تلاش من این بود که فراتر از یک جغرافیای مشخص یا حتی یک مرز فرهنگی مشخص بنویسم. قطعاً اتفاقاتی که در دنیای امروز در حال رخ دادن هست، در شکل‌گیری مجموعه مؤثر بوده. حتی می‌توانم بگویم که محیطی که در آن زندگی کرده‌ام، بخشی از گذشته‌اش به جنگ مربوط است و این فضا هم بر شعرم بی‌تردید تأثیر گذاشته. شاید درگذشته آثار هنری با به تصویر کشیدن روابط محدود انسانی و جغرافیایی مشخص تولید می‌شدند، اما امروزه، اشتراکات بسیاری در میان مردم جهان وجود دارد و باید درباره‌ی آن‌ها صحبت کرد. وقتی‌که در این مجموعه از زنی حرف می‌زنم که شوهرش در جنگ کشته‌شده و در رؤیاها با او صحبت می‌کند، در واقع به این نتیجه رسیده بودم که این مسئله در همه‌ی کشورهای جنگ‌زده و در تمام جنگ‌ها وجود داشته. یا شعرهایی که درباره بازماندگان جنگ هست. درواقع مجموعه‌ای از آرزوها، رویدادها، عواطف و تنهایی‌های مشترک را می‌توان در همه‌ی جنگ‌ها دید. مترجم‌هایی که مجموعه را به دو زبان کوردی و عربی ترجمه کردند، اعتقاد داشتند که آن رسالت اشتراک‌گذاری هنر و همزاد پنداری با ملت‌ها در این کتاب اتفاق افتاده.

-چرا در فرم و محتوا سعی کردید به سمت کوتاه سرایی بروید؟

به قول یکی از دوستان شعرهای من شبیه به نکته‌های کنکوری هست که در عین کوتاه بودن مهم هستند؛ اما واقعیت این است که جنگ یک پروسه‌ی طولانی هست اما من کوتاه نوشتم؛ یعنی نوعی تناقض در این بین به وجود آمد. تلاشم این بود که با اختصار فراوان، معنای بلندی را به مخاطب منتقل کنم و شعر همچنان در ذهن او ادامه داشته باشد. البته من کوتاه سرایی را دوست دارم و تقریباً این ویژگی در همه‌ی شعرهایم هست. شاید تشبیه کردن شعرهای این مجموعه به کودتا دقیق‌تر باشد، چون کودتا در زمان کوتاهی رخ می‌دهد ولی پیامدهای آن ادامه دارد. البته بازی کردن با فرم را نمی‌پسندم و اصراری بر فرم گرایی در شعر ندارم.

-تقریباً همه شعرهای شما تصویر دارند. چرا به دنبال تصویرسازی و خلق فضا بوده‌اید؟ و آیا پیشینه‌ی ذهنی شما در آفرینش آن‌ها مؤثر بوده؟

به نظرم اگر شعری تصویر نداشته باشد، درجه موفقیتش پایین می‌آید. مخاطب باید از خوانش عادی کلمات به خوانش ذهنی و تصویری آن برسد. بخشی از دوران کودکی من در جنگ گذشت و تصاویری از آن زمان در ذهن من وجود دارد. بخشی از تصویرهای ذهنی شامل پیرامون -یعنی کشورهای همسایه که با جنگ درگیرند- و محیط رسانه‌هایی است که در آن‌ها زندگی می‌کنیم. به این موارد تجربه‌های شخصی را هم می‌توان اضافه کرد. یک‌بار که به کشور عراق سفرکرده بودم، مرگ را در یک کشور جنگ‌زده از نزدیک لمس کردم. در یکی از میدان‌های اصلی شعر بغداد، تانک‌ها و ماشین‌های زرهی آمریکایی‌ها به صورت ردیف وار در حال حرکت بودند. ماشینی که ما در آن نشسته بودیم، خلاف جهت آن‌ها حرکت می‌کرد. از بدِ حادثه ماشین در مسیر اصلی حرکت نیروهای آمریکایی خاموش شد. بی‌تردید آمریکایی‌ها خیال می‌کردند که ما برنامه‌ی ترور یا آسیب زدن به آن‌ها را داریم، ولی در حقیقت ما گذرندگان عادی بودیم. به هر حال با همه‌ی این‌ها به خیر گذشت اما آنچه که در ذهن من ماند، جنگ و تبعات آن بود.

-زبانی که برای شعرهای این مجموعه انتخاب کردید، به‌نوعی جهانی هست. آیا می‌توان گفت که این به دلیل مترجم بودن شماست؟

زمانی که ادبیات‌های مختلف را رصد می‌کنیم، هر کدام از این ادبیات‌ها عطرهای خودشان را دارند. ترجمه باعث می‌شود تا یک شاعر، یک نویسنده و یا یک هنرمند، در مدت زمان کوتاهی شعر و ادبیات جهان را بخواند و رصد کند.

