زنده یاد شاملو در زمانی که جوان بود و سری پرشور و انقلابی داشت شعری سرود به نام: شعری که زندگیست. در واقع آن شعر مانیفست شاعری جوان بود که می خواست به مخاطبانش بگوید دوره سرودن از زلف و چشم و ابرو به سرآمده و شاعران باید کلمات را از زندگی مردم وام بگیرند و نه از سنتی که تمام شده و نشانی از آن در کوچه و خیابان دیده نمی شود.

شعری که زندگیست به دلیل لحن تند و خطابی اش بسیار مشهور شد. شاملو رسما شعر گذشته فارسی را منکرشد: موضوع شعر شاعر پیشین از زندگی نبود/درآسمان خشک خیالش او/جز با شراب و یار نمی کرد گفت و گو/او در خیال بود شب و روز/در دام گیس مضحک معشوقه پای بند...

شاملو شماتت شاعران گذشته را ادامه می دهد تا آن جا که: آن را به جای مته نمی شد به کار زد/در راه های رزم/بادست کار شعر/هر دیو صخره را /از پیش راه خلق نمی شد کنار زد/ یعنی اثر نداشت بود و نبودش/آن را به جای دار نمی شد به کار برد.

به عبارتی دیگر شاملو در این شعر می گوید شعری که نتواند به ابزاری برای براندازی بدل شود شعر نیست. منظورش از ابزار را هم با کلماتی صریح هم چون دار و مته بیان می کند تا جای هیچ شک و شبهه ای باقی نماند. و برای شیرفهم شدن مخاطب مصداق هم ارائه می کند تا همگان بدانند شعر مطلوب شاملو چگونه شعریست:

همراه شعر خویش/همدوش شن چوی کره ای جنگ کرده ام/یک بار هم حمیدی شاعر را در چند سال پیش/بردار شعر خویشتن/ آونگ کرده ام. البته بعدها شاملو از این درک و دریافت شعاری و هیجان زده فاصله گرفت و اشعاری سرود که هیچ ربطی به این مانیفست نداشت. مخاطبان شعر او اشعاری را که او در آن همراه شن چوی کره ای جنگ کرده بود و یا شاعری مانند حمیدی شیرازی را آونگ کرده بود از یاد بردند و در عوض اشعاری را از او به خاطر سپردند که هیچ ربطی به دار و مته نداشت. البته یک شعر خوب و حماسی می تواند به مراتب نقشی اساسی تر از دار و مته ایفا کند اما توقع این که شعر باید کار دار و مته را انجام بدهد توقعی است کاملا غیر فرهنگی و کار را به جایی می رساند که این روزها رسانده.

همه این مقدمه را برای این نوشتم که همین را بگویم. این روزها روزنامه ها و فضای مجازی پر شده از شعرهایی که به جای دار و مته به کار می روند. حرف سیاسی نمی زنم و روی سخنم فقط با آن هایی نیست که مثلا علیه مذاکرات هسته ای و آقای ظریف و روحانی شعر می گویند. در آن طرف هم هستند کسانی که از شعر کاملا استفاده ابزاری و غیرشاعرانه می کنند. من اصلا نمی فهمم چرا باید شاعر در ستایش سیدحسن آقای خمینی و آقای رفسنجانی شعر بگوید. من مخلص این دو بزرگوار هم هستم و اگر قرار باشد موضع سیاسی بگیرم بدون شک با دشمنان این دو بزرگوار هیچ سنخیتی نخواهم داشت اما این حرف ها چه ربطی به شعر دارد؟ اگر قرار باشد هر شاعری قریحه خودش را خرج امور روزمره و سیاسی کند که دیگر جایی برای شعر باقی نمی ماند. شاعر البته از امور روزمره و سیاسی متاثر می شود مثل همه مردم. کسی هم نمی تواند شاعر را به دلیل شاعر بودنش سرزنش کند که چرا متاثر شده ای اما شعر را خرج امور مصرفی و روزمره کردن جای سرزنش دارد.

