۰ نفر
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۷

ارزش افزوده صنعت نفت بصورت کاملا طبیعی باید در نرخ ارز خود را نشان دهد اما این ارزش نباید به هر نوعی خود را وارد محاسبات در کشور کند، چرا که حقیقتا نمی تواند هیچ گونه ارتباطى به توان تولید و قدرت رقابتى کشور داشته باشد...

شعیب نظری: باید پذیرفت که اقتصاد تک محصولی کشورهایی مانند ایران باعث گردیده که متأسفانه منافع کشور مان در حال حاضر با درآمدهاى نفتى گره بخورد. تا زمانیکه با این وضعیت روبرو هستیم چه خوب و چه بد ناچار به پذیرش آن خواهیم بود و تا زمانی که بهای نفت در بازارهاى جهانى بالا رود اوضاع ما هم رو به بهبودی می رود و دولت ها قدرتمندتر عمل می کنند و زمانی که بهای نفت در بازارهاى جهانى پايين مى آيد شرایط سخت و سخت تر مى شود و دولتمردان هم به تکاپوی بازارهای آزاد مى افتند و يكباره معتقد مى شوند كه بخش خصوصى موتور توسعه اقتصادى كشور است، اين فراز و فرود ها نه تنها بر اوضاع اقتصادی کشور، بلكه تمام متغيرها را هم تحت الشعاع خود قرار مي دهد.

از جمله آسیب پذیر ترین اين متغيرها را می توان نرخ ارز دانست كه به شدت تحت تاثير نوسانات قيمت نفت در بازار جهانى است. آنچه قابل تامل است اين است كه در نرخ بازار ارز در ايران سهم نفت سهم غیر قابل انکار و قابل توجهی است.

آنچه که متصور است این خصیصه است که ارزش افزوده صنعت نفت بصورت کاملا طبیعی بايد در نرخ ارز خود را نشان دهد اما این ارزش نبايد به هر نوعی خود را وارد محاسبات در كشور کند، چرا که حقیقتا نمی تواند هیچ گونه ارتباطى به توان توليد و قدرت رقابتى کشور داشته باشد اما زمانی که كالايى كه در فرایند تولید آن هیچگونه كار مفيدی انجام نشده است در متغیرهای نرخ ارز تا به دین اندازه  اثر شاخص و تعیین کننده ای دارد این تأثیر پذیری متغيرها به سادگی اثرش را بر ساير متغيرها تحمیل می کند و باعث می شود كه ساير متغيرها را هم به مانند خود اثر ماهیت غیر واقعی به خود بگیرد.

برای مثال تا زمانی که نرخ ارز غير واقعى است، حجم واردات و سطح قيمتها و تخصيص منابع توليد و ساير متغيرها هم غیر واقعی بوده و در نتیجه كل اقتصاد غيرواقعى مى شود. نکته مهم اینجاست که در این شرایط دولتمردان هم در واقع این فرمان غيرواقعى را در دست می گیرند و همین غيرواقعى بودن نرخ ارز را بر اساس منافع خود تنظيم كنند و تا وقتی که در دنیای متداول سياست، منافع اساسا یک مؤلفه  كوتاه مدت در نظر گرفته می شود، اين حرکت به سمت تأمین منافع كوتاه مدت سياستمداران سوق داده می شود.

من به این نتیجه رسیده ام كه بدون تعارف در تمامی دولتها منفعت كوتاه مدت دولتمردان همین قيمت پايين نرخ ارز است. به همين دلیل براى دولتها پايين آوردن نرخ ارز نه تنها بعنوان یک مؤلفه مطلوب تعریف می شود بلكه يك ارزش تلقى مى شود. در اين حالت است که تمامی متغیرهای مؤثر بر اقتصاد کشور پویایی خود را از دست داده و نهایتا مردم بازنده اين بازى خواهند بود و این نه تنها شامل مردم عادی كه در حال حاضر دارند زندگى مي كنند می شود بلكه باعث می شود تا افرادی که در آینده وارد این چرخه اقتصادى مى شوند نیز بيشتر زیان ببینند و ميزان این زیان رابطه مستقیم با اندازه تفاوت بين قيمت ارز با نفت و قيمت ارز بدون نفت دارد.

این  تفاوت به نوعى نمایانگر ضعف دولتمردان در اداره كشور است، كه به نوعى از میزان درآمدهاى نفتى و قيمت پايين ارز به عنوان ابزارى براى ناكارآمدى عملکرد اقتصادی خود بهره می برند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 536648

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 11 =