مناظره با حضور اسدالله عسگراولادی درباره لابی بخش خصوصی/بخش خصوصی چقدر در جریان مذاکرات هسته ای است؟

با وجود جایگاه بخش خصوصی در اقتصاد کشور و نقشی که می تواند در مذاکرات داشته باشد، فعالان اقتصادی رضایت جندانی از نقش آفرینی خود در این رابطه ندارند.

مریم فکری:

کمتر از دو هفته به پایان سال 1393 باقی مانده و بسیاری از تحلیلگران سال آینده را سال دشواری برای اقتصاد ایران می‌دانند؛ سالی که باید با قیمت پایین نفت، اقتصاد پرخرج کشور را گذراند و در این‌جا نقش بخش خصوصی است که پررنگ می‌شود. اما با وجود جایگاه بخش خصوصی در اقتصاد کشور، فعالان اقتصادی معتقدند که بدنه دولت تمایل زیادی ندارد که بخش خصوصی را بازی دهد. در این رابطه در میزگردی که خبرگزاری خبرآنلاین برگزار کرد، با حضور اسداله عسگراولادی، رییس اتاق بازرگانی ایران چین، مجیدرضا حریری، رییس کمیسیون واردات اتاق بازرگانی ایران، ابوالحسن خلیلی، عضو اتاق بازرگانی تهران و امیرحسین شمس‌زاده، کارشناس ارشد ام بی ای به بررسی نقش بخش خصوصی در اقتصاد کشور پرداخته شد.

* به نظر شما، چرا بخش خصوصی در لابی‌هایی که در مذاکرات هسته‌ای صورت می‌گیرد، آن‌قدر اثرگذار نیست و نقش واقعی خود را ایفا نمی‌کند؟

عسگراولادی: ما در 11 دولت گذشته، همواره توقع داشتیم که بخش خصوصی در بازی‌های اصلی نظام به خصوص در حوزه اقتصاد حضور پررنگ‌تری داشته باشد، اما در تمام دولت‌ها به بخش خصوصی گفته شد شما در صحنه هستید، ولی در عمل بخش خصوصی گاهی مورد مشورت قرار می‌گرفت و هیچ‌گاه در عمل آن‌طور که شایسته بوده، مورد اعتنا قرار نگرفته است.

ما توقع داشتیم که حتی در مذاکرات 1 + 5 یک فرد شایسته از بخش خصوصی حضور داشته باشد. این کار را هم نکردند. در ظاهر گفتند که ما با بخش خصوصی مشورت می‌کنیم، اما مشورتی با صالحان و شایستگان بخش خصوصی صورت نگرفت. این در دولت‌های قبلی هم بود. فقط آن 7 سالی که به عنوان نماینده امام در اتاق بازرگانی بودیم، کاملا در جریان مسایل قرار می‌گرفتیم. در شورای عالی اقتصاد، شورای راه و ترابری، شورای بانک‌ها و شورای صادرات بودیم، ولی بعد از آن نخست‌وزیر وقت اعتنایی به این کار نداشت و قبول هم نداشت و دعوت از بخش خصوصی را کم کرد. بعد هم که ما در اتاق بازرگانی سیستم انتخابات را برقرار کردیم و هیات مدیره و هیات رییسه تعیین کردیم، باز هم دولت وقت قبول‌مان نداشت. هیچ نوع مشورتی با ما نداشت و حتی کارت بازرگانی که منبع درآمد اتاق بازرگانی بود، در زمان وزارت آقای عابدی‌جعفری حذف و کارت بازرگانی را اختیاری کردند. وقتی کارت بازرگانی اختیاری شود، یعنی هر کسی خواست، کارت بگیرد؛ وگرنه با شناسنامه واردات و صادرات انجام می‌شد. پس اسم اتاق بازرگانی در آن تاریخ هم به عنوان سمبل و نماد بخش خصوصی بود، ولی دولت‌ها در عمل به آن اعتنایی نداشتند.

