یک استاد دانشگاه، جمهوری اسلامی را شاهکار حکومتی امام و«ولایت فقیه» را تضمین جمهوریت خواند و گفت: وقتی محتوای حکومت موردنظرامام ازجنس فقه است، یعنی منضبط و قانونمدار است.

دکتر عماد افروغ جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفتگو با مهر  به تحلیل اندیشه های امام خمینی (ره) پرداخت. به گزارش خبرآنلاین مهم ترین بخش های سخنان وی در ادامه می آید:

 * یکی از احیاگریهایی که امام در عرصه دین داشت مربوط به تشکیل حکومت و پیوند دیانت و یا پیوند دین و سیاست بود. یکی از تجلیات احیاگری امام در سطح سیاسی و داخلی، تشکیل حکومت بود؛ اما این حکومت نیز فقط تشکیل یک نظام سیاسی عاری از پشتوانه فلسفی و عاری از توجه به مردم و حقوق آنها و عنایت به مفهومی به نام جمهوریت نبود، بنابراین می توان گفت که این حکومت هر نظامی نیست، نه نظام دموکراسی است که تنها اتکا بر رضایت مردم داشته باشد و نه تئوکراسی است که بحث حاکمیت خدا را به قیمت نفی رضایت و مقبولیت مردم دنبال کند.

 *اختیارات رهبر در نظام جمهوری اسلامی و نظام فقهی سیاسی امام یک اختیارات قاعده مند و منضبط است و به هیچ وجه جنبه شخصی و دیکتاتوری ندارد.این حکومت یک دمکراسی جهت دار، جمع مقبولیت و حقانیت است. محتوای آن از جنس فقه است یعنی قانونمدار است چرا که فقه هم از جنس قانون، یک مقوله ربطی است، ربط بین انسان و موضوعات مختلف. طبعا پیش بینی پذیر و منضبط است. اختیارات رهبر در نظام جمهوری اسلامی و نظام فقهی سیاسی امام یک اختیارات قاعده مند و منضبط است و به هیچ وجه جنبه شخصی و دیکتاتوری ندارد.

 * وقتی پای انضباط به میان بیاید پای نظارت و نقادی به میان می آید چرا که اختیارات رهبری مشمول یک سری قواعد و ضوابط تعریف شده است، لذا این امکان برای دیگران به وجود می آید که مطمئن شوند تصمیمات رهبر نه از سر تشخیص های فردی و نه خدایی ناکرده منافع شخصی است بلکه از سر تحقق بخشیدن به یک سری ضوابط و احکام فقهی است که دیگران هم می توانند مطمئن شوند که حکومت اسلامی در واقع حکومت قواعد و رهنمود ها و اوامر و نواهی الهی است و به هیچ وجه شائبه شخصی ندارند.

 *این نکته بسیار حائز اهمیت است که همسان فیلسوف شاهی افلاطون، ولایت فقیه قصد ندارد به ولایت فیلسوف و یا عارف تن بدهد چرا که عرفان امری شخصی و ذوقی است و حکایت از نوعی کشف و شهود می کند و مسلم است دیگری را به عالم شخصی دیگر راهی و مجالی نیست، اما زمانی که پای فقه به میان آمد پای انضباط و قاعده به میان می آید و دیگران می توانند مطمئن شوند که این امر حکم خداوند است.

 * حکومت اسلامی در واقع آمیزه ای از حقانیت و مقبولیت، آمیزه ای از شرعیت و رضایت، آمیزه ای از فلسفه سیاسی و جامعه شناسی سیاسی با تمام ویژگی هایی که شرع مبین برای ویژگیهای حاکم و برای محتوای یک حکومت معقول لحاظ کرده و امام از آن به عنوان علم ، عدالت، کفایت و صلاحیت یاد می کند و آیت الله جوادی آملی در تشریح نظام ولایت فقیه می گوید که ولی فقیه باید از اجتهاد و عدالت مطلق برخوردار باشد و هم از یک مدیریت با کفایت برخوردار باشد.

 *اندیشه سیاسی امام از یک عقبه فلسفی و عرفانی ویژه ای برخوردار است. این که بارها گفته شده این انقلاب صدرایی است، حکایت از سبقه فلسفی صدرایی حضرت امام در پیدایش این انقلاب می کند.حسب اشتداد وجودی و مراتب تشکیکی وجودی ملاصدرا است که حضرت امام (ره) برای جامعه هم اصالت قائل و معتقد است به لحاظ فلسفی بین دین و جامعه یک رابطه مبتنی بر عموم و خصوص من وجه وجود دارد و حسب همین نگاه خاص به جامعه است که وی مفهومی به نام مصلحت ، شرایط زمانی و مکانی، را مطرح می کند و این که ما باید به نیازهای متغییر مردم هم توجه داشته باشیم.

 *در اندیشه اقتصادی امام نوعی استقلال و خودکفایی مشاهده می شود، امام همچنین عنایت ویژه ای به کشاورزی داشتند و خودکفایی در بخش کشاورزی را علاوه بر قطع وابستگی بر شرق و غرب به کرات مورد تأکید قرار داده اند.

 * در بعد فرهنگی امام عنایت ویژه ای به استقلال فرهنگی داشت. عنایت ویژه ای به هویت شرقی داشت و زمانی که بحث فرهنگ به وجود می آید و بحث وابستگی فرهنگی به میان می آمد وی از زمان رضاخان به بعد را مد نظر داشتند. بارها تأکید کرده بودند که به خود شرقی بازگردید. امام برای هویت شرقی جایگاه ویژه ای قائل بود، چرا که این هویت جوهره یکتاپرستی و خداگرایی دارد.

 * سیاست نه شرقی و نه غربی که امام مدنظر داشتند بایستی مورد توجه ما باشد. قرار نیست با اتکا به شرق با غرب مقابله کرده و یا با اتکا به غرب با شرق مقابله کنیم. امام در عصر جدید اندیشه ای عرضه کردند که احیا گر دین در ساحت خردورزی و سیاست بود. بار دیگر انسان متصل به خداوند و خرد متصل به خدا را و خرد خدا بنیاد را در مقابل خرد منفصل از خداوند و در مقابل اومانیسم خدا گریز احیا کرد.

 *در ساحت معنویت نیز امام احیاگر معنویت در ساحت روابط اجتماعی بودند و فلسفه سیاسی جدید را به نام مردم سالاری دینی معرفی کرد. مهمتر از هر چیز دیگری که امروز سخت به آن نیاز داریم پرهیز از ماکیاولیسم، پرهیز از خلط وسیله و هدف است. مهمترین هدف در اندیشه امام در یک مرتبه عدالت اجتماعی و در مرتبه بالاتر و اصیل تر اخلاق، معرفت خداوند و عرفان اسلامی است. 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 40982

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =