«علی جان،هنرمند این ملک سالهاست به جای تشویق،یا تحقیر شده یا در زمانه درست از او یادی نشده.از این رو آداب تحسین شدن و از پلهها بالا رفتن و سخن گفتن نمیداند،کاری کنیم که تشویق یاد بگیریم.»این حرفهای علی حاتمی دوستداشتنی است که در یکی از جشنهای زمان حیاتش وقتی داشت از پلهها بالا میرفت از دستپاچگی، سکندری خورد و نزدیک بود زمین بخورد.خطاب این چند کلمه به علی معلم بود که یک سال بعد از رفتن علی حاتمی جشنی را پایه گذاشت که پریشب شانزدهمین دورهاش برگزار شد.اینکه علی حاتمی به نقطه درستی زده است که شکی نیست.اصولا به نقطه درست میزد؛دقیق. نمونه هایش در فیلمهایش زیاد است.اینجا هم با استناد به این روایت، میتوان گفت علی حاتمی جرقه جشنی را زده که با همه سنگاندازیها در راه برگزاریاش به دوره شانزدهم رسیده است.
میخواهم کمی روی این حرف حاتمی بمانم،وگرنه تکلیف جشن حافظ که مشخص است و راه خود را دارد میرود و به قول فرامرز قریبیان در همین جشن شنبه شب؛ مهمترین جشن سینمای ایران است،چون جهتگیری خاص-شما بخوانید سیاسی- ندارد. اینکه چرا در تمام این سالهای قبل و بعد از علی حاتمی نتوانستیم جشنی را در خور سینماگر ایرانی برگزار کنیم که به او اعتماد به نفس بدهیم؟ چرا وقتی جشنوارهای برگزار می کنیم که میشود مهمترین حشنواره سینمایی ایران،به مراسم اختتامیه اش که میرسیم نمیدانیم چطور تشویق کنیم.سینماگر ما اگر نداند حتما جایزه میگیرد به آن جشن نمیآید.برای جشنواره شرط میگذارد که اگر به بازیگرم جایزه میدهید من هم میآیم جایزه ام را میگیرم،یا اگر جایزه نمیدهید نمیآیم.بعضی وقتها هم بدعتهای خطرناکی هم گذاشته میشود مثل جشنواره فجر سه سال پیش که جایزه بازیگری تغییر کرد و آنقدر چرخید تا به رضا عطاران رسید.جشن خانه سینما هم که آنقدر تکلیفش معلق است که نمیشود مسیر و روش مشخصی را برایش دید. سینماگر ما می ایستد مقابل چنین رفتاری،چنین تحقیری.میآید در مراسم مینشیند و فقط برای عده ای دیگر دست میزند و از خود جشن لذت نمیبرد.نمیخندد.همه چیز آنقدر رسمی است که باید عصا قورت داد و به آن مراسم رفت.این میشود که همه این سینماییها-نه سینماگران،حتی تماشاگران عادی سینما- برای جشن حافظ به شهادت فیلمهایی که از آنها دیده است سرودست می شکند و از ساعتها قبل میآید مقابل تالار وحدت تا بلکه راه ورودی به داخل بیابد. هیچ سند تاریخیای از مراسمهای سینمایی فجر و خانه سینما در اختیار مردم قرار ندارد. تکوتوک چرا،اما به شکل آرشیوی هماهنگ و شکیل نه.کسی اگر بخواهد بداند عکس العمل بازیگران و کارگردانان سینمای ایران وقتی به همکارشان در مثلا بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر یا نهمین جشن خانه سینما جایزه داده شده،چیست؛ سندی تصویری نمیتواند پیدا کند. از اسکار و گلدن گِلاب مثال نمیزنم. چون در این صورت میتوان پوزخند شما که دارید این چند خط را میخوانید حس کنم.اما منِ سینماگر از کجا باید شور و حال خودم را در آینه سالهای رفته ببینم؟ کجا باید سکندری خوردنهای سالهای قبل را ببینم و اصلاحش کنم؟ این،یک تفاوت اساسی جشن حافظ است با دیگر مراسمهای سینمایی. جشن حافظ از این 15 سال گذشته دست کم بیش از ده سالش را تصویری میتواند در اختیار مخاطبش قرار دهد. پیشنهاد جدی هم میشود داد به این جشن که کل 15 دوره قبل را در یک پک شیک در اختیار مردم قرار دهد برای بازبینی تاریخی و خندیدن با بازیگرانی که الان خیلیهایشان بین ما نیستند.خسرو شکیبایی،عباس کیارستمی،مهدی فتحی،ساموئل خاچیکیان و دیگران را میشود با این جشن به خاطر آورد و زنده بودنشان را نه در کلام،که تصویر بیرون از فیلم و بازیگریشان دید. آنجایی که خودشان بودند و آمدند جایزه گرفتند و تشویق شدند.آنجایی که تحقیر نشدند.آنجایی که جایزهشان به منش سیاسی بعضی تغییر نکرد.آنجا که از هر قشری که در این سینما و تلویزیون کار کرده و زحمت کشیده دیده شده و تشویق شده است.آنجا که حتی تلویزیون هم برای تولیدات خودش مراسم آبرومندی برگزار نکرد و این وظیفه را یک نهاد بخش خصوصی انجام داد.آنجا که سریالهایی که در شبکه نمایش خانگی هم به دست مردم رسید،دیده شد و تشویق شد.آنجا که اینترنت و فضای مجازی وقتی مسئله جامعه می شود و برنامههایش در تیراژ گسترده دیده می شود،در جشن حافظ هم میآید روی خط اصلی نامزدی و جایزه.اینهاست که به سینماگری که دارد کار میکند احساس خوب میدهد.احساس تشویق میدهد.
برای همین است که حضور بازیگران میشود مکمل این تشویق.برای همین هم وقتی جشنی با این حجم قرار است برگزار شود،بهطبع باید بازیگری که قرار است جایزه بگیرد،در جشن حضور داشته باشد و خودش روی سن بیاید و سند تصویری بسازد.خواننده ای که قرار است جایزه بگیرد باید ادب کند و در جشن باشد.تعجب میکنم از خوانندهای که هوادار زیادی دارد و آداب برخورد با آنها را بلد نیست.خواننده میگوید «اگر برنده شده ام دیگر حضورم چه معنایی دارد؟جایزه ام را بدون حضورم اعلام کنید برایم بفرستید!» نمیفهمد که توی ستاره باید مکمل این تشویقی باشی که به احترام مردم از تو شده است.به احترام اینکه مردم هوادار تواند،باید در جشنی که تشویق میشوی بیایی و احترام بگذاری به مردم.این مکمل آن یکی است.سینماگر و خواننده به انتخاب مردم باید احترام بگذارد تا احترام ببیند.
خدا بیامرزد علی حاتمی را.جرقه خوبی را برای تشویق همکارانش زد.به عمر خودش کفاف نداد،اما باعث خیری شد که تا زمان جاری است برایش خدا بیامرزی میآورد.
5858
نظر شما