نباید قرآن را به شعر ترجمه کنیم/ اهمیت زبان شناسی دلیل اعجاز پیامبر از جنس زبان را نشان می دهد

حداد عادل گفت: «جایی که خود قرآن شعر بودن قرآن را نفی کرده و به شعر نازل نشده است، نباید به شعر ترجمه کنیم کسانی که می‌خوانند قرآن را به نثر ترجمه کنند در آن مانده‌اند، چه برسد به اینکه ترجمه را در وزن و قافیه محدود کنند.»

به گزارش خبرآنلاین به نقل از ایسنا، همایش بین‌المللی ترجمه قرآن به همت دانشگاه علامه طباطبایی و همکاری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با حضور 16 مترجم قرآن کریم از 8 کشورجهان و شخصیت‌های قرآنی از کشورمان، 24 آذر در دانشکده زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. خلاصه اظهارات سخنرانان این همایش را در ادامه می خوانید.

حداد عادل: جهانی بودن اسلام و محدود نبودن به منطقه جغرافیایی خاص، دلیلی بر ترجمه قرآن است/ وقتی خود قرآن شعر بودنش را نفی کرده نباید به شعر ترجمه کنیم

* فراوانی ترجمه‌های قرآن به زبان فارسی از برکات انقلاب اسلامی است. انقلاب ما برکات و حرکات زیادی ایجاد کرده است اما چون ما با انقلاب همراهیم آن را حس نمی‌کنیم. اگر کسی از بیرون ایران امروز را با ایران 40 سال پیش مقایسه کند، متوجه می‌شود.

* من که قبل از انقلاب شاهد این امور بودم، می‌توانم بهتر مقایسه کنم. قبل از انقلاب یک ترجمه قرآن یعنی ترجمه «الهی قمشه‌ای» معروف و در دسترس بود و در زمان خود ترجمه راهگشایی بوده است و پس از آن سه، چهار دهه طول کشید تا ترجمه دیگری در دسترس قرار گیرد، اما هیچکدام مانند ترجمه رهنما و پاینده معروفیت و رواج ترجمه گذشته را نیافت.

* ترجمه قرآن قبل از پیروزی انقلاب یک اشتغال دائمی و جدی و عمومی جامعه نبود و یک امر ایستا بود. اما بعد از انقلاب به طور متوسط هر سال یک ترجمه معروف داشته‌ایم. اگر شما تاریخ ترجمه را از سال 1357 تاکنون تدوین کنید، شاید به اندازه چند صد سال قبل این چند 10 سال سرمایه برای ترجمه فارسی قرآن ایجاد شده است.

* اگر دین اسلام یک دین مربوط به قوم عرب بود، ترجمه قرآن ضروری نبود، اما اسلام مخاطبش انسان است و در هر عصر و رنگی که باشد. از این رو ملت‌هایی که عربی نمی‌دانند، حتما باید از طریق ترجمه قرآن با حقایق آن آشنا شوند و جهانی بودن اسلام و محدود نبودن به منطقه جغرافیایی خاص دلیلی بر ترجمه قرآن است.

*  ترجمه قرآن از همان قرون ابتدایی ضروری می‌نمود و زبان فارسی اولین زبانی است که قرآن به آن زبان ترجمه شده است. از سوی دیگر ما باید بفهمیم قرآن و اسلام چه می‌گوید. زبان ما عربی نیست از این رو ما نمی‌توانیم توقع داشته باشیم که مردم به چیزی که نمی‌دانند، ایمان بیاورند و به همین دلیل این موضوعات ضرورت ترجمه را بیش از پیش آشکار می‌کند.

* با ترجمه منظوم قرآن موافق نیستم و معتقدم جایی که خود قرآن شعر بودن قرآن را نفی کرده و به شعر نازل نشده است، نباید به شعر ترجمه کنیم کسانی که می‌خوانند قرآن را به نثر ترجمه کنند در آن مانده‌اند، چه برسد به اینکه ترجمه را در وزن و قافیه محدود کنند.

* شعر هر چه دروغ‌تر باشد، زیباتر می‌شود؛ از این رو برای زیبا شدن ترجمه منظوم قرآن نمی‌توانیم دروغ و احساسات را در آن دخیل کنیم، چرا که مترجم در ترجمه منظوم کار خود را سخت‌تر می‌کند و تا کسی قرآن را ترجمه نکرده باشد، متوجه نمی‌شود که این کار تا چند اندازه دشوار است و شاعران بزرگ ما چون سعدی و حافظ و مولانا هیچ وقت به این فکر نبوده‌اند و ادب اسلامی اقتضاء نکرده که کسی قرآن را به شعر ترجمه کند و بزرگان شعر ما نیز به خود اجازه نداده‌اند به وادی ورود کنند و از همین روست که این ترجمه‌ها جایی برای خود باز نکرده‌اند و طبع مردم آن را نپذیرفته است.

