استاد لیست حضور و غیاب کلاس «جامعهشناسی سازمانهای رسانهای» را در دست دارد، بعد از دو دقیقه به اسمی میرسد و سکوت میکند. دانشجویان را با نام خانوادگی صدا میزند اما این یکی را از همان روزهای اول ترم در خاطرش سپرده و با نام کوچک صدا میزند. اسم «سروه» را از روی لیست میخواند و نگاهش روی دختر کردی که دستش را بالا برده، متوقف میماند. استاد با ذوق و لبخند میگوید:«میدانی چرا تو را به اسم کوچک صدا میزنم؟ من سال 63 نشریهای را در کردستان منتشر میکردم به اسم سروه، آن زمان یک میلیون تومان برای انتشارش خرج کرده بودم.» سروه، دانشجوی دهه هفتادی، با شیطنت کرد تباران میخندد و میگوید:«بله، با اسفندیار رحیم مشایی بودید!» استاد جا میخورد و بعد از دو دقیقه سکوت، تلاش میکند بر خودش مسلط شود و کلاس را ادامه دهد. اما تلاشهایش نتیجه نمیدهد، تا آخر کلاس تمرکز ندارد و حواسش جای دیگری است.
استادی که از یادآوری سابقه همکاری سیسال پیشش با رییس دفتر احمدینژاد در مقابل دانشجویان متعجب شده بود، چند ماه بعد از این اتفاق، یکی از کرسیهای وزارت دولت یازدهم را از آن خود کرد. جامعهشناسی سازمانهای رسانهای در گروه ارتباطات دانشگاه تهران، آخرین واحدی بود که علی ربیعی پیش از تصدی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی تدریس میکرد. به گزارش «صدای اقتصاد» آن خاطره هنوز بین آخرین دانشجویان علی ربیعی زنده است. ربیعی همکاری خود را با یار غار احمدی نژاد در نشریه سروه در همان دهه 60 قطع کرده بود، اما مشایی مدیریت آن را تا سال 88 به مدت 20 سال بر عهده داشت. بر اساس گزارش اختصاصی صدای اقتصاد، وزیر کار دولت یازدهم پیش از پیروزی روحانی نیز از افشای همکاری چند ده سال پیشش با کسی که برای یک روز معاونت اول احمدی نژاد را تجربه کرده بود، حس شرم داشت.
ربیعی که خود سابقه روزنامهنگاری دارد و در دانشگاه تهران بعضی از واحدهای این رشته را تدریس میکرد، شب گذشته در جمع خبرنگاران گفته بود:«درست است که اکنون وزیر هستم اما قبلا برنده جشنواره مطبوعات شدم و میتوانم به عنوان روزنامه نگار هم اظهار نظر کنم. خوشبختانه مدرس این حوزه هم بودهام. مسائل خاصی در روزنامه نگاری وجود دارد از جمله اینکه نتوانستیم درباره امنیت شغلی روزنامه نگاران به ساز و کار برسیم. به هرحال روزنامهها دچار فراز و نشیبهای زیادی میشوند.»
3939
نظر شما