محمدرضا باهنر می‌گوید: اصولگرایان چهره کاریزماتیکی ندارند،کسانی قبلاً آمده‌اند و امتحان شده‌اند و قضیه بغرنج است.

بخش‌هایی از گفتگوی دبیرکل جبهه پیروان با نشریه امید ایرانیان را در ادامه بخوانید؛

*{درباره دلیل کاندیدا نشدنش}: گمانه‌های زیادی مطرح شد. از اینکه طرف می‌خواهد خود را برای ریاست جمهوری گرم کند تا اینکه می‌دانسته رأی نمی‌آورد. عده‌ای هم بحث پذیرفتن سمت در دولت، حتی دبیر شدن در مجمع تشخیص مصلحت نظام و حتی شهرداری تهران را هم مطرح کردند اما من هیچ کدام را تأیید نمی‌کنم. مثلاً در مجلس دهم من از کرمان که الان دکتر زاهدی، نماینده‌اش است، می‌توانستم کاندیدا شوم احتمال رأی آوری‌ام هم در آن منطقه بالا بود. حتی آقای زاهدی گفت که من رئیس ستادت می‌شوم. بنابراین اگر من می‌خواستم که در مجلس باشم و می‌دانستم در تهران هم رأی نمی‌آوردم، می‌توانستم در کرمان کاندیدا شوم اما نشدم. من قصدم این بود که کمی مسیر کاری‌ام را عوض کنم. الان هم کارهای حزبی و تشکیلاتی می‌کنم و به برخی مسئولین اجرایی نظام، شخصیت‌ها و مسئولین سیاسی مشورت می‌دهم. حتی در خدمت شخص رئیس جمهور، وزرا و معاونانش هستیم اما اینها هیچ کدام رسمی نیست. یعنی اینکه حکمی ندارم.

* {در پاسخ به این سوال که از طرف دولت هم پیشنهاد داشته‌اید؟ آخرین پیشنهادچه بوده است؟}: بله. خیلی به من محبت داشتند و پیشنهاداتی دادند اما من گفتم که بدون حکم حاضرم هر کمکی بکنم.از خود دولتی‌ها بپرسید. اما در حد مشاور و دستیار بود.

* نظرم آقای عارف خیلی خوب برد. عارف مجلس نهمی که فراکسیون اقلیتش 25 تا عضو داشت را الان به 103 تبدیل کرده است و این یک ثروت اجتماعی بزرگی است. برخی فکر می‌کنند که این حرفها را من برای تخریب می‌زنم اما بحثم این است که آقای عارف سرمایه اجتماعی خوبی دارد و من فکر می‌کنم که در تصمیمات مجلس ایشان خیلی مؤثر خواهند بود. شما ببینید که الان کسانی که در مجلس ما اصلاح‌طلب نیستند 190 نفر هستند.

* ببینید در مجلس کار را با امر و نهی نمی‌توان پیش برد. من یکبار مجلس را اداره می‌کردم و یکی از نمایندگان اخطاری خارج از دستور داد و من بعدش گفتم که اخطار وارد نیست. نماینده خطاب به من از پشت تریبون گفت که ببین من تو را آنجا نشاندم و خودم هم پایینت می‌آوردم. من هم گفتم که حق با شماست و اشتباه هم نگفتم. یعنی نمایندگان می‌توانند به هیأت رئیسه رأی ندهند و حتی هیأت رئیسه را استیضاح کنند. اما در دولت چنین چیزی نیست. مگر وزرا می‌توانند رئیس دولت را استیضاح کنند و یا معاون قوه قضائیه می‌تواند، از رئیس قوه نافرمانی کند؟ اما هیأت رئیسه مجلس، می‌توانند. بنابراین حرف من اصلاً شعاری نیست. رئیس مجلس اگر بد مدیریت کند، رأیش برای دور بعد می‌ریزد.

* احمدی نژاد را هم داریم رصد می‌کنیم. اگرچه خودش هم می‌گوید که من کار انتخاباتی نمی‌کنم اما دارد کار انتخاباتی می‌کند و کسی باورش نمی‌شود.

