با توجه به اعترافات سوسن و صدور کیفرخواست علیه او، پرونده برای رسیدگی به
شعبه ٧٤ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهم وقتی در جایگاه حاضر شد
گفت قتل شوهرش کار او نبوده و اعترافاتش در دادسرا دروغ بوده است. او
گفت: اتهام را قبول ندارم من قاتل شوهرم نیستم. یکی از اقوام شوهرم فیلم
مستهجنی را به او نشان داد و گفت زنی که در این فیلم وجود دارد، سوسن است و
او به تو خیانت کرده است درحالیکه این حرف از پایه غلط بود. وقتی مشخص
شد آن زن من نیستم، به شوهرم گفتم باید در دفاع از من از آن مرد شکایت کند
اما قبول نکرد. میگفت چه تو محکوم شوی چه او، بههرحال، آبروریزیاش برای
من است. این موضوع زندگی ما را دگرگون کرده بود. من گفتم باید کاری کنیم و
اگر او از من حمایت نکند، خودم را میکشم. دو قرص برنج هم خریدهبودم که
شوهرم را تهدید کنم و بگویم اگر به من توجه نکند خودم را میکشم، اما واقعا
چنین تصمیمی نداشتم. وقتی شوهرم قرصها را داخل جعبه جواهراتم دید و پرسید
این قرصها چیست، گفتم داروی گیاهی برای ورم معده است. چون میدانستم
دوباره جنجال به پا میشود. مدتی از این ماجرا گذشت و من هم فراموش کرده
بودم قرص برنج دارم. تا اینکه روز حادثه وقتی در خانه نبودم شوهرم به من
گفت معدهدرد گرفته است و از من خواست کاری کنم. گفتم خودم را سریع به
خانه میرسانم. دنبال داروی رانیتیدین که مسکن معده است، میگشت که بخورد.
بعد گفت دارو را خورده اما حالش همچنان بد است.
متهم گفت: در این مدت به چند نفر از آشنایان زنگ زدم که تا من خودم را
میرسانم پیش شوهرم بروند. وقتی به خانه رسیدم دیدم حال کریم خیلی بد است
بلافاصله او را به بیمارستان بردم که چند ساعت بعد فوت شد. بعد از اینکه
دکترها گفتند مسمومیت با قرص برنج بوده، متوجه شدم قرصهایی که در جعبه
جواهراتم بوده برداشته و خورده است».
گفتههای سوسن کارساز نبود و با توجه به درخواست اولیایدم، به قصاص محکوم شد. رأی صادره در دیوانعالی کشور هم به تأیید رسید و به اینترتیب نام سوسن در میان اعدامیها قرار گرفت.
این زن هنوز ١٨ سال نداشت به همین دلیل هم در کانون اصلاحوتربیت نگهداری میشد تا اینکه دو سال قبل با تصویب ماده ٩١ قانون مجازات اسلامی جدید درباره نوجوانان که قصاص آنها را مشروط به رشد عقلی آنها کرده است، وکیلمدافع سوسن درخواست اعاده دادرسی داد. با پذیرفتهشدن درخواست اعاده دادرسی اینبار پرونده در شعبه همعرض یعنی ٧١ مورد بررسی قرار گرفت. سوسن یکبار دیگر ادعایش را مطرح کرد و گفت قرصها بهاشتباه از سوی شوهرش مصرف شده و او نیز قصد کشتن شوهرش را نداشته است.
متهم درباره اینکه آیا میدانسته قتل یعنی چه، گفت: من وقتی ١١ساله بودم که
ازدواج کردم هیچ چیز نمیدانستم حتی نمیدانستم کاری که میکنم یعنی چه.
در کانون اصلاح و تربیت فهمیدم کشتن و قتل یعنی چه و وقتی فردی کسی را
میکشد چه مجازاتی در انتظار اوست. این در حالی بود که در تمام سالهایی
که سوسن در کانون اصلاح و تربیت بهسر میبرد خانوادهاش همچنان تلاش
میکردند تا رضایت اولیایدم را جلب کنند.
سرانجام دادگاه این بار رأی بر دیه داد و سوسن را در زمان قتل دارای رشد عقلی و درک حرمت قتل تشخیص نداد. سارا نجیمی، وکیلمدافع سوسن درباره این پرونده گفت: بعد از اینکه رأی به پرداخت دیه صادر شد و دیوانعالی کشور نیز آن را تأیید کرد، تلاش برای جمعآوری این مبلغ را آغاز کردیم با توجه به اینکه وضعیت مالی خانواده سوسن چندان مساعد نبود، باید با کمک خیرین این کار را میکردیم. تا اینکه مبلغ صد میلیون تومان از پول دیه را از پولی که برای نوجوانی دیگر جمعآوری شده بود، پرداخت کردیم. این نوجوان در پروندهای دیگر شخصی را به قتل رسانده و به مرگ محکوم شده بود.
با اینکه تلاش زیادی برای جمعآوری دیه و جلب رضایت اولیایدم میشد مدتی قبل باخبر شدیم این نوجوان در زندان به قتل رسیده است و پولی که برای وی جمعآوری شده بود همچنان ماند. با هماهنگی انجامگرفته از سوی مسئولان، صد میلیون تومان از پولی که سوسن به پرداخت آن محکوم شده بود، از این منبع تهیه شد و مابقی آن را نیز خانوادهاش تقبل کردند که بعد از انجام مراحل قانونی پول پرداخت و سوسن از زندان آزاد شد.
17302
نظر شما