خاصیت فلسفه پرسش کردن است اما ما سوال کردن را دوست نداریم/ اگر فلسفه نباشد دین سطحی خواهد بود

دکتر داوری اردکانی گفت: در کشور ما خوشبختانه شمارگان کتاب‌های فلسفی بیشترین رتبه را در میان کتاب‌ها دارند اما سوال من این است که از بین حدود 600 کتابی که در حوزه فلسفه ترجمه شده چند کتاب آن مفید است و من می‌توانم آنها را بخوانم و بفهمم؟

به گزارش خبرآنلاین به نقل از ایبنا، آیین رونمایی از فصلنامه «نقد کتاب کلام، فلسفه و عرفان» روز گذشته 15 بهمن‌ماه با حضور دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم، دکتر کریم مجتهدی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مجید غلامی جلیسه، مدیرعامل خانه کتاب و جمعی از استادان و صاحب‌نظران حوزه فلسفه در سرای اهل قلم برگزار شد.

به گفته مالک شجاعی جشوقانی سردبیر فصلنامه «نقد کتاب کلام، فلسفه و عرفان» این فصلنامه اکنون از مشورت استادانی مانند داوری اردکانی، ابراهیمی دینانی، کریم مجتهدی، محسن جوادی و سید امیر طالب زاده در شورای علمی خود بهره می‌گیرد.

خلاصه سخنرانی های این نشست را در جدول زیر می خوانید.

نام سخنران

خلاصه اظهارات

رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم

 

* مجلات نقد کتاب که در این حوزه منتشر می‌شوند بیشتر نظرشان نقد فلسفه است گفت: اگر نظر من را در این باره بدبینانه نبینید باید بگویم که از سال 1334 تاکنون با بیشتر مجلاتی که درباره نقد کتاب فعال بودند همکاری داشته‌ام. البته گاهی این همکاری زیاد و در برخی موارد کم بوده است. یکی از مجلاتی که در این باره خوب عمل می‌کرد مجله‌ای بود که دکتر ایرج افشار آن را منتشر می‌کرد و همان‌گونه که می‌دانید ایشان فردی اهل کتاب به معنای واقعی کلمه است، بدین معنی که کتابشناس، کتابدان و کتابدوست است.

* ما کتاب متوسط را دوست داریم، کتابی که با فهم مشترک ما تناسب داشته باشد. ما کتابی را دوست داریم که به ما اطلاعات بدهد. در واقع ما این کتاب را ترجیح می‌دهیم و آن را بهترین کتاب می‌دانیم در حالی که کتاب باید به قول سقراط به ما نیش بزند و ما را برانگیزاند. ما این نوع کتاب‌ها را دوست نداریم.

* خاصیت فلسفه پرسش کردن است. ما این پرسش و سوال کردن را دوست نداریم و از کنار آن را رد می‌شویم. فلسفه برای ما معقول ثانی است. ما فلسفه را باید به ساحت اول بیاوریم و علمی‌اش کنیم. البته در اینجا علمی به معنای لفظ اصطلاحی آن نیست. علم متعلق به معقول اول و ساحت اول است. فلسفه باید به علم فلسفه تبدیل شود.

* افلاطون در طول تاریخ فلسفه و کانت در صدر مدرنیته همواره تاکید کرده‌اند که فلسفه آموختنی نیست. البته برخی می‌گویند این دو هر کدام مدرسه فلسفه داشته‌اند. همین طور است! کانت در دانشگاه تدریس می‌کرده و افلاطون نیز استاد آکادمی بوده است. هر دو فلسفه می‌آموزند و شاگردان بزرگی دارند اما منظور این دو چهره بزرگ این است که فلسفه آموختنی نیست و اگر ما آن را به علمی آموختنی تبدیل کنیم نابودش کرده‌ایم.

* زمانه ما فلسفه را به علم فلسفه تاویل کرده است. این بدین معناست که فلسفه وجود ندارد. در کشور ما خوشبختانه شمارگان کتاب‌های فلسفی بیشترین رتبه را در میان کتاب‌ها دارند و حتی شنیده‌ام که از کتاب‌های شعر هم شمارگان بیشتری دارد اما سوال من این است که از بین حدود 600 کتابی که در حوزه فلسفه ترجمه شده چند کتاب آن مفید است و من می‌توانم آنها را بخوانم و بفهمم؟

* البته من مترجمان را ملامت نمی‌کنم و دست آنها را می‌بوسم چون آنها تمرین فلسفه می‌کنند و می‌خواهند زبان فارسی را با فلسفه مانوس کنند با وجود این زبان همچنان ناپخته است. من کتابی را از وایتد که ترجمه شده بود، خواندم متاسفانه احساس کردم مترجم تنها یک پاراگراف آن را فهمیده و من هم همان یک پاراگراف را فهمیدم. البته وقتی به مترجم کتاب این را گفتم به من پاسخ داد که من همین یک کتاب را فلسفی دیدم و آن را ترجمه کردم. این صداقت برای من ستودنی است و من به او گفتم که باید در ترجمه تجدید نظر کنید.