در دور اول ریاست‌جمهوری آقای هاشمی‌رفسنجانی، ایشان قول داد که سهم بخش خصوصی در اقتصاد را به 50 درصد می‌رساند. برنامه‌هایی را هم در این زمینه اجرا کرد، ولی در دور دوم ریاست‌جمهوری ایشان به دلیل این‌که وضعیت ارز نابه‌سامان شده بود و تنگناهای زیادی ایجاد شد، به سمت دولتی شدن رفتیم. به این ترتیب در دولت دوم آقای هاشمی‌رفسنجانی تا 88 درصد اقتصاد به دلیل مضیقه‌هایی که وجود داشت، دولتی بود. آن

زمان دلار تا قیمت 520، 530 تومان رسیده بود، اما نرخ دلار را تا حدود 300 تومان کاهش دادند و ورشستگی بزرگی برای گروهی که با دلار 520 تومان واردات و صادرات انجام داده بودند، به وجود آمد. اسم آن روز را ما در بازار چهارشنبه سیاه گذاشتیم و تصمیم گرفتند دلار را در نرخ 300 تومان تثبیت کنند. بعد آقای هاشمی به من گفت که از حالا به بعد به من بگویید چهارشنبه سفید. به گوش او این خبر رسیده بود. در دولت بعدی البته یک مقدار فضا برای بخش خصوصی بازتر شد، اما باز هم از نظر اقتصادی ما در مرز 75 تا 80 ماندیم. در دولت آقای احمدی‌نژاد نیز در ابتدا شعارهای فریبنده و زیبای زیادی داده شد.

* آقای حریری نظر شما در این باره چیست؟

حریری: یک بخش این موضوع همان‌طور که آقای عسگراولادی عنوان کردند، این است که بدنه دولت تمایل زیادی ندارد که بخش خصوصی را بازی دهد، زیرا وقتی دولت کوچک شود، در کنار آن یک‌سری از مدیرهای درجه 2 نیز بیکار می‌شوند. این گروه در مقابل خصوصی‌سازی مقاومت می‌کنند و اجازه نمی‌دهند بخش خصوصی وارد صحنه اقتصاد شود. بخش دیگر هم به ضعف بخش خصوصی برمی‌گردد. این ضعف ناشی از عدم خودباوری است؛ به‌هرحال در کشور ما انقلاب ضدسرمایه‌داری شده بود. به همین دلیل الان در این نسلی که تاجر یا صنعتگر هستند، کارخانه‌ای نداریم که 100 سال سابقه داشته باشد. چون در همه جای دنیا وقتی راجع به سرمایه‌داری و بخش خصوصی صحبت می‌شود، کمپانی‌هایی دیده می‌شود که چند نسل از آنها گذشته است؛ البته غیر از حوزه دیجیتال.

شمس‌زاده: البته ما مشکل نیروی انسانی هم داریم. دو برادر هم بعد مدتی ممکن است نتوانند کنار یکدیگر کار کنند.

حریری: در دورانی که فئودالیسم بوده، خانواده‌ها و خان‌ها یک منطقه را اداره می‌کردند و این بحث‌ها وجود نداشته و می‌توانستند شرکتی کار کنند. در کشور ما روابط جدید سرمایه‌داری جا نیفتاد، زیرا فرآیند طبیعی طی نشد. در کل نقص بخش خصوصی این بود که در جایی که به عنوان اتاق بازرگانی جمع شده بودند و باید تبلور صدای بخش خصوصی باشد، در امور بین‌الملل اتاق بازرگانی از بعد از انقلاب همیشه یک دیپلمات بازنشسته نشسته بوده است. دستگاهی دیپلماسی از آن دستگاه‌هاست که تقریبا بازنشسته ندارد. عمدتا کسانی هم که بازنشست می‌شوند، از ناکارایی است. این گروه را اتاق بازرگانی جذب می‌کرده است. اصلا موضوع دیپلماسی تجاری با موضوع دیپلماسی سیاسی متفاوت است. فردی که با دید دیپلماسی سیاسی امور بین‌الملل اتاق بازرگانی را اداره می‌کرده، نمی‌فهمیده دیپلماسی تجاری یعنی چه. در نتیجه اتاق بازرگانی هیچ‌گاه وارد فضای تجاری بین‌المللی به عنوان دیپلماسی تجاری نشده است.

