آیا امام حسین(ع) فریب خورده بود؟ / نمونه ای از تحریف مخصوص ایرانی ها درباره واقعه کربلا

آگاهی امام حسین(ع) از شهادت خود پیش از قیام، فریب خوردگی، عزت و ذلت در ماجرای کربلا و تحریف ایرانی ها درباره امام سجاد(ع) را در پرونده خبرآنلاین در روز دوم محرم بخوانید.

 

گفت و گو با دکتر رسول جعفریان، استاد تاریخ اسلام

پرسش: هدف امام حسین(ع) از قیام کربلا چه بود؟ و آیا این شهادت شهادتی سیاسى است یا روحی و معنوى؟

پاسخ: ممکن است گفته شود که خداوند در آفرینش این حادثه براى ولىّ خود، منظور و هدف خاصی داشته است. به عبارت دیگر خداوند امام حسین(ع) و یارانش را به این مصایب گرفتار کرد تا در بهشت جایگاه والاترى داشته باشند و برای دیگران شفاعت کنند. تعبیر إنّ الله شاء أن یراک قتیلا در برخی از نقل ها، می‌تواند کسانى را به این هدایت کرده باشد که امام حسین(ع) و یارانش طبق یک برنامه الهی به شهادت رسیدند.

برخی بر این باورند که این مسأله اگر درست هم باشد، منافات با اهداف سیاسى ندارد، اما به هر روی در ظاهر، گویای آن است که کربلا نه یک حادثه سیاسى بلکه یک رخداد معنوى و شخصى بوده است. اما چرا خداوند چنین نقشه ای از شهادت ولی خود داشت. بسا پاسخ این باشد که آن حضرت به شهادت رسید تا دیگران به نحوى با سوگوارى براى او بتوانند از وجود او در آخرت براى خود بهره ببرند. مرحوم علامه مجلسى در عین آنکه به نحوى از ماجراى کربلا برداشت سیاسى کرده و بحث هایی چون رسوایی امویان را یادآور شده است، در زمینه این برداشت شخصى در ارتباط با ثمرة قیام امام حسین(ع) براى پیروانشان چنین می‌نویسد:

«و باید دانست که این مذلّت‌هاى دنیا موجب مزید عزّت ایشان است و دوست خدا به اینها ذلیل نمى گردد ... حق تعالى نام آن بزرگواران را بلند گردانیده و علوم و کمالات ایشان عالم را فرا گرفته و دوست و دشمن بر ایشان در نماز و غیر نماز صلوات می‌فرستند و به شفاعت ایشان در درگاه خدا حاجت می‌طلبند... و هر روز چندین هزار کس به برکت زیارت ایشان مغفور می‌گردند و چندین هزار کس به برکت لعنت بر دشمنان ایشان مستحق بهشت می‌گردند و چندین هزار کس از برکت گریستن بر ایشان و محزون گردیدن از مصاب ایشان صحیفه سیئات خود را از لوث گناه می‌شویند و چندین هزار کس به برکت اخبار و نشر آثار ایشان به سعادت ابدى فایز می‌گردند و چندین هزار کس به برکت احادیث ایشان به درجه معرفت و یقین می‌رسند و چندین هزار کس به متابعت آثار ایشان و اقتداى به سنت ایشان به مکارم اخلاق و محاسن آداب محلى می‌گردند و چندین هزار کور ظاهر و باطن در روضات مقدسات ایشان شفا می‌یابند و آلاف و الوف از مبتلاى به بلاهاى جسمانى و روحانى از دارالشفاى بیوت رفیعه و علوم منیعه ایشان صحت می‌یابند.»

باید به این نکته توجه داشت که در جریان بسط نگرش صوفیانه در قرن‌های ششم تا دهم، این نگرش، روی تحلیل حادثه کربلا نیز اثر گذاشت. به طوری که به طور جدی نگاه فقهی ـ سیاسی درباره عاشورا نبود و به طور عمده، نوعی تحلیل صوفیانه و صرفا قدسی از کربلا می‌شد.

 

پرسش: آیا امام حسین (ع) قبل از قیام از شهادت خود آگاه بود؟

پاسخ: این مسئله که آیا امام از قبل، از قیام و شهادت خود آگاه بوده است یا خیر؟ در تبیین هدف ایشان مهم است. اگر پاسخ منفی باشد، یک اشکال کلامی پیش می‌آید و آن این که با معتقدات رسمی و غالب در گفتمان شیعه درباره امامت ناسازگار است. با دادن پاسخ منفی، می‌توان تصور کرد که هدف امام حسین (ع) یک هدف سیاسی بوده و خبری هم از شهادت خود نداشته است.