این که حضرت حافظ می فرماید: دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی، و آن وقت مومن و کافر و عاشق و زاهد و روشنفکر و مسلمان، آن را زبان حال خود فرض می کنند به چه دلیل است؟ هنر شاعر آن است که بتواند احساسات شخصی خود را به گونه ای بدل کند که هرکس در آیینه شعر او سیمای خود را به تماشا بنشیند. ارادت به آقای رفسنجانی چیز بدی نیست اما اگر شاعر شعری بگوید با ردیف رفسنجانی شعر را محدود کرده. شاعر اگر بتواند ارادتش را طوری بیان کند که هرکسی از ظن خود یار شاعر شود سخنش مانا و فراگیر خواهد شد. البته ممکن است کسانی بگویند ما اصلا نمی خواهیم شعر ماندگار بگوییم ما دلمان می خواهد با شعرمان مبارزه سیاسی کنیم. هیچ ایرادی ندارد، به شرط آن که به لوازم و اقتضائات یک کار سیاسی تن بدهند. خودشان را یک فعال سیاسی معرفی کنند و نه یک شاعر. شاعری جای خود را دارد و فعالیت سیاسی هم جای خود را. این رویه ای که دوستان سیاست پیشه شاعر مسلک و یا دوستان شاعرمسلک سیاست پیشه پیش گرفته اند نه گرهی از سیاست باز می کند و نه شعر را ارتقا می بخشد. بلکه سیاست را به شوخی بدل می کند و شعر را ملعبه مشتی سیاست زده.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 421525

