طنز/آقای وزیر ارشاد،به وضع این شاعر مورد دار رسیدگی کنید!

در پي تذكر بهنگام  مدير مسئول " روزنامه  ..."  به رياست  محترم جمهور مبني بر عدم پيروي از" حافظ شيرازي" در سياست خارجي (چون شاعر مذكور كل سمرقند و بخارا را با يك  "خال هندو"  معاوضه و به فنا داده است ) !  دوستان از اقصي نقاط  زنگ زده اند  و اسناد و مداركي  دال بر تاييد  خطرناك بودن اينشاعر در ساير زمينه ها نيز ارائه كرده و خواستار رسيدگي به وضعيت نابسامان  وي شده اند .

(لازم ذكر اينكه روحاني در تشريح سياست خارجي خود از اين شعر حافظ ياد كرد كه : با دوستان مروت با دشمنان مدارا ).

البته  بسياري از اين اسناد و مدارك  به دليل مورد دار بودن  غيرقابل درج است كه در اينجا فقط به يك مورد آناشاره مي كنيم... آنجا كه گفته است :

  در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی             خرقه جایی گرو و  باده  و دفتر جایی               

 دل كه آيينه صافيست غباري دارد                     از خدا مي طلبم صحبت روشن رايي

کرده‌ام توبه به دست صنم باده فروش                  که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی

نرگس ار لاف زد از شیوه چشم تو مرنج              نروند اهل نظر از پی نابینایی

نكات مورد دار همين چند بيت :

اولا":  شاعر معلوم الحال خود به" شيدايي" خود اشاره كرده و اذعان دارد كه اين حرف ها منشاء اش چيست !

ثانيا": در مصرع دوم از بيت اول شاعر خيلي در لفافه سخن از گرو گذاشتن اموال خود كرده است كه ممكناست نشانه ايي دال بر بدهكاري وي به سيستم بانكي آن زمان باشد ! و با عنايت به اينكه "دفتر" را نيز گرو گذاشته و گويا نمي داند كجا ... بحث فرار مالياتي را نيز به اين ترتيب  پر رنگ مي نمايد .( وارد بحث مورددار ديگر يعني " باده" نمي شويم كلا" !!).

ثالثا" : نامبرده براي انحراف افكار عمومي  ( علاوه بر اينكه كلا" مصرع اول به شدت مورد دار است ) حرفاز خدا زده است در حاليكه كسي كه كل سمرقند و بخارا را به يك خال هندو داده است عمرا" خداشناس باشد.

رابعا": در بيت سوم عذر بدتر از گناه و تشويش اندر تشويش اذهان عمومي و مخدوش اندر مخدوش ارزش هايناب و ترويج اندر ترويج  ابتذال .... بشدت خود نمايي مي كند .

و در آخر با كمال پاچه خواري و چاپلوسي در پي جلب نظر رييس جمهور محترم بوده و قصد داشته با روحانيگفتمان  بر قرار  كند....... غافل از اينكه مردم هميشه در صحنه ما گول اين  چرب زباني ها  را نمي خورند وهشيارتر  از اين  حرف و حديث ها مي باشند .

القصه ... علاوه بر تمام  موارد فوق ( كه كفايت مي كند براي آنكه نامبرده به اشد مجازات برسد!) ....  اين

شاعر معلوم الحال در آخرين بيت اين غزل زبان به اعتراف گشوده و رسما" اعلام مي كند : 

گر مسلمانی از این است که حافظ دارد             آه اگر از پی امروز بود فردایی      

لذا ضمن پشتيباني كامل از مدير مسئول مربوطه و تشكر از تذكر به جاي نامبرده .. خواستار رسيدگي به وضعنابسامان شاعر هستيم و از وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي تقاضاي بررسي مجدد محتواي ديوان او را داريم.

  1717