اما اگر پاسخ مثبت باشد، یعنی مفروض این باشد که امام حسین(ع) آگاهى پیشین از این رخداد داشته است، در آن صورت این اشکال طرح شده است که چطور ممکن است کسی که از شهادت خود به طور قطعی اطلاع دارد، انگیزه سیاسی برای ایجاد یک قیام به هدف پیروزی بر دشمن داشته باشد؟

برخی این مشکل را با ارائه دو راه حل پاسخ داده‌اند: راه حل اول این که ما باید مسأله داشتن هدف سیاسی را به گونه‌ای مطرح کنیم که با آگاهی پیشین منافات نداشته باشد. این هدف سیاسی، اگر «شهادت» باشد، یعنی امام شهادت را برای رسوا کردن دشمن انتخاب کرده باشد، طبعا با علم به شهادت از قبل سازگار است. به عبارت دیگر اگر هدف نوعى ایثار براى به راه انداختن یک جنبش انقلابى باشد، در آن صورت شهادت خود یک هدف سیاسى خواهد بود. به این معنا که امام از شهادت خود به دقت آگاه بوده و صرفا براى نجات دین دست به این اقدام زده است. این سیره در میان افراد انقلابى عالم مرسوم و معمول است. اما اگر مقصود امام حسین(ع) یک هدف سیاسی مهم‌تر یعنی تصرف حکومت بوده باشد، با آگاهی پیشین سازگار نیست.

راه حل دوم این است که بگوییم تکلیف ظاهر و باطن جدای از یکدیگر بوده است. در ظاهر امام به دنبال یک هدف سیاسی بوده و بر اساس این نظریه که پیامبران و امامان مأمور به ظاهر بوده اند، تکلیف باطن را جدا کنیم. اطلاع از شهادت مربوط به تکلیف باطنی است، و هدف سیاسی هرچه باشد مربوط به تکلیف ظاهری.

در این راه حل، آنچه به بحث ما مربوط می‌شود آن است که حتى اگر فرض کنیم که هدف امام حسین(ع) بر پایه اقداماتى که انجام شده، سرنگونى حکومت اموى و تأسیس دولت جدیدى به رهبرى خودش بوده، بر اساس ظاهر، این می‌توانسته معقول باشد. علامه مجلسى به این راه حل اعتقاد دارد و در حد خود، کوشیده است تا برخورد سیاسى ـ البته نه در حد اعتقاد به گرفتن حکومت ـ داشته باشد. در واقع او به همان اندازه که برداشت معنوى دارد، برداشت سیاسى نیز دارد. سخن او در تحلیل و تفکیک ظاهر و باطن چنین است: «و باید که ایشان [انبیا و امامان] به علم واقع مکلَّف نباشند، و در تکالیف ظاهره با سایر ناس شریک باشند، چنانچه ایشان در باب طهارت و نجاست اشیاء و ایمان و کفر عباد به ظاهر مکلّف بودند و اگر به علم واقع مکلّف می‌بودند، بایست که با هیچ‌کس معاشرت نکنند، و همه چیز را نجس دانند و حکم به کفر اکثر عالم بکنند، و اگر چنین می‌بود حضرت رسول(ص) دختر به عثمان نمى داد و عایشه و حفصه را به حباله خود در نمى آورد. پس حضرت امام حسین(ع) به حسب ظاهر مکلف بود که با وجود اعوان و انصار با منافقان و کفار جهاد کند و با وجود بیعت زیاده از بیست هزار کس و وصول زیاده از دوازده هزار نامه از کوفیان بى وفا، اگر تقاعد می‌ورزید و اجابت ایشان نمى نمود، ایشان را به ظاهر بر حضرت، حجّت بود و حجّت الهى بر ایشان تمام نمى شد.»

 

برگرفته از مجموعه سخنرانی های شهید مطهری درباره تحریفات عاشورا

تحریف مخصوص ما ایرانی ها

یك چیزی كه مخصوص ما ایرانی هاست، این است كه می گوییم: «امام زین العابدین بیمار». شما در غیر زبان فارسی در جای دیگر این كلمه «بیمار» را دنبال اسم امام زین العابدین نمی بینید. مثلا در زبان عربی، ایشان القاب زیادی دارند. «السّجاد» یكی از القابشان است و «ذو الثَّفَنات» یكی از القابشان است.

