به بهانه بارش ناگهاني برف پاييزي و موج شديد سرما كه اين روزها خیلی ها را غافل گير كرده است.
"برف نو، برف نو، سلام، سلام "
مَنشين كه بد نشسته اي بر بام
همره خود مصيبت آوردي
كم نبوده مصيبت اين ايام!
يخ زده دستِ مطرب و سازش
منجمد گشته دستِ ساقي، جام
تو چرا اينچنين خشن شده اي
داده گويا تو را كسي دشنام؟!
همچنان زمهرير ميماني
تركاندي تو پوست از بادام!
يخ زده توي خانه خودروي من
متلاشي شده دگر دينام!
سگ ولگردِ سخت جان، مرده
از چه اينگونه كرده اي اعدام؟!
باد، وحشي شدست و مي تازد
به گمانم دگر نگردد رام
ديش از روي بام افكنده
كرده ما را عجيب نا آرام
ماهواره به جاي "فاطما گُل"
نيست سيگنال مي دهد پيغام!
نه به آن سالها كه ميمانديم
در وصالت هميشه ما ناكام
نه به اين كه هجوم آوردي
تازه آن هم چقدر ناهنگام!
جاده ها بسته گشته در هر جا
در قم و اصفهان و در ايلام
شك ندارم كه ظلم و بيدادت
دير يا زود ميشود اتمام
ترس من از ستاد بحران است
چون به تاخير مي كند اقدام!
مجيد مرسلي. خبرآنلاین
6060
نظر شما