-واقعیت آن است که تعداد کارهای شاخص در حوزه شعر جنگ، زیاد نیستند. چرا اقبال شاعران جوان بیشتر به سمت مضامین عاشقانه و اجتماعی است؟

عشق فصل مشترک انسان‌هاست. حتی سیاسی‌ترین شاعران جهان هم شعرهای عاشقانه دارند. حتی من هم یک مجموعه شعرهای عاشقانه دارم که آماده چاپ است؛ اما حقیقت آن است که شاعران ما آن گونه که باید به جنگ نگاه نمی‌کنند. برخی‌ها برای جنگ محدوده می‌چینند و نگاه جهانی ندارند و عده‌ای هم دچار شعارزدگی و گرایش‌های سیاسی می‌شوند. بعضی از شاعران نیز از اتفاقاتی صحبت می‌کنند که نه تجربه‌ی شخصی آنهاست و نه تجربه ذهنی. به معنای دیگر، جنگ را چه در دنیای واقعی و چه در خیال خود زندگی نکرده‌اند و این باعث می‌شود تا شعرهایی که سروده می‌شود، اغلب مصنوعی جلوه بدهد.

-اثر شما در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران حضور داشت. شما با آثار حاضر در نمایشگاه امسال را هم رصد کردید. سطح شعر ایران را در حال حاضر چگونه می‌بینید؟

زمانی شعر ایران گرفتار مانیفست‌ها، شعرنماها و شاعرنماها بود. به‌نوعی شعر در چنگ این جریان‌ها اسیر بود و جریان ادبی کشور را تا حدودی ضعیف کردند اما شعر ایران خوشبختانه راه خود را می‌رود و همچنان زنده است. امسال مجموعه‌های ضعیف و ناپخته‌ی زیادی در نمایشگاه وجود داشت، اما در کنار آن‌ها آثار قابل تأمل و قابل دفاع هم دیده می‌شد. شعر ایران از مانیفست‌ها رهایی پیدا کرد اما این روزها گرفتار یک آفت جدید هست و آن فضای مجازی است. در حقیقت فضای مجازی یک فضای ول انگار، بی در و پیکر و بدون حساب‌وکتاب است. تعداد شعرنماها و شاعرنماها در این مدت کوتاهی که فضای مجازی غالب شد، چندین هزار برابر شد و هرکسی از هر روزنه‌ای به خودش اجازه می‌دهد و شعر می‌نویسد. البته حضور شاعران مطرح در این فضا هم لازم است اما این شاعران فریب اتفاقات عجیب‌وغریب را نخورند و در یک‌کلام شاعر لایکی نباشند. شعرهایی که از نظر تکنیک و محتوا حرفی برای گفتن دارند و اغلب موردتوجه شاعران مطرح هست و درباره آن بسیار گفته و نوشته می‌شود، ناگهان در این فضا اقبالی به آن نمی‌شود و در عوض شعرهایی با پرداخت ضعیف و بی‌مایه، توجه همگان را به سمت خود جلب می‌کند. شاید بخش قابل‌توجهی از این مسئله، به دیده شدن انسان‌ها برمی‌گردد؛ اما دیده شدن به چه قیمت؟ باید از این مسئله ترسید که مخاطبان، شاعران را به سمتی هدایت نکنند که منجر به شعرهای مصرفی و کاملاً نازل شود. ظرفیت فضای مجازی برای ادبیات دیگر کشورها هم هست اما نکته‌ی تأسف‌آور اینجاست که تنها کشوری که ادبیاتش از این فضا آسیب خورد، کشور ما و شعر ایران بود.

-شعر ایلام را در چه جایگاهی می‌بینید؟

ایلام یک مرکز تمدنی و فرهنگی به‌حساب می‌آید و همواره گذشته و پیشینه‌ی آن بر ساکنانش تأثیر گذاشته که نمود آن را در شعر ایلام هم می‌بینیم. خوشبختانه در سطح کشور با احترام از شعر ایلام یاد می‌کنند و این به فضل شاعران بزرگی است که در این محدوده زیست کرده‌اند. جریان ادبیات ایلام قابل‌توجه و قابل‌بحث و مهم است. درست است که شعر ایلام در دهه 70 چهره‌های مهمی را به کشور معرفی کرد اما می‌توان گفت که شاعران خوب بسیاری در راه هستند و شعر ایلام همچنان به پویایی و حرکت خود ادامه می‌دهد.

46

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 567693

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 11 =