كالبد هر شهري ازيك ملت با كالبد شهري از ملتي ديگر قطعا متفاوت است. مردمان يك شهر بر اساس هويت شان ضوابطي را تعريف مي كنند و بر اساس آن محل زندگي شان را طراحي و مي سازند. بافت يك شهر علاوه بر آنكه سند تاريخ شكل گيري مردمان شهر است كه سند حيات آدمياني است كه در آن باليده اند. صد البته در طول تاريخ نياز هاي آدميان و باالطبع فعاليت هاي شان تغيير مي كند و همين دگرگوني كتلبد شهر را نيز سبب ساز مي شود.
در تعريف هويت آمده آن چيزي است كه موجبات قابليت تميز و تشخيص عنصري از ساير عناصر ديگر را فراهم مي كند. امادر بررسي مفهوم هويت اجتماعي مي گويند اين احساس هويت به واسطه گفت و شنود ميان فرد، جامعه و فضاي زيست اش شكل مي گيرد. شهر ، رخ نماي باور ها و نگرش مردمان يك جامعه است. هويت يك سرزمين به واسطه مولفه هاي اقتصادي، آداب و رسوم و بيان هنري ساكنان يك محل جغرافيايي شكل مي گيرد.بر همين مبنا هويت يك سرزمين مخصوص همان جا است و همين آن را از ساير اقوام و ديگر سرزمين ها متمايز مي سازد.
بر همين اساس هويت، احساس تعلق به محيط و اين هماني با فضاي زندگي است و معيار هايي چون احساس امنيت، خاطر انگيزي و حس وابستگي به كالبد شهر است. اين احساس دلبستگي به شهر رفتار شهروندان را صورت بندي مي كند بر همين اساس آرايش محيط كالبدي چگونگي رفتار انسان را معنا مي بخشد. البته در علوم رفتاري بيان شده است كه محيط كالبدي مي تواند بازدارنده و تسهيل گر باشد اما تعيين كننده نياز و انگيزه آدميان نيست.
در شهر ما تهران عدم توجه به موقع به بافت هويتي و هماهنگ نشدن اش با نياز هاي جديد و نيز حضور مقتدرانه خودرو منجر به اين شد كه در برابر اين غول عظيم ماشيني قافيه را باخته ايم و به تخريب هويت مان ناخواسته كوشيده ايم. تغيير نابسامان در كالبد شهر موجب شد تا زنده بودن را به زندگي كردن اشتباه بگيريم. زندگي كردن يعني مهارت بكارگيري حقايق و واقعيت هاي اطراف مان كه موجب معنا دار شدن و تجربه فراگير و عميق ما از زنده بودن مي شود. هويت هاي مكاني بخش از زير ساخت هويت اجتماعي است. از اين رو توجه اين چنيني به فضا هاي شهري شامل ميدان ها، خيابان ها، نماي بناها و مبلمان شهري كه امكان حضورو ملاقات مردم و نه گذر را براي شان فراهم مي كند مي تواند منجر به توليد خاطره جمعي و مآلا ايجاد هويت براي شهروندان شود.
اگرچه در سه سال اخیر، توجه سازمان زیباسازی به این مهم، موجب اقدامات شایستهای برای ترمیم و اصلاح بافت هویتی تهران و نیز توجه بیشتر به پیاده بهمثابه شهروند با امکان گفتوگو و نه رهگذر شده است اما يان اقدامات چندان برای چارهجویی کفایت نمیکند. بلکه شایسته است این نگرش در سطحی کلانتر، در مدیریت شهری گسترش یابد و از بلعیدهشدن شهر به دست معابر عبوری و گذرگاهها، به کالبدی هویتی با حضور شهروندان تغییر جهت دهد
---
اين يادداشت در روزنامه شرق بيستم دي ماه منتشر شده است
نظر شما