حسین سلیمی، رئیس دانشگاه علامه طباطبائی: امروزه با اهمیت زبان شناسی، متوجه می شویم که چرا معجزه پیامبر(ص) از جنس زبان است

* در دورانی به بحث و تتبع می‌پردازیم که به آن چرخش زبان‌شناسی نام داده‌اند و علوم اجتماعی و انسانی از مفاهیم و معانی که در حوزه زبان شناسی مطرح شده متاثر شده است، چرا که متفکران امروزی حضور اجتماعی انسان را در ساختارهای زبانی می‌فهمند.

* ما مسلمانان امروز متوجه می‌شویم که چرا مهمترین معجزه پیامبر(ص) از جنس زبان است، همان طور که مبانی علوم انسانی و اجتماعی شناخته می‌شود.

* عرصه ترجمه قرآن کریم معانی متعینی دارد و تفاوت قرآن با ساختارهای زبان‌شناسی در این است که معانی مختلفی در ساختارهای آن وجود دارد که با تغییر زبان و مکان دچار تغییر نمی‌شود.

* هیچ ترجمه‌ای از قرآن، خودِ قرآن نیست اما ترجمه‌های قرآن برای پل زدن در راستای انتقال معانی آن برای ذهن بشری است. ترجمه قرآن کریم اقدامی است که معانی متعین را از طریق زبان به درون ساختارهای ذهنی بشر و نظام‌های سیال زبانی منتقل می‌کند.

* هر مترجم قرآن صرفا یک شخص زبان‌دان نمی‌تواند باشد چرا که با شناخت معانی یک واژه نمی‌توان مفهوم آن را منتقل کرد و نیازمند مترجمی فرهیخته‌ است تا آنچه که ارائه می‌دهد، به معانی قرآن نزدیکتر باشد.

سالار منافی‌ اناری، دبیر علمی همایش بین‌المللی ترجمه قرآن: از منظر زبان شناسی هیچ ترجمه ای از قرآن کامل و دقیق نیست

* از نظر زبان‌شناسی هر زبان واژگان و خاستگاه خود را دارد. وقتی در فرآیند ترجمه به ویژه ترجمه متون حساسی چون قرآن معنی را از واژگان و ساختار اصلی در یک واژگان و ساختار جدیدی در زبان مقصد بیان می‌کنیم، با توجه به تغییراتی که در ساختار اتفاق می‌افتد، طبیعی است که تغییراتی در معنی هم ایجاد می‌شود.

* یکی از صاحب‌نظران ترجمه قرآن معتقد است که در هر ترجمه‌ای چیزی از دست می‌رود؛ از این رو وظیفه مترجم این است که آن چه را که از دست می‌رود، به حداقل برساند که در مورد قرآن که یک متن حساس دینی است، باید گفت هیچ ترجمه‌ای از قرآن، قرآن نیست و معادل کاملی برای قرآن نمی‌باشد؛ هر چند ترجمه بسیار دقیق و درست باشد و این یک دلیل کلامی و یک دلیل زبان‌شناسی دارد.

* از نظر دین اسلام قرآن عین کلام خداست و این سخن خدا بودن قداستی به قرآن می‌دهد که یکی از دانشمندان از آن به «حضور الهی» نام می‌برد که سبب قداست متن اصلی قرآن شده است و این قداست غیرقابل ترجمه است و از این روست اگر در نمازهای واجب ترجمه از آیات الهی خوانده شود، باطل است.

* آن غنای معنایی که در متن اصلی قرآن است، در هیچ ترجمه به طول کامل قابل بیان نیست؛ از این رو از نظر زبان‌شناختی نیز هیچ ترجمه‌ای نمی‌تواند معادل قرآن باشد.

* بسیاری از دانشمندان خارجی که بر روی قرآن کار کرده‌اند، معتقد هستند که هر ترجمه‌ای از کتاب مقدس، مقدس است و هر ترجمه‌ای از انجیل، انجیل است و هر ترجمه‌ای از تورات، تورات است؛ اما هر ترجمه‌ای از قرآن، قرآن نیست چرا که سخن خداوند است.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 390420

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۹:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۵
    1 0
    ما كه آخرش نفهميديم آقاي سالار منافی‌ اناری، دبیر علمی همایش بین‌المللی ترجمه قرآن با بيان اينكه از منظر زبان شناسی هیچ ترجمه ای از قرآن کامل و دقیق نیست ميخواهند بگويند كه كماكان انسان‌هاي كه زبان عربي نمي‌فهمند فقط قرآن را بخوانند و بس احتمالا ايشان ايراني نيستند. تا كي بايد فقط قرآن را روخواني كرد؟ احتمالا اشكال در اينست كه ما مترجم خوب مسلط به زبان‌هاي عربي و فارسي نداريم.