عصرایران نوشت:

چهره دختر بلوند و موطلایی استرالیایی قابل پخش است اما پیرزن ایرانی که تی شرت تیم ملی را پوشیده و با تمام سلول هایش سربازان ما را در آن سوی مرزها تنها نمی گذارد نباید پخش شود! موفقیت های فیروز نادری در ناسا و مریم میرزاخانی در کسب مدال ریاضی در فضای مجازی و بین مردم قابل افتخار است اما در رسانه های رسمی نباید در موردشان زیاد حرف زد.

درک اینکه چه سیاستی پشت این ماجراست شاید چندان هم پیچیده نباشد. آنها خوب هستند مادام که مثل ما فکر کنند، حرف بزنند و لباس بپوشند. در غیر این صورت ما حق داریم صدای جیغ و هورا کشیدن شان را پخش کنیم اما سیمای شان را نه! حق داریم از دور نشان شان بدهیم و بگوییم آنها دوستان ما هستند اما برای یک بار هم میکروفون را در اختیارشان نگذاریم تا کلمه ای حرف بزنند؛نگاهی ابزاری به آدم های که اگر در اندیشه با ما تفاوت دارند در ریشه یکی هستیم و قلب مان برای یک ایران می تپد.

منصفانه نیست همه بادام های تلخ این ماجرا را در سبد صدا و سیما بگذاریم چرا که عموماً جای دیگر تصمیم می گیرند و به تهیه کنندگان و برنامه ریزان تلویزیون هشدار می دهند ( و به ما رسانه ها هم).

سال ها این گونه نگاه و استفاده کردن از آدمها نکوهش می شد و کشورهای غربی را شماتت می کردند که از شهروندان شان استفاده ابزاری می کنند و حالا دقیقاً همان رفتار را انجام می دهیم.

چیزی مثل وقت تلف کردن بازیکنان فوتبال. وقتی بازیکن یک تیم عربی مقابل ما وقت تلف می کند اسمش را می گذاریم « ضد فوتبال کثیف بحرینی» و وقتی ستاره تیم ملی خودمان بی هیچ برخوردی مثل مار به خودش می پیچد و وقت می کُشد گزارشگر وطنی آن را « تاخیر تاکتیکی هوشمندانه» نام می گذارد! نتیجه نهایی هر کاری اگر به سود ما رقم بخورد این وسط دروغکی گفتن هم به کسی برنمی خورد و جای دوری نمی رود!

اینکه دیدن این همه ایرانی جلای وطن کرده که عموماً هوش و ژن و ثروت شان را برداشته اند و رفته اند حالا به شهروندان آداب دان و موفق و خوش چهره ای برای استرالیا تبدیل شده اند اسباب خوشحالی است یا ناراحتی بحثی دیگر است، اینکه چند صد نفر در راه این رفتن طعمه دلال های تایلندی و مالزیایی شده اند و سرانجام در قعر اقیانوس ماهی ها گوشت تن شان را نوک زده اند و حالا در استادیوم حاضر نمی شوند تا ایران را تشویق کنند و اصولاً کسی دوست ندارد آمارشان را در بیاورد هم ماجرای دیگری است اما نمی شود تا ابد این هموطنان پرشور را از دور نشان داد و گفت سرمایه ملی هستند!

این چه سرمایه ای است که در جیب کشوری دیگر قرار دارد و ما فقط مجاز به پخش گزینش شده صدایشان هستیم و حتی سیمای شان را هم نمی توانیم نشان بدهیم؟

با هموطنان مان که هنوز «ایران» عشق و حرف و درد مشترک شان است مهربان تر باشیم. ما درختی با یک ریشه واحد هستیم، این همه میوه هایمان را با تیغ نگاه سلیقه ای از هم جدا نکنیم.

1717

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 395699

برچسب‌ها