شما ببینید یك كتاب در دنیا پیدا می كنید كه یك لقبی به زبان عربی به امام داده باشند كه مفهوم بیمار را برساند؟ من نمی دانم چطور شده كه ما فارسی زبان ها این لقب را به امام داده ایم؟ ! البته علتش معلوم است. امام زین العابدین در ایام حادثه عاشورا - بگویم من الاتفاق، بگویم تقدیر الهی بود برای اینكه امام زنده بماند و نسل امام حسین از این طریق محفوظ بماند- بیمار بودند و همان بیماری ایام عاشورا سبب نجات ایشان شد. چند بار تصمیم گرفتند امام را بكشند، چون بیماری ایشان در آن وقت شدید بود، گفتند: «اِنَّهُ لِما بِهِ» یعنی این كه دارد می میرد، چرا دیگر او را بكشیم؟ كیست در دنیا كه در عمرش بیمار نشود؟ هر كسی در عمرش یك بار، دو بار بیمار می شود.

غیر این چند روز شما ببینید یك جا نوشته اند كه امام زین العابدین بیمار بود؟ ولی ما امام زین العابدین را یك آدم بیمارِ مریضِ زردرنگِ تبِ لازمی تصور كرده ایم كه همیشه عصا به دستش است و با كمر خم دارد راه می رود و آه می كشد. آن وقت می گوییم امام چهارم ما هم هست. همین دروغ و تحریف سبب شده است كه بسیاری از اشخاص آه بكشند، ناله كنند، خودشان را به موش مردگی بزنند و مردم از آنها احترام كنند، بگویند ببین آقا را! درست امام زین العابدین بیمار! این تحریف است. امام زین العابدین با امام حسین هیچ فرق نداشته است، با امام باقر از نظر مزاج و بنیه هیچ فرق نداشت. امام چهل سال بعد از حادثه ی كربلا زنده بود و مثل همه سالم بود. با امام صادق فرقی نداشته است. چرا ما بگوییم «امام زین العابدین بیمار»؟!

خدا رحمت كند مرحوم آیتی (رضوان اللّه علیه) را كه یك گوهر گران بهایی بود از دست ما رفت. ایشان هم همین موضوع را جزء مسائلش طرح كرد. گفت همین چه حرفی است كه ما به امام زین العابدین نسبت بیماری می دهیم؟ یك لقب به امام داده ایم كه هركس بشنود خیال می كند امام یك مردی بوده در تمام عمر بیمار. بعد یك قضیه ی جالبی نقل كرد. گفت كه همین چندی پیش یكی از مجلات را می خواندم كه در آن مجله نویسنده ی مقاله ای از وضع دولت و كارمندان دولت انتقاد كرده بود. این طور انتقاد كرده بود كه اغلب كارمندان دولت و متصدیان امور یا افراد بی عرضه ای عرضه ای هستند یا افراد ناپاكی؛ یا عرضه دارند و ناپاك اند و یا پاك اند و بی عرضه. عین عبارت را ایشان نقل كردند. نوشته بود كه اغلب متصدیان امور یا شمرند یا امام زین العابدین بیمار، و حال آنكه ما نیازمندیم به افرادی كه حضرت عباس باشند، هم پاك باشند و هم كاربر؛ یعنی شمر كاربر بود ولی ناپاك، امام زین العابدین بیمار آدم پاكی بود، متأسفانه كاربر نبود، عرضه و لیاقتی نداشت؛ حضرت عباس خوب بود كه هم پاك بود و هم كاربر!

به همان آدم اگر بگویید امام هایت را بشمار، می گوید امام چهارم من امام زین العابدین بیمار است. یك آدمی كه تو اعتقادت- العیاذ باللّه- درباره او این است كه او یك آدم پاكی بود ولی كاربر نبود و حضرت عباس كه مأموم بود و امام نبود از او بالاتر بود چون هم پاك بود و هم كاربر، پس چه امامی و چه پیشوایی؟ ! ببینید همین یك جریان كوچك چقدر انحراف به وجود می آورد. ما ایرانی ها یك مردم ضعیف پسندی هستیم. آه و ناله كردن در میان ما سرقفلی دارد. هركس می خواهد بگوید من آدم خوبی هستم، خودش را شل می كند، رها می كند، آه می كشد، ناله می كند. این معلول همین دروغی است كه ما به امام زین العابدین نسبت داده ایم و ایشان را «امام زین العابدین بیمار» می خوانیم. تا شخصی می گوید آه، می گوییم درست مثل امام زین العابدین بیمار!