* ما در کار نقد کردن مشکل داریم و تنها آسان مخالفت می‌کنیم. کسی می‌تواند هگل را نقد کند که با او ارتباط داشته باشد و شوپنهاوروار نخواهد بگوید که هگل شارلاتان است. این فرد چگونه می‌تواند عظمت هگل را درک کند؟ من اگر کانت را فیلسوف ندانم چگونه می‌توانم نقدش کنم. بنابراین باید وجهی برای فلسفه نقد قائل باشم تا بتوانم آن را نقد کنم.

* ما در کشور موقعیت نقد کتاب را نداریم. مجلات نقد کتاب مانند فصلنامه «نقد کتاب کلام، فلسفه و عرفان» آغاز کنندگان این راه هستند. من گاهی کتابی را درباره فلسفه می‌خوانم و می‌گویم مزخرف است! این کار فلسفی نیست. اگر بخواهم کار فلسفی کنم باید در فلسفه سیر کنم و آنجا غوطه‌ور باشم و چیزی را در ابتدا دریابم و بعد با آن مخالفت کنم. بنابراین موافقت یا مخالفت با چیزی پس از همزبانی، درک و فهم آن است.

کریم مجتهدی، استاد بازنشسته دانشگاه تهران

* من اگر می‌خواستم عنوانی برای این مجله پیشنهاد بدهم، «دین، کلام، عرفان، فلسفه و علم» را پیشنهاد می‌دادم. در واقع با این عنوان می‌توان دامنه فلسفه را بسیار گسترده‌تر کرد و به مسائل زندگی روزمره و حتی مسائل سیاسی کشاند. این پنج حوزه‌ را که من مطرح کردم نمی‌توان از یکدیگر جدا کرد.

* من که اهل فلسفه هستم، فلسفه را از دین مهم‌تر می‌دانم چون فلسفه به دین عمق می‌بخشد و خادم آن است. اگر فلسفه نباشد دین سطحی خواهد بود. حال باید دید که چگونه می‌توان به صورت معقول دین، کلام، عرفان، فلسفه و علم را از یکدیگر جدا یا به هم نزدیک کرد.

* باید ببینیم چگونه می‌توانیم این تعارضات را حل کنیم؛ البته این تعارضات فقط به ایرانی‌ها مختص نیست بلکه در یونان هم وجود داشت است. سقراط می‌گوید علم حقیقت است. در واقع شناخت است که مسائل را برای ما مشخص می‌کند. در فرهنگ غربی هم این مساله مطرح است.

* «فلسفه» حب و عشق به حکمتِ دانش است و آن نیز در کلاس و دفتر میسر می‌شود. این عشق متعلق به مدرسه و درس است. این عشق متعلق به کسی است که می‌خواهد چیزی یاد بدهد گاهی کسی نمی تواند یادبگیرد این بحث دیگری است اما مهم این است که فلسفه تلاش و کوشش است.

* ممکن است در جامعه عده‌ای بگویند تفکر فایده‌ای ندارد اما این‌گونه نیست. فلسفه این درد را باید به همراه داشته باشد البته نباید مصادره به مطلوب کند و از کنار حرف‌های اصلی در جامعه عبور کند بلکه باید روی مشکلات بایستد.

* نقد کتاب در کشور ما تشریفاتی است، متاسفانه ما تحت تاثیر شخصیت افراد نقد می‌کنیم. چندی پیش فردی گفته بود که من در دانشگاه به او دست ندادم پس کتاب‌های من بد است! من زکام داشتم و نمی‌خواستم دست بدهم! ما این‌گونه درباره آثار هم قضاوت می‌کنیم.

* متاسفانه مترجمان ما از زبان فارسی استفاده نمی‌کنند و در اتوبوس و تاکسی و ... هم استفاده از لغات خارجی رواج یافته است. ما اسیر الفاظ شدیم.

* اگر فصلنامه «نقد کتاب کلام، فلسفه و عرفان» بخواهد به جامعه خدمت کند باید با صداقت و بدون توهین وارد عرصه حل مشکلات شود. شما در سنت ارسطو و افلاطون چهار فضیلت اصلی یعنی حقیقت، شهامت، اعتدال و عدالت را می‌بینید. اینها باید با هم باشند چون مکمل هم هستند.

مجید غلامی جلیسه، مدیرعامل خانه کتاب

 

* این مراسم، جشن تولدی برای فصلنامه «نقد کتاب کلام، فلسفه و عرفان» است و امیدوارم انتشار این نشریه منشأ خیری در حوزه کلام، فلسفه و عرفان باشد.

* نقد، اصولی دارد که اگر رعایت نشود مشکلات عدیده‌ای را برای ما ایجاد می‌کند. جای خوشبینی است که خانه کتاب سه حوزه کلام، فلسفه و عرفان را به عنوان یک مجله مستقل در نظر داشته است، هر چند ادغام این سه حوزه نیز خود بحث دیگری دارد.

* برای ما دغدغه جدی وجود دارد که نقد درست و تحلیلی را در جامعه ترویج دهیم و نگاه گذرا به این موضوع نداشته باشیم. متاسفانه امروز آنچه گریبانگیر جامعه ما شده این است که شتابزده به دنبال تالیف آثار می‌رویم در حالی که نتیجه کار پر از غلط‌های فنی، ویرایشی و محتوایی است.

* این در حالی است که تعداد مجلاتی که به صورت علمی می‌توانند این کتاب‌ها را نقد کنند و به وضعیت علمی جامعه توجه بیشتر کنند بسیار کم است.

/6262

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 398824

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 5 =