*{در پاسخ به این سوال که آیا قبول دارید که دیگر اصولگرایان چهره کاریزماتیکی برای انتخابات‌ها ندارند؟}: بله. کسانی قبلاً آمده‌اند و امتحان شده‌اند و قضیه بغرنج است. الان دیگر دوره چهره کاریزماتیک هم گذشته است. فکر می‌کنید که آقای روحانی یا احمدی‌نژاد چهره کاریزماتیکی دارند؟ من با آقای روحانی 16 سال در مجلس همکار بودم اما ایشان را چهره کاریزماتیکی نمی‌دانم. برایش هم دلیل دارم. اینکه من 4 تا اگر می‌گویم، هر کدام که اتفاق می‌افتاد او رئیس جمهور نمی‌شد. اگر آقای هاشمی ثبت نام نکرده بود. اگر آقای هاشمی رد صلاحیت نشده بود. اگر آقای عارف مجبور به کناره گیری نمی‌شد و او را وادار به کناره گیری نمی‌کردند. اگر 4 نفر از اصولگرایان با هم رقابت نمی‌کردند. هر کدام از اینها اتفاق می‌افتاد، آقای روحانی رئیس جمهور نمی‌شد.

بنابراین روحانی جزو چهره‌های کاریزماتیک نیست. ما تا دوره پنجم مجلس شورای اسلامی، در انتخابات ریاست جمهوری چهره‌های کاریزماتیک داشتیم. دوره اول، بنی صدر، بعد مرحوم شهید رجایی، بعد حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و بعد هم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بودند. اما از زمانی که رقابت سال 76 بین رئیس دولت اصلاحات و آقای ناطق نوری رخ داد و تخت گاز رفتند، دیگر دوران چهره‌های کاریزماتیک تمام شد و دیگر حتی رأی هم نخواهند آورد.

*{در پاسخ به این سوال که نظرتان درباره ممنوع‌التصویری رئیس جمهوری اسبق چیست و آخرین بار کی او را دیدید؟}: ببینید بحث نظر شخصی من مطرح نیست. ما یکسری مسائل ملی داریم که باید حواسمان به آنها باشد. مشکلی که ما داریم این است که اگر کسی کاره‌ای بشود یا نشود، فکر می‌کند که همه کاره است. باید در کشور تقسیم کار باشد و این تقسیم کار را بر اساس قانون اساسی به رسمیت بشناسیم. آخرین بار در یک جلسه ختم بود که ایشان را دیدم. اما آخرین روز که با ایشان کار کردم در مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و ما نشستی نداشته‌ایم که بنشینیم با هم صحبت کنیم و یا گپی بزنیم.

* من با رئیس دولت اصلاحات یک خاطره خوبی دارم این بود که در جلسات آخر حضور او در مجمع، او صحبتی کرد و من در دفاع از ایشان صحبت کردم (شاید هم من پیشنهادی داده باشم و ایشان حمایت کرده باشد، دقیق یادم نیست) پیشنهاد ایشان مخالف زیاد داشت اما با همکاری من و آقای خاتمی رأی آورد بعد که می‌خواستیم از مجمع بیرون بیاییم، آقای خاتمی به من گفت که باهنر ما خیلی خوب با هم می‌توانیم کار کنیم و من گفتم که بله اما حیف که دیگر آخر دوره است. اگر زودتر متوجه می‌شدیم، بهتر بود.

* بنده اگر اپوزیسیون نظام شدم، باید پی اعدام هم به تنم بمالم. به هر دلیلی اعتقادی، قدرت و هر چیزی می‌خواهم بر علیه نظام کار کنم. خب معلوم است که این چیزها را هم دارد.

*صریح می‌گویم که بخشی از خانواده انقلاب، ضد انقلاب هستند. خب چه کار باید کرد؟ تعارف نداریم. هیچ کشوری هست که اجازه دهد، مخالف نظام قانونی کشور کار کند؟

2929

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 566250

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 5 =