در طول زمان تحریم از سال 1386 در اتاق بازرگانی اعلام کردیم که ما به سمت تحریم می‌رویم و یک‌سری راه‌ها را می‌توانیم اعمال کنیم. اما ما به دلیل این‌که نیروی غالب در اتاق نبودیم، کارمان خیلی پیش نرفت. شما می‌بینید که ما با بسیاری از کشورهای گروه 1 + 5 اتاق مشترک بازرگانی داریم، اما یکی از این‌ها را وارد بازی نکردند. ما این مسایل را نوشتیم و به رییس اتاق بازرگانی وقت دادیم که اجازه دهید اتاق‌های مشترک به عنوان نماینده بخش خصوصی با همتایان خود صحبت کنند. ما معتقد بودیم که چرا اتاق بازرگانی به عنوان نماینده بخش خصوصی در اجلاس داووس صحبت نمی‌کند؟ ما به جای این‌که پول را به ساختمان تبدیل کنیم، پول را می‌توانیم در اجلاس داووس ببریم و 10 دقیقه تریبون را دست بگیریم و بخش خصوصی بگوید شما که می‌گویید ما با مردم ایران کاری نداریم، اما ما به عنوان نماینده کسب‌وکار مردم ایران می‌گوییم با تحریم‌ها به مردم آسیب زده‌اید.

ما هیچ‌گاه به این موضوع فکر نکرده‌ایم که دولت باید یک صدا در دنیا داشته باشد و بخش خصوصی هم یک صدا داشته باشد. این صداها اگر با یکدیگر هماهنگ شود، می‌توان بهانه را از دنیا گرفت. می‌شود گفت شما که می‌گویید ما دولت ایران را تحریم کرده‌ایم و نه مردم ایران را، پس چرا بخش خصوصی را تحریم کرده‌اید؟! این یکی از ضعف‌های اتاق بازرگانی بوده است؛ یعنی عدم استفاده از پتانسیل دیپلماسی تجاری. این‌که همیشه به ما در اتاق بازرگانی به عنوان منتقد نگاه می‌کنند، به این دلیل است که همیشه پیشنهادات را می‌دهیم، اما انجام نمی‌دهند و انتقاد می‌کنیم.

خلیلی: تحریم‌ها که شروع شد، اشکال اساسی این‌جا بود که دولتمردان نیز نگاه جامع به تحریم نداشتند. من دقیقا به خاطر دارم سناریویی که برای تحریم نوشتند، ما گفتیم در رابطه با عراق نیز به همین شیوه جلو رفتند. یعنی اگر پازل‌ها را یک به یک کنار هم بگذاریم، آخر سر به جایی می‌رسیم که ما باید از 4 شرکت خریداری کنیم. اتفاقی که در دوره اخیر آقای ظریف افتاد که در قبال 750 میلیون دلاری که ماهانه می‌گیرید، گفتند از این شرکت‌ها خریداری کنید، ما 5 سال قبل گفته بودیم. نبود دید جامع در دولتمردان باعث شد که تحریم را یک داستان انرژی هسته‌ای ببینند. اگر تحریم را جامع نگاه می‌کردند که در انتها به بحث مواد غذایی و دارو می‌رسد، باعث می‌شد که نقش بخش خصوصی پررنگ‌تر شود.

یکی از ایرادات ما این بود که دولت همیشه فکر می‌کرد که از داستان تحریم چگونه برای برون‌رفت شرکت‌های خود استفاده کند. برای مثال، در ابتدای سال 1389 که بحث تحریم کشتیرانی پیش آمد، یک بخشنامه‌ای زدند که کالایی نمی‌توانید به ایران بیاورید؛ مگر با کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران. یعنی 10 درصد جریمه. در واقع اصل تحریم کنار رفته بود و فقط به این فکر بودیم که ناوگان‌های کشتیرانی را چگونه نجات دهیم. به تبع فضاهای کنترلی و رانتی، داستان فوق را به وجود آورد. در واقع دید جامع وجود نداشت و کماکان هم من به این موضوع معتقدم. یعنی در دورانی که آقای ظریف شروع به صحبت کرد، چون بار آن بخش سنگین بود، یک مقدار غفلت شد. در صورتی که اگر کنار تیم هسته‌ای، یک تیم مجرب اقتصادی از بخش خصوصی بود، برای مثال امکان انتقال پول تسهیل می‌شد و محدود به 4 فروشنده در دنیا نمی‌شدیم.

