سایت شبکه آفتاب نوشت:

چنگال بولدوزرها تن پررازورمز چغامیش را با خاک یکسان کرد. پس از تسطیح منطقه‌ی باستانی ارجان در بهبهان، این دومین تخریب در استان خوزستان است که گفته می‌شود با اطلاع سازمان میراث فرهنگی انجام شده است. محوطه‌ی تاریخی چغامیش همان است که سازمان میراث فرهنگی اشیاء باستانی آن را با کف و سوت از مؤسسه‌ی شیکاگو باز پس گرفت.

«دیروز دوشنبه، ۲۱ اردیبهشت، برای بازدید راهی منطقه‌ی چغامیش شدیم. صحنه‌ای دیدیم که باورکردنی نبود. تپه‌ی قفیلی در محوطه‌ی چغامیش با بیل مکانیکی و کامیون صددرصد تسطیح شده است. فاجعه بود. همه‌جا پر از زباله بود و خاک‌ و تکه سفال‌های تاریخی با بی‌اعتنایی جا‌به‌جا می‌شدند. هیچ مسؤول حراستی در منطقه حضور نداشت. از کشاورزان پرسیدیم چه کسی به شما مجوز تسطیح این محوطه‌ی تاریخی را داده، گفتند این کار با اجازه‌ی رئیس میراث فرهنگی دزفول انجام می‌شود.»

مجتبی گهستونی هنوز از این اتفاق شوکه است. فعال میراث فرهنگی و سخنگوی انجمن تاریانا در ادامه‌ از مشاهدات خود در محوطه‌ی تاریخی چغامیش می‌گوید: «در دویست‌متری تپه‌ی قفیلی به تپه‌ی باستانی چغامیش سر زدیم. چندین کانال آب کشاورزی روی این تپه‌ی تاریخی احداث کرده بودند؛ تپه‌ای که هلن کانتور پس از کاوش‌های چغامیش درباره‌ی آن گفته بود «جایی که سپیده‌دم تاریخ از آن‌جا سر زده» حالا ترانشه‌های دهه‌ی سی و چهل آن باز و آب وارد لایه‌های زیرین آن شده است. تکه‌های این محوطه تبدیل به زمین کشاورزی شده و دیگر از تپه نیمه‌جانی بیشتر باقی نمانده بود.»

تپه‌ی باستانیِ تکه‌تکه‌شده همان است که ماه پیش اشیاء تاریخی آن از مؤسسه‌ی شیکاگو به ایران بازگشت. این اشیاء تاریخی حدود هشتاد سال پیش از تپه‌های چغامیش در خوزستان کشف شده بود. عامل کشف این اشیا مؤسسه‌ی شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو امریکا بود که قرار شد ۲۶۴ شی‌ء باارزش از جمله لوح‌های گلی یا گل‌نوشته‌های چغامیش برای مطالعه و رمزگشایی از نوشته‌های پیش از تاریخ به این مؤسسه امانت داده شود.

دولت ایران ۴۹ سال برای بازگشت این آثار در عرصه‌ی بین‌المللی پیگیری حقوقی انجام داد تا این اشیاء به مردم ایران و وطنشان بازگردند، بااین‌حال در همین روزهایی که هنوز شادی جشن بازگشت این اشیا در جان مردم است، از جنوب ایران خبر می‌رسد که این محوطه‌ی تاریخی با خاک یکسان می‌شود.

گهستونی می‌گوید: «در کنار محوطه‌ی تاریخی چغامیش، محوطه‌ی دیگری به نام چغاپهن وجود دارد که این محوطه هم بر اثر بی‌توجهی مسؤولان شیارهای عمیقی برداشته و در بیشتر بخش‌های آن برای کشاورزی اقدام شده است. این شرایط در کنار حفاری‌های غیرمجاز گواهی بر شرایط اسفناک این محوطه دارد که نامش به گوش جهانیان آشناست.»

محوطه‌ی تاریخی چغامیش در ۱۳۴۴ با شماره‌ی ۴۸۷ ثبت ملی شده و مهم‌ترین اسناد تاریخی درباره‌ی موسیقی و دریانوردی از این محوطه‌ی تاریخی به دست آمده است اما این منطقه هنوز تعیین حریم نشده و نیروی حراست ثابت ندارد.

«مسأله این‌جاست که وقتی به یگان حفاظت میراث‌فرهنگی شکایت کردیم، آن‌ها گفتند که رئیس میراث‌فرهنگی دزفول اجازه‌ی ادامه‌ی کار را داده است و ما با این مجوز شفاهی دیگر نمی‌توانستیم اقدامی برای جلوگیری از روند تخریب‌ها انجام دهیم.» به گفته‌ی گهستونی سفال‌های دوره‌های مختلف تاریخی مثل هخامنشی و ساسانی و سفال‌های منقوش و سازه‌های تاریخی در سراسر این محوطه‌ها دیده می‌شود: «سراسر محوطه‌های تاریخی پر است از سفال و سازه، آیا این انصاف است که با محوطه‌ای تاریخی این‌گونه برخورد شود؟ این تخریب و بی‌توجهی زمانی دارد اتفاق می‌افتد که آثار تاریخی چغامیش سر زبان‌ها افتاده است.»

چغامیش شهری از دوران پیش از اختراع خط است و قدمت آن به حدود ۳۴ قرن پیش از میلاد می‌رسد. این‌جا را باید مرکز ظهور خط و کتاب در ایران دانست. وجود این تپه‌های باستانی در شهرستان دزفول سبب شده که این شهر را سپیده‌دم تاریخ بنامند.