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 13 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 24
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محسن IR ۱۸:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۰
    56 14
    آفرین
  • علی IR ۰۳:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۱
    41 13
    سید جان عالی بود پاینده و حقگو باشی همچنان ..
  • بی نمک بی سواد IR ۰۳:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۱
    23 35
    آقای موسوی این قدر خرده شاملوئی نگیرید به بندگان خدا مارک " پیشه " نچسبانید . یعنی تمام مشکلات ما تمام شد و فقط موند که دستور بدهیم شاعران در مورد آقای رفسنجانی شعر بگویند یا نگویند ؟ استاد شهریار هم در مورد ایشان شعر گفته بودند حتما ارزش شاعریشان را پائین کشیده بودند و ما خبر نداشتیم .
    • محمود IR ۰۳:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۱
      53 10
      خب بله. شهریار هم شعرهای این چنینی اش به وجهه شاعریتش لطمه زیادی زد.
    • همون IR ۱۲:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۱
      16 6
      پس به خاطر همین بود که استاد شهریار از چشم همه اوفتاد و شد پیشه کار سیاست و شاعری به خدا مردیم این همه حرف بی اصل و منطق شنیدیم آقای محمود خان .
  • سميرا IR ۰۴:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۱
    18 4
    آفرين
  • بی نام A1 ۰۵:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۱
    28 3
    موافقم. البته کارهای شاملو را بسیار دوست دارم. او صاحب سبک در شعر نو بود و نمی توان منکر آن شد البته با مدیحه سرایی کیلومترها فاصله داشت. منهم مثل شما به بزرگان کشور احترام می گذارم اما مدیحه سرایی که متاسفانه عمر دیرینه در کشورمان دارد را نمی پسندم. این شعرها ماندگار نیستند و هیچ کمکی به فرهنگ و ادبیات نمی کنند.در ضمن مدیحه سرایی را هم محدود به تعریف از یک شخصیت نمی دانم حتی اعتراض به شخصیت ها را هم نوعی مدیحه سرایی می بینم.
  • مهدی IR ۰۹:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۱
    16 17
    آقای موسوی شاعر منتقد سیاس دانشمندووووبیشترحرفاتون خودنمایی ست تاتحلیل.لطف کنیددانش تون رودریک حوزه بالاببریدکه نیازنباشه همه چی روبهم بچسبونید.اگه حمیدرضاصدر در دو حوزه فوتبال وسینما اظهارنظرمی کنه خودش بهترمیدونه که فوتبالیش سرتره ودیگه چندوقتی ست سینماروکنارگذاشته.شماهم لطفا
  • بی نام A1 ۱۰:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۱
    15 31
    آقای موسوی خیلی حرف میزنی.بهتره حد و حدودت را نگه داری.شاملوی کبیر انقدر بزرگ است که دلواپسانی چون شما نتوانند ذره ای ایشان را خدشه دار کنند.بدان و آگاه باش که در صورت ادامه این روند ما ساکت نخواهیم ماند و با شما مبارزه ای سخت خواهیم کرد.والسلام.
  • محسن وطنى A1 ۱۷:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۲
    26 9
    سيد عزيز چه راحت به قضاوت اين و آن نشسته اى شعر از نوعى كه من مى شناسم اينقدر بايد و نبايد ندارد دنيا تنگ نيست بگذار هر كس براى هر كس كه دوست دارد شعر بگويد همانطور كه مشخص مى كنى وظيفه شاعر اين است و اين نيست من به عنوان يك همكار مطبوعاتى وظيفه رسانه را اين نمى دانم كه مشخصا بگويد اين شعر است يا نيست با اين حال دنيا بزرگ است و براى نظرگاه شما هم جا هست اتفاقا من شيفته ى اشعار همان شاعر عزيزى هستم كه از سر علاقه و نه در طمع جاه و مال و مقام براى بسيارى از چهره هاى سياسى شعر گفته است و الحق والانصاف شاعر خوبى است
  • امین IR ۱۷:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۲
    19 7
    عنوانی که شما برای مقاله خود انتخاب کرده اید فاقد مولفه های ادبی جذاب بوده و نوشته شما شبیه نوشته شاعر مسلک سیاست پیشه ای است که کمترین اطلاعی از تاریخ شعر و ادبیات و کمترین دردمایه ای از آلام جامعه امروز ندارد. با احترام
  • حسن IR ۱۹:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۲
    16 10
    اینکه شاعران متعهد فضای سیاسی کشور را درک میکنند وبا ذایقه ادبی خویش نظرات خود را بیان کنند اشکال و ایرادی ندارد
  • فرزان A1 ۰۹:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۳
    12 6
    شما از شخص خاصی نام نبردین اما منظور شما کاملا مشخص بود متاسفم برای شما که اینقدر راحت دیگران را به باد انتقاد میگیرید موضوع شعر هر شاعر کاملا شخصیه و اصلا شما در حدی نیستید که اظهار نظر کنید .. شما کمترین اطلاعی از تاریخ شعر و ادبیات ندارید و بهتره که دیگه راجع به حضرت شاملو و دیگر بزرگواران اظهار نظر نفرمائید ک به نفع شما نخواهد بود..
  • سید محمد امین جعفری A1 ۱۱:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۳
    11 6
    جناب موسوی کوچکترین قرابت و نزدیکی میان صغری و کبرای این مطلب شما با سایر جهت گیری ها، تحسین ها و تنفر ها، افتخارها و انزجارهای شما ندیدم و با کمال تأسف باید بگویم غرض ورزی شخصی از در و دیوار این مطلب بالا می رود متاسفم که نتوانستم احساسی غیر از این داشته باشم متاسفم شدیدا
  • کاوه خان A1 ۱۸:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۳
    13 4