این دید جامع هنوز که هنوزه در دستگاه دیپلماسی سیاسی وجود ندارد، چون در رابطه با ارزش‌هایی که ما به دنبال آن هستیم یا اولویت‌هایی که در مذاکرات در ذهن داریم، بحث تجارت در اولویت‌های دوم و سوم است و در اولویت‌های اول قرار نگرفته است.

* ما اصلا تاجر بین‌المللی داریم؟

عسگراولادی: بله، تاجر بین‌المللی یعنی کسی که می‌تواند در مجامع بین‌المللی حرف بزند و به نمایندگی از طرف یک بخشی از اقتصاد کشور صحبت کند. من خودم در 5، 6 نهاد اقتصادی بین‌المللی عضو هستم؛ عضو هیات مدیره شورای نات هستم. 58 کشور عضو شورای نات هستند و من هم در ایران به عنوان هیات مدیره‌اش هستم. من وقتی در آفریقای جنوبی سخنرانی کردم، باعث تعجب همه شد. در نیویورک یک شورایی هست به نام FDA که من عضو رسمی آن هستم. تاجر بین‌المللی ما داریم.

اما در کل بخش خصوصی کنار گذاشته است و همین الان که با شما صحبت می‌کنم، 78 درصد اقتصاد ایران دست دولت است. ما بیمه‌های اجتماعی را خصوصی نمی‌دانیم. ما هواپیمایی جمهوری اسلامی را خصوصی نمی‌دانیم.

* حتی خودروسازان بزرگ.

عسگراولادی: بله، ما خودروسازان بزرگ را خصوصی نمی‌دانیم. ذوب‌آهن و پالایشگاه‌های بزرگ را هم همین‌طور. همه این‌ها دولتی هستند. پس ما در یک بازی 20 درصدی در اقتصاد کشور هستیم که 10 درصد آن صادرات است. صادرات را هم از دست‌شان برنمی‌آید، وگرنه همین را هم می‌گرفتند. کاری که ما در صادرات می‌کنیم، هنرنمایی است. ما در شرایط سخت 50 میلیارد دلار صادرات داشتیم. ما 2 هزار بنگاه خوب صادرکننده داریم. دولت این موضوع را می‌بیند، اما باز هم بخش خصوصی را بازی نمی‌گیرد.

حریری: یک اتفاق تاریخی هم در کشور ما افتاده است و شما در یکی دو سال اخیر می‌بینید که سر و صدای بخش خصوصی بیشتر شده و به آن اهمیت می‌دهند.



* دلیل آن این بوده که برخی از اعضای اتاق به دولت رفتند؟

حریری: خیر، این افراد همیشه بودند. اتفاقی که افتاده، به این دلیل نبوده که نمایندگان بخش خصوصی به اتاق بازرگانی رفتند و این موضوع باعث نزدیکی بخش خصوصی و دولت شده است، به این دلیل بوده که تا قبل از تحریم‌ها و تا سال 1391 سالانه حدود 100 میلیارد دلار پول نفت به کشور می‌آمد. یعنی دولت احتیاجی به کسی نداشت. همه خرج مملکت و واردات با قاچاق به 85 میلیارد دلار نمی‌رسید. باز هم دولت می‌توانست همه پول را عرضه کند و نگرانی نداشت. اتفاقی که امروز افتاده، این است که ما همان نیاز ارزی را حالا با 10 درصد پایین‌تر داریم، اما دولت فقط 20 میلیارد دلار می‌تواند پول نفت بدهد به دست مردم و بیش از این ندارد. این‌که دولت امروز به سمت بخش خصوصی آمده، فکر نکنید لطف دولت به بخش خصوصی بوده، بلکه دولت از سر نیاز به سمت بخش خصوصی آمده است. دولت دیگر نمی‌تواند کشور را اداره کند.