در پناه کوه زاگرس و حاشیه‌ی شمالی شوش و چهل‌کیلومتری جنوب‌شرقی دزفول تپه‌های میان رودخانه‌ی دز و کارون از یک تپه‌ی بزرگ و نسبتاً مرتفع و چند تپه‌ی کوچک تشکیل شده‌اند. این تپه‌ها روزگاری پوشیده از کوزه شکسته‌های فراوانی بود که پس از نخستین مطالعه و بررسی روشن شد از عهد پیش از خط باقی ‌مانده‌اند. این منطقه در جلگه‌ای است که آبادی‌های شاه‌آباد در شمال، شلگهی در غرب، کهنک در شمال‌شرقی و دولتی و جلیعه در جنوب آن واقعند، در میان دشتی وسیع و در پانزده‌کیلومتری جنوب‌شرقی دزفول قرار دارد.

هلن کانتور باستان‌شناس درباره‌ی این تپه‌‌ی تاریخی گفته است: «از هفتمین هزاره‌‌ی پیش از عصر جدید تا شکوفایی کامل تمدن شوش، بی‌وقفه فرهنگ‌هایی در این منطقه جانشین یکدیگر بوده‌اند. از قاعده تا رأس این تپه پانزده لایه روی هم قرار گرفته است. بر خاک زرین آثاری از فرهنگ و تمدن و مدنیت در نُه هزار سال پیش به چشم می‌خورد، این انسان‌ها چگونه می‌زیسته‌اند؟ نمی‌توان گفت این‌ها عیلامی بوده‌اند. مردم این شهر کوچک هفت هزار سال قبل از میلاد از راه کشاورزی و دامپروری گذران زندگی می‌کردند.»

۴۷۴۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 415986

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۴:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۲
    64 0
    به قول فامیل دور من دیگه حرفی ندارم
  • بی نام IR ۱۴:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۲
    6 22
    ممنون از اطلاع رسانی. اما نظریات وارد در این مقاله غیر علمی به نظر میرسد. 1 برای نه هزارساله بودن آیا آزمایش کربن انجام شده یا فقط برای دلخوشی ما اینها گفته میشه. 2 سنگ نبشته های جیرفت قبل از تمدن عیلامی بوده اما به گستردگی آن نیست مرکز ظهور خط در ایران جیرفت است. ضمن اینکه تمدن عیلام با تمدن ایران نامرتبط هست و ایلام از فرزندان سام بن نوح می باشد. 3 ارجان نه و ارگان. 4 اصطلاحاتی از جمله "سپیده دم تاریخ" غیرعلمی هستن ، همین باستان شناسان هزارجای دیگه تو دنیا رو با همین نام خطاب میکنن. 4.5 به گفته خانم کانتور نمیتوان گفت اینها عیلامی بوده اند پس اگر عیلامی نبودند لابد سرخپوست ها بودن
    • بی نام US ۱۴:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۳
      4 0
      علاقمندان تمدن سامی همه کس رو میخوان به سام بن نوح مرتبط کنن
  • م پدرام A1 ۲۱:۴۱ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۵
    0 0
    بادرود در زمانی که تمام مردم کشورهای کوچک وبزرگ برای خودشان در تلاشند که تاریخ وهویتی برای خودشان بسازند ما تپه های باستانی را تبدیل به زمین کشاورزی می کنیم و آثار نهفته در آن رانابود می کنیم .مردم ما آنقدرگرسنه وبی کار و بی زمین شده اند تااینکه تپه های باستانی را تبدیل به زمین کشاورزی کنند و از گرسنگی نمیرند مگر قوم یهود هم همچنین کاری بافلسطین کرده است . این درحالی است کیلومتر ها زمین کشاورزی در اندیمشک ودزفول واهواز وبهبهان ودیگر شهرهای خوزستان تبدیل به خانه و زیر شهر های بی تولید وبی کار می روند وکسی نیست چیزی بگوید ‍خاک کشاورزی این زمین ها از بهترین خاک های ایران وجهان است ما نمی دانیم باتبدیل این زمین ها که در دست صاحبان بی غیرت ونالایق است نسل بعد چگونه غذای خود را
  • م پدرام A1 ۲۲:۰۳ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۵
    0 0
    باید دانست که مردمان پیش از اریایی ایران وحتی عراق رانمی توان سامی حساب کرد این ها همه نژاد مخصوص خود راداشته اندمانند نژاد قفقازی وخود نژاد سامی هم در یک قرن اخیر نام گذاری شده است تا پیش از آن کسی خود را نژاد سامی ننامیده است . حال اینکه نژاد آریایی در شاهنامه ودیگر کتاب های ایرانی وهندی آمده است .مردمان ساکن فلات ایران وحاشیه ی این فلات از نظر نژادی وخونی ویژگی خود را دارند نه ویژگی های نژاد سامی حتی مردم فنیقیه وسومر جدا از سامی هستند چه رسد به ایلامی که خود در فلات ایران بوده اند ؛اکنون که آزمایش ژنی وبررسی های زبانی است چیزی را الکی نمی شود گفت کاش بتوان ثابت کرد که حتی عرب ها نژاد سامی هستند ...خط نوشتاری در فلات ایران پدید آمده شاید قدیمی ترین آن خط پیدا شده در جیرفت باشد .