    برادر عزیز جناب عبدالجواد خان،هر چیطی جای خود دارد،مثل این است که بگووید آهنگسازان باید فقط اههگکلاسیک مثل بتهوون وموتزارت وشوپن بسازن وما احتیاجی به اهنگهای شاد عروسی یا اهنگ روزمره رپ یا هنگهی طنز احتیاج نداریم وانها بهتر است بروند طنزنویس یا مقاله نویس بشوند...انهم در مورد فراگیرترین هنر که شعر هست،خود مرحوم شاملو اگر شعر نو سرود به این دلیل بود که خودش رو محدود نکنه،ما هم نمیتونیم شعر رو محدود کنیم،هم میشود شعر عاشقانه گفت هم اجتماعی،هم حماسی ،هم احتماعی وهم شعر طنز یا حتی شعر برای انتقام گرفتن مثل ایرج میرزا...پس شعر برای مدح بزرگان هم هیچ اشکالی ندارد ونفی کننده بقیه ی کارکردهای شعر نیست.اگه چاپ نکنی اخرین باره مطلب میزارم خبر انلاین
  • بی نام A1 ۱۸:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۳
    16 11
    این وصله ها به افشین علا نمی چسبد.
  • فریبا صفری نژاد A1 ۰۰:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۴
    7 3
    کافر همه را به کیش خود پندارد افشین علا برای خاتمی برای رفسنجانی ،برای سید حسن خمینی،برای علی مطهری ،سیمین بهبهانی ،هاله سحابی،بهزاد نبوی ،ریحانه جباری ،مادر گمنام 4شهید ، و...و برای تولد و شاد کردن دوستانش شعر گفته و در کل تنها شاعری ست که میدانم فقط برای دل خود و شاد کردن دل عزیزانش از تنها وسیله ای که در دست دارد که همانا شعر است و گنجی بی پایان ،هیچ دریغی ندارد کدام شاعری که کمی بخواهد اهل سیاست باشد و صله ای بگیرد و به پست و مقامی برسد و کمی اهل خیر و مصلحت خویش باشد میتواند برای برخی از اسامی نامبرده شعر بگوید در این روزگار؟ کسانی که تمام هدف و زندگیشان بر اساس رسیدن به موقعیت است حتی به قیمت له کردن و نابود کردن دوستان و عزیزان بهتر است در مسائلی که نمیدانند اظهار نظر نکنند
  • پوریا محمودی FI ۰۶:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۴
    5 4
    دوستانی از شاعر عزیز افشین علا جانم یاد کردند در کامنت ها،بدون شک و مطمئنا منظور برادر عزیزم سیدعبدالجواد موسوی ،افشین علا نبوده. او قطعا می داند که افشین جان اهل مجیز نیست و ظلم بزرگی کرده ایم اگر سیدعبدالجواد را انقدر پرت و بی اطلاع بدانیم،قطعا هم خود افشین علا عزیزتر ازجانم بعد از خواندن این مطلب،کوچکترین کلامی که سنخیت با خویش داشته باشد،نیافته. عمر هردو عزیزافشین علا و سیدعبدالجواد که بسیار هم ارزنده اند دراز باد و توفیقشان روزافزون.
  • ابوذر علي اكبري A1 ۰۸:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۴
    7 2
    انچه از مطالب اقاي موسوي به ذهن مي ايد تلاش براي بزرگ نمايي در عرصه سياسي و اجتماعي با هجو بزرگان و تعرض به ساحت نيكان است. مدح و ستايش انگاه ناپسند و قبيح دانسته شده كه ستايش حكام و زمامداران جهت دريافت صله و پاداش و يا عافيت سياسي باشد.مدح و توصيف صفات نيك بزرگان بدون لحاظ جايگاه يا توقع پاداش نه تنها ناپسند نيست بلكه گاه حكايت از صفا و سادگي شاعر دارد.مدح سيد حسن اقاي خميني و اقاي هاشمي ارمغاني در فضاي سياسي بهمراه ندارداز طرفي گاه مدح چهره هاي سياسي بعنوان ابزاري براي ورود به عرصه سياست مورد استفاده قرار ميگيرد كه شناخت اندك از استاد علا عزيز نه تنها اجازه چنين فكري را نميدهد بلكه اگر جسارت به ساحت بزرگان نباشد و در نظر اديبان صنعت اغراق تلقي نگردد مدح علا بر جايگاه ممدوح مي افزايد...
  • بی نام A1 ۰۸:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۴
    3 3
    شاید بهتر باشه به این افراد نظم سرا گفته بشه تا شاعر . البته منظور این نیست که شعر به مسائل اجتماعی نپردازد هچنان که شاعری همچون گونترکراس سروده ایی بسیار با مضامین اجتماعی داشت اما آنچه در ایران شاهدش هستیم با کمال تاسف بیشتر بده بستان های سیاسی است تا اشعار اجتماعی
  • ابوذر علي اكبري A1 ۱۰:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۴
    5 1
    انچه از مطالب اقاي موسوي به ذهن مي ايد تلاش براي بزرگ نمايي در عرصه سياسي و اجتماعي با هجو بزرگان و تعرض به ساحت نيكان است. مدح و ستايش انگاه ناپسند و قبيح دانسته شده كه ستايش حكام و زمامداران جهت دريافت صله و پاداش و يا عافيت سياسي باشد. مدح و توصيف صفات نيك بزرگان بدون لحاظ جايگاه يا توقع پاداش نه تنها ناپسند نيست بلكه گاه حكايت از صفا و سادگي شاعر دارد.مدح سيد حسن اقاي خميني و اقاي هاشمي ارمغاني در فضاي سياسي ندارداز طرفي گاه مدح چهره هاي سياسي بعنوان ابزاري براي ورود به عرصه سياست مورد استفاده قرار ميگيرد كه شناخت اندك از استاد علا عزيز نه تنها اجازه چنين فكري را نميدهد بلكه اگر جسارت به ساحت بزرگان نباشد و در نظر اديبان صنعت اغراق تلقي نگردد مدح علا بر جايگاه ممدوح مي افزايد...
  • آزادی A1 ۰۵:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۱
    2 3
    آقای موسوی دمت گرم. درست زدی تو برجک همه کسانی که نون را به نرخ روز می خورند و النصار و دلواپسان که خودشان را در دفاع از شاملو پنهان کردن و شما را هم تهدید می کنند.
  • بی نام IR ۱۲:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۴
    1 0
    آیات آخر سوره شعرا را نگاهی بیندازی بد نیست. به شرط اینکه نگویی خدا هم سیاسی بوده و شعر را سیاسی کرده
  • رحیمی زاده IR ۰۸:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۶
    1 1
    سلام بنده در جریان شعرهای افشین علا یا شخص دیگری که منظور آقای موسوی باشد نیستم اما در پاسخ به دوست عزیزمان باید عرض کنم که سیدعبدالجواد موسوی از شاعران باسواد ایران است....البته منظور بنده سواد است و نه تحصیلات دانشگاهی