این دولت برای اداره اقتصاد کشور نیاز به بخش خصوصی دارد. در سالی که در آن قرار داریم، دولت 20 میلیارد دلار ارز از طریق بانک مرکزی برای تمام نیازهای ارزی کشور ارائه کرده است. از طرف دیگر، بخش خصوصی 55 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشته است.

شمس‌زاده: البته پتروشیمی که دولتی است.

حریری: شما پتروشیمی و میعانات گازی را از 55 میلیارد دلار بیرون بیاور، 24، 25 میلیارد دلار می‌شود.

شمس‌زاده: من معتقدم بخش خصوصی خیلی ضعیف‌تر از آنچه که شما تصور می‌کنید، هست. دولتمردان ما اکثرشان تجربه بخش خصوصی را ندارند. یعنی اکثرا از روز اول مدیر دولتی بودند و حتی یک شب دغدغه پرداخت چک حقوق کارمندان خود را نداشتند. دلیل این موضوع هم این بوده که ما نظام مالیاتی درستی در کشورمان نداریم. دولتی که خودش درآمد داشته باشد، هیچ‌گاه دست خود را جلوی بخش خصوصی دراز نمی‌کند و از بخش خصوصی کمک نمی‌خواهد. الان دولت می‌تواند روی بخش خصوصی حساب باز کند، چون باید مالیات بگیرد.

حریری: غیر از مالیات، من معتقدم به این‌که ما داریم به افغانستان و عراق کالا صادر می‌کنیم و در این‌جا خیلی نمی‌توانیم بگوییم جنس را دولتی می‌فروشیم. این حدود 10، 12 میلیارد دلار است. من می‌فهمم که از این 55 میلیارد دلار، 22، 23 میلیارد دلار پتروشیمی و میعانات گازی است، اما 24، 25 میلیارد دلار هم که بخش خصوصی کشور صادرات دارد، قابل توجه است.

شمس‌زاده: شما پسته و خشکبار را کنار بگذارید.

عسگراولادی: صادرات پسته 2 میلیارد دلار است، کنار نگذارید.

شمس‌زاده: ببینید من معتقدم صادرات ما هم شبه دولتی است.

عسگراولادی: من این موضوع را قبول ندارم و معتقدم 50 درصد پتروشیمی‌ها هم بخش خصوصی هستند.

حریری: اما من با آقای شمس‌زاده موافق هستم.

شمس‌زاده: ببینید نهاد مالی ما رانت است و بخش خصوصی ما نیز وابسته است. شما اگر به گذشته اتاق بازرگانی هم نگاه کنید، بخش خصوصی اتاق بازرگانی را جدی نمی‌گیرید، چون همیشه ویترین اتاق، تجار امینی بودند که به دولت وابسته بودند.

حریری: درست است. در فضای اقتصادی ما آنچه که حرف اول و آخر را می‌زند، رانت است. این رانت می‌تواند رانت فامیلی، رانت اطلاعاتی و یا رانت ارتباطی باشد. این‌که فساد در کشور ما به خصوص در سال‌های گذشته نهادینه شد، علت آن برمی‌گردد به این‌که به بخش خصوصی واقعی بی‌توجهی شد. اما اتاق بازرگانی باید حفاظت کند که بیشترین افراد بخش خصوصی به آن‌جا بیایند.

وقتی ما می‌بینیم بانک‌ها به یک نفر 6500 میلیارد تومان وام می‌دهند و از او هیچ وثیقه‌ای نمی‌گیرند، اما به یک جوان تاجر 5 میلیارد تومان هم وام نمی‌دهند، حالا اگر همین بانکدارها به اتاق بیایند، فکر می‌کنید چه بلایی سر کشور می‌آید.

