میراث فرهنگی آثار ملموس و ناملموس باقیمانده از گذشتگان است که نشانگر حرکت انسان در طول تاریخ است و باشناسایی آن زمینه شناخت هویت و خط حرکت فرهنگی او میسر می شود.
انسان از همان زمانی که در ذهن خود توانست وقایعی را که در گذر زمان اتفاق افتاده به یاد بسپارد و آنها را به عنوان تجربه در زندگی روزمره خود به کار برد همان تجربه ها ارزش خاصی در نزد انسان پیدا کرد چرا که آنها با مشقت به دست آمده و از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته و حتی بعضی ازاین تجربه ها جان مایه یک نسل بوده است.
شاید یکی از کلیدی ترین موضوعات در مباحث مربوط به میراث فرهنگی موضوع ارزش است، چرا که تمام آنچه ما در رابطه با میراث فرهنگی انجام می دهیم اعم ازشناسایی، حفاظت و معرفی همه به خاطرارزش هایی است که درمیراث فرهنگی(آثار تاریخی ،فرهنگی )مستتر است.
حفاظت از میراث فرهنگی برای تعادل بخشیدن به حیات انسانها و دستیابی به توسعه پایدار و سازمان یافته، که روند تکامل تمدن بشری را درپی خواهد داشت، از چنان اهمیتی برخوردار است که یک بسیج عمومی، جهانی، دولتی و مردمی را می طلبد. تا کنون کمتر تعریف جامعی برای این که مشخص کند موزه چگونه مکانی است ابراز گردیده است.
البته این بدان معنا نیست که هیچ درک صحیحی از اینکه موزه چیست وجود نداشته باشد. انگیزه ایجاد موزه همان اشتیاق به گردآوری است که ریشه شگرف در طبیعت انسان دارد. همه تمدن ها از ابتدایی ترین تا پیشرفته ترین آنها درتمایل به انباشتن اشیای زیبا، گران بها،کمیاب یا صرفا عجیب وغریب اشتراک داشته اند.
فرقه های مذهبی، فرمانروایان و ثروتمندان به گرد آوری نخستین مجموعه ها دست زده اند که به روی همگان یا برخی ازافراد جامعه گشوده می شدند.
موزه مکانی است فرهنگی وآموزشی که به گردآوری، مطالعه و محفوظ داشتن آثار مرتبط با تجربه های بشری درسطح کره خاکی و ارتباط متقابل انسان با طبیعت رابه منظور آگاهی، آموزش و لذت، پیش چشم همگان می گستراند.
حس و غریزه گردآوری و تملک اشیا همیشه در طبیعت انسان وجود داشته و در ادوار مختلف تاریخی دیده شده است که انسان اشیا وآثاری را که برایش جنبه حیاتی داشته است نگه داری می کرده است.
اشیایی که بیشتر ابزار کار روزمره بوده اند (مانند ابزارشکار،صید، ابزار جنگی ودفاعی ) اشیای زینتی، اشیای عجیب و جالب را به صورت مجموعه و هم چنین اشیایی را که با اعتقادات و باورهای انسان در ارتباط بوده حفاظت و نگه داری می کرده است. موزه ها امروز علاوه بر کارکردهای پیشین خود محلی برای آموزش و انتقال مفاهیم و اندیشه های بشری در سطوح مختلف است.
موزه ها دیگر صرفا مکانی برای انبار و به نمایش گذاشتن اشیا و آثار نیستند، بلکه مکانی برای انتقال پیامها و اندیشه ها و آرمانها و تجربیات بشری در سطح کره خاکی هستند.
با توجه به گوناگونی و تنوع در موضوعات و مفاهیم قابل ارایه در موزه ها و به منظور یکپارچه کردن و ایجاد همبستگی جامعه جهانی شورای بین المللی موزه ها هرساله شعاری را در این راستا به جامعه فرهنگی و خانواده موزه در سطح جهان اعلام می کند.
با توجه به شعارامسال ایکوم مبنی بر "موزه و مناظر فرهنگی" یادآوری این نکته که مناظر فرهنگی بخشی از میراث فرهنگی هرمرز و بومی است که در بستری طبیعی شکل گرفته اند و دارای تعامل پیوسته با طبیعت می باشند. ضروری است امروزه با ازبین رفتن بخشی از طبیعت که بستر شکل گیری این مناظر می باشند، حضور انسان در این مناظر محدود گردیده است.
عدم انطباق پذیری، گسستگی تعامل مطلوب انسان با این مناظر، پایداری مناظر فرهنگی را دچار اختلال کرده است . همچنین خاطر نشان می کنم که دانایی، حاصل ازتعامل تاریخی انسان با محیط است. به نحوی که اگر محیط حذف شود دیگر چیزی برای تعامل وجود ندارد. فرهنگ ها به این دلیل با یکدیگر متفاوت هستندکه محیط ها بایکدیگر تفاوت می کنند. زیرا زمانیکه محیط ها متفاوت باشند کیفییت تعامل با محیط ها فرق کرده و دانایی حاصله متفاوت خواهدبود.
مشکل امروزه ما این است که در خود آگاهیمان با محیط فرهنگی قطع رابطه کرده ایم . واگر تاثیری هم دارد تاثیراتی است که در ناخودآگاه ما می گذارد و این به آن معنی است که ما اجمالا از فرهنگ خودمان برخوردار می شویم ولی از آن بهره مند نمی شویم . درست مانند کسی که درجیب پول دارد اما از گرسنگی زجر می کشد.
باتوجه به معنای جامعی که امروزه موزه ها پیدا کرده اند ایجاد ارتباط میان موزه ها و مناظر فرهنگی موضوع مهمی است که می تواند به رویکردهای سازنده ای در سطح جامعه منجر شود.
*رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
۴۷۲۳۶
نظر شما