رشد داعش بدون هماهنگی با دستگاههای امنیتی امکان پذیر نبود

دکتر سجاد عابدی با اشاره به نقش دستگاه های اطلاعاتی در تحولات اخیر منطقه گفت: پیدایش گروه های تندروی اسلامی که در پی قفل و بن بست جریان آزادی خواه در سوریه پدید آمد و رشد سریع گروهی مانند داعش که تا یکی دو سال پیش نامی در کنار دیگر نامهای تندرو با مشی القاعده بود و گرفتن بخش های وسیعی از غرب عراق و شرق سوریه و تبدیل آن از یک گروه چریکی به یک شبه کشور، زمین بازی را بطور کامل عوض کرد.

البته جای شکی نیست که این امر نمی تواند بدون هماهنگی دستگاههای امنیتی در کشورهای منطقه و جهان رخ داده باشد. به این ترتیب می توان گفت که جنس چالش های منطقه از یکی دو سال گذشته از حالت نرم به حالت سخت تغییر کرده است.

وی بازیگران اصلی این نابسامانی‌ها را کشورهای غربی و به‌ویژه آمریکا دانست و تأکید کرد: ظهور گروه‌های تندروی اسلامی، حوادث 11 سپتامبر، حمله عراق به کویت، جنگ ایران و عراق، جنگ‌های اعراب و اسرائیل و حتی پیدایش اسرائیل همه و همه نمونه‌هایی هستند که در چارچوب نظریه توطئه که پیشنه آن به دهه‌ها قبل برمی‌گردد و حتی می‌توان آنرا تا جنگ جهانی اول نیز به عقب بازگرداند، قابل‌تحلیل بوده و می‌توانندتوجیه‌کننده اوضاع امروز خاورمیانه باشد. در این رویکرد نوک پیکان اطلاعاتی ایران بیشتر به سمت قدرت‌های جهانی خواهد رفت تا دست‌نشانده‌های آنان در منطقه.

عابدی ملاحظات امنیتی را در سه بخش بررسی کرد و گفت: از آنجایی‌ که دگرگونی معادلات منطقه در پرتو استمرار ارزش-های انقلابی نظام مقدس جمهوری اسلامی جریان داشته‌اند، می‌توان ملاحظات امنیتی کشور را به سه گفتمان بسط محور، حفظ محور و رشد محور تفکیک کرد و در هر گفتمان چهار متغیر اساسی یعنی «اهداف و اصول امنیت ملی»، «قدرت ملی»، «تهدیدها و آسیب‌پذیری‌های امنیت ملی» و نهایتاً «سیاست‌های امنیت ملی» را مدنظر قرار داد.

وی رشد و توسعه گروه تروریستی داعش را وابسته به حمایت‌های حامیان غربی- عربی دانست و اذعان کرد: قطعاً رشد سریع گروهی شورشی که خود را پایبند به هیچ‌یک از قوانین بین‌المللی نمی‌داند و در اختیار گرفتن بخش‌های وسیعی از شرق عراق و غرب سوریه، آن‌هم در بازه زمانی چندماهه که مجموع وسعت آن چیزی در حد و اندازه کشور بریتانیا هست، نمی‌تواند در قالب حرکت‌های خودجوش گروهی تندرو قابل توجیه باشد.

بر این اساس، اگر بپذیریم که کشورهایی در منطقه مانند ترکیه، عربستان و قطر به نحوی از انحنا در نقل‌وانتقال نیرو، حمایت‌های مالی و تأمین ادوات نظامی دخیل هستند، این سؤال‌ها پیش می‌آید که آیا قابل ‌قبول است که بگوییم سیاست این کشورها به‌عنوان قدرت های تأثیرگذار منطقه در حفظ ثبات و توازن قوا تغییر کرده است‌؟ آیا عربستان به دنبال ژاندارمی در منطقه خلیج‌فارس است؟ آیا ترکیه به دنبال احیاء امپراتوری عثمانی در منطقه است؟ آیا کشور قطر به پروانه منابع مالی هنگفت به دنبال تبدیل به قطبی تأثیرگذار در منطقه است؟

عضو رسمی اندیشکده دفاع و امنیت ملی همچنین افزود: نکته در اینجاست که اگر داعش که رها از هر نوع پایبندی به هرگونه پیمان و معاهده بین‌المللی است بازوی اجرایی این سیاست قدرت‌های نوظهور منطقه شده باشد، در آن صورت اوضاع کمی پیچیده‌تر و بغرنج‌ترمی‌شود. داعش آن‌گونه که تاکنون نشان داده است بیشترین انرژی خود را بسط سیطره و نفوذ خود در منطقه گذاشته است،به‌عبارت‌دیگر سیاست داعش عمدتاً برونگراست و کمترین توجه را به رضایت و رفاه شهروندان مناطق تحت اشغال خود داشته است.

عابدی همچنین به تحلیل رابطه داعش با حامیانش پرداخت و ادامه داد: اینکه داعش چگونه با کشورهای حامی و پدیدآورنده و پشتیبان خود برخورد کرد نیز می‌تواند در ‌تعیین راهبرد امنیتی ایران تعیین‌کننده باشد. آیا این اتحاد میان این کشورها و گروه داعش راهکاری موقت و کوتاه‌مدت است و یا راهبردی بلندمدت؟ در فرض اول، با فراهم شدن ثبات نسبی در قلمرو این گروه، چالش‌ها و درگیری‌ها به سمت کشورهای عربی خلیج‌فارس در جنوب و ترکیه در شمال سرریز خواهد کرد. درحالی‌که در حالت دوم، داعش بیشتر نقش puppetو یا عنصر دست‌نشانده رقبای منطقه‌ای ایران را ایفا خواهد نمود.آنچه حائز اهمیت هست، آن است که امکان وقوع این چالش‌ها،همگی، هم‌زمان و در آینده نزدیک هست؛و همین امر به‌شدت بر پیچیدگی موضوع می‌افزاید بر این اساس، بجاست که راهبرد امنیتی ایران در منطقه بسیار هوشمند، منعطف و عملیاتی (قابل‌اجرا) باشد.

منبع: سایت خبری و تحلیلی صدای ایران

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 506648

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 14 =