خلیلی: وقتی شما می‌گویید بخش خصوصی ما کوچک است و خیلی هم کوچک است، یک خطای دید است. اشکال کار این است که دولتمردان ما با همین تحلیلی که شما دارید، می‌گویند به دلیل این‌که بخش خصوصی ضعیفی داریم، نمی‌توانند در اقتصاد فعالیت کنند. نتیجه این می‌شود که می‌گویید بخش خصوصی ما ضعیف است، صادرات کمی دارد و توانمند نیست. بعد چه می‌شود؟ افراد ناکارآمد به دولت می‌روند و کماکان پتروشیمی و فولاد ما دولتی می‌ماند.

شمس‌زاده: من معتقدم بخش خصوصی ما ضعیف است، چون جاهایی که بخش خصوصی را باید معرفی می‌کرده، نماینده واقعی بخش خصوصی نبوده است.

عسگراولادی: بخش خصوصی ضعیف نیست، ضعیف نگهش داشتند.

حریری: این‌که بخش خصوصی نمایندگان قوی هم نداشته، درست است.

شمس‌زاده: شما سابقه 30 ساله ما در اتاق بازرگانی را نگاه کنید. چند تاجر کارآفرین را می‌بینید که از صفر آمدند آن‌جا موفق شدند؟ چه تعداد افراد شایسته که سمبل بخش خصوصی بودند، موفق شدند؟ بعد از انقلاب ویترین بخش خصوصی ما در اتاق بازرگانی کسانی بودند که ساپورت‌هایی داشته‌اند، بنابراین هر کسی هم در بخش خصوصی بوده، تلاش می‌کرده که به اتاق بازرگانی وابسته نباشد و بدون سر و صدا کار خود را کند. ما نمی‌توانیم در فضا زندگی کنیم و باید قبول کنیم بخش خصوصی ما ضعیف است.



خلیلی: این‌که فضای کسب‌وکار ما مستعد استعدادیابی و شکوفایی نیست، حرف درستی است، اما این‌که یک نفر به بازار رفت و آنچه را که دوست داشت، نشد، دلیل بر این نمی‌شود که بخش خصوصی ما موفق نیست. این‌که ما فکر می‌کنیم بخش خصوصی ضعیف است، امروز باعث شده که رشد بخش خصوصی کم شود. ما این نگاه را باید تغییر دهیم و ایرادات فضای کسب‌وکار را رفع کنیم. این‌که بخش خصوصی نمادهای خوبی نداشته، حرف درستی است. این‌که افرادی از اتاق بازرگانی به دولت می‌روند، فکر می‌کنند هنوز در اتاق هستند، حرف درستی است. ما در این‌جا با هم هم‌نظر هستیم، اما من اصرار دارم که ما باید نگاه‌مان را به بخش خصوصی تغییر دهیم.

شمس‌زاده: ما حدود سه میلیون واحد صنفی داریم. تاثیر این‌ها در اقتصاد چیست؟ چقدر صدا دارند؟

حریری: من با این عددهایی که می‌گویند بخش خصوصی 20 درصد اقتصاد کشور است، مشکل دارم. از نظر آمار بخش خصوصی بیش از این است. حدود 14 درصد GDP کشور کشاورزی است و ما کشاورز غیر بخش خصوصی نداریم. یعنی ما کارتل کشاورزی نداریم که تولید کشاورزی کند. حدود 16، 17 درصد هم در بخش توزیع است و GDP کشور را تشکیل می‌دهند. ما اگر این‌ها را حساب کنیم، حدود 47، 48 درصد اقتصاد در دست بخش خصوصی است. اما نقش این گروه در اقتصاد کمتر از 10 درصد است. به خاطر این‌که اصولا در کشور ما به دلایل سیاسی تشکل‌گرایی، ایجاد سندیکاها و اتحادیه‌ها با مشکل روبه‌رو بوده و نگذاشتند این بخش‌ها رشد کنند. ما اصلا تشکل‌گرا نیستیم. ما اگر دقیق به آمارهای بانک مرکزی و آمارهای بانک جهانی توجه کنیم، حدود 42 درصد تولید کشور را بخش خصوصی انجام می‌دهد؛ منتها به چشم نمی‌آیند، چون صدا ندارند.

عسگراولادی: ببینید درست است 14 درصد GDP کشور کشاورزی است، اما 7 درصد در اختیار تعاونی‌های دولتی است. کشاورز یک کارگر ساده است. درست است که 14 درصد GDP مربوط به بخش کشاورزی است، اما 13 درصد آن دست دولت است.

* یعنی شما قضیه نیروی انسانی را که کار تولیدی می‌کند، متفاوت می‌دانید؟

عسگراولادی: بله، همه بخش کشاورزی در اختیار دولت است؛ سم و کود و... . به ظاهر در حال حاضر پمپ‌بنزین‌ها دست بخش خصوصی است، اما در باطن این‌گونه نیست.

شمس‌زاده: چند نفر مثل شما در بخش خصوصی که تاجر بین‌المللی باشد، وجود دارد؟

عسگراولادی: زیاد. اقلا 500 نفر.

حریری: اگر دولت ما اجازه داده بود بخش خصوصی با سرمایه دنیا قاطی شود و سرمایه‌مان  را با سرمایه دنیا پیوند داده بودیم، تا این حد دورمون دیوار کشیده نمی‌شد. دولت نمی‌خواهد این دیوار برداشته شود.

عسگراولادی: نفع بدنه اقتصادی این است. فکر می‌کنید کجا این صحبت‌هایی که الان من و شما می‌کنیم را باید فریاد بزند؟ اتاق بازرگانی است.

شمس‌زاده: نقش اتاق بازرگانی در این‌جا چیست؟ ما باید یک جایی درست کنیم که بخش خصوصی متحد باشد، اما سازوکار فعلی اتاق بازرگانی یک جوری است که واردکنندگان عمده هم حاضر نیستند از کارت بازرگانی خود استفاده کنند و خودشان را با اتاق غریبه می‌دانند، چون هیچ‌گاه اتاق، صدای بخش خصوصی نبوده است.

حریری: شعار ما این است که اقتصاد باید شفاف، رقابتی و آزاد باشد و تنها راه نجات ما است.

خلیلی: سال 1390 انتخابات هیات مدیره اتحادیه بین‌المللی تعاونی‌ها در مکزیک بود. من آن‌جا رفتم و برای اولین بار یک ایرانی عضو هیات مدیریه ICA شد، اما رییس اتاق بازرگانی به این موضوع تبریک نگفت.

شمس‌زاده: تجار ما در حال حاضر به دلیل شرایطی که پیش آمده، دچار گسستگی شدند. من اعتقاد دارم که ما باید در مجامع بین‌المللی حضور داشته باشیم.

عسگراولادی: دولت این موضوع را دچار مشکل کرده و اختیارات بخش خصوصی را خریده است.

حریری: دکه روزنامه‌فروشی بخش خصوصی واقعی است که اگر شب روزنامه‌اش را نفروخت، باید دست کند در جیب خود و ضررش را بدهد. کسی که در عمر خود با حقوق زندگی کرده، تکنوکرات است.

شمس‌زاده: آقای حریری پس نسل جدید تجار ما، همه دولتی می‌شوند.

عسگراولادی: متاسفانه اگر بیدار نشوند، بله. یعنی اگر اتاق بیدارشان نکنند، بله.

حریری: نسل جدید را باید با اتاق بازرگانی آشتی داد. ببینید نسل جدید را یا تابع قدرت می‌کنند و 4 سال یک‌بار یاد جوانان می‌افتند. نسل جدید، تجار به‌روز و با سوادی هستند که دنیا را می‌شناسند و با IT آشنا هستند. ما این نسل جدید را باید با اتاق بازرگانی آشتی دهیم؛ نه برای او توقع ایجاد کنیم.

شمس‌زاده:

من یک خواهشی دارم و این‌که ما بهترین مرکز آموزش تجاری را در اتاق بازرگانی می‌توانیم داشته باشیم، ولی متاسفانه این موضوع مغفول مانده است.

 

 

عکس ها: لیلا افشار

22539

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 403298

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 3 =