مرحوم شمس، واعظ تهرانی معروف گفته بود در مشهد یك شبی ما را به جایی دعوت كردند، ما هم به خیال اینكه یك مهمانی معمولی است رفتیم. دیدیم نه، جمعیت خیلی زیاد است. سفره آوردند. دیدم در جلو هر یك از ما یك بشقاب غذا گذاشته اند.
من هرچه كه نگاه كردم نفهمیدم چیست؟ چون این قدر تیره بود كه از ماش تیره تر. دست گذاشتم، دیدم هر جایش دست می گذارم از بشقاب می خواهد بیرون بیاید؛ این قدر سفت و محكم است. منتظر شدیم كه چیز دیگر بیاورند. دیدم نه، جمعیت شروع كردند از همین ها استفاده كردن. صاحب خانه را صدا كردم آمد. گفتم اینها چیست كه به حلق خلق اللّه می كنی؟ گفت ای آقا! شما هم از این حرف ها می زنید؟ از شما قبیح است، زشت است. چطور؟ گفت این آش امام زین العابدین بیمار است. گفتم اگر راست می گویی كه آش امام زین العابدین بیمار است، پس بیماری ایشان در همه عمر از همین آش بوده كه می خورده اند! این هاست كه چهره های پاك و نورانی را مشوّه كرده است و مشوّه می كند.

اصلاً امامت به معنی نمونه و سرمشق بودن است؛ یعنی فلسفه وجود امام این است كه یك انسانِ مافوق باشد، یك انسان مافوق انسان ها باشد، همین طوری كه پیغمبران «بَشَرٌ مِثْلُكُمْ یوحی اِلَیْهِ» بودند تا مردم از این مثل های اعلا پیروی و تبعیت كنند. اما وقتی كه چهره این شخصیت ها این قدر مشوّه و خراب شد، سیمایشان تغییر كرد، اینها دیگر قابل پیروی و لایق پیروی نیستند و نمی شود از اینها پیروی كرد؛ یعنی پیروی از این شخصیت های خیالی به جای این كه نافع باشد نتیجه معكوس می بخشد.

یک نکته اخلاقی بر اساس دروس عاشورایی آیت الله آقا مجتبی تهرانی

آیا امام حسین(ع) فریب خورده و دچار ذلت شده بود؟

امام حسین نه خودش مغرور بود، فریب خورده بود و نه کسی را فریب داد. عوامل فریب را هم به کار نمی‌گرفت؛ بلکه بر عکس، می‏ خواست فریب خوردگان را دست‏گیری کند. در عباراتی که امام حسین در خطبه‏ هایش، چه در بین راه و چه در روز عاشورا به کار برده است این مطلب وجود دارد. در منزل بیضه که حضرت خطبه را خواندند، اواخر فرمایشاتش می‏ فرماید: «الْمَغْرُورُ مَنِ اغْتَرَّ بِكُم» فریب خورده کسی است که فریب شما را بخورد. این‏جا حضرت هنوز به کربلا نرسیده است و تصریح می‏ کند. می‏ خواهد به اینها بگوید که این را بدانید که من فریب شما را نخوردم. «الْمَغْرُورُ مَنِ اغْتَرَّ بِكُم» می‏ گوید من فریب شما را نخوردم، به صراحت هم می‏ گوید. حضرت چند جا این فرمایش را دارد، من این را به عنوان نمونه خواندم.

در مناجات امام حسین که تقریبا آخرین جملاتی است که امام در روز عاشورا فرمود، این جملات هست. در آنجا دارد که «اللهم احكم بيننا و بين قومنا فإنهم غرونا و خذلونا و غدروا بنا و قتلونا و نحن عترة نبيك و ولد حبيبك‏» این‏جا امام حسین نمی‏ خواهد بگوید که اینها من را گول زدند«غرّونا» حالا می‏ گویم این حرف سر از کجا در می ‏آورد. برخورد اینها با من یک برخوردی بود که می‏ خواهند یک کسی را فریب دهند. امام حسین نمی­ خواهد بگوید اینها من را گول زدند و من هم گول خوردم که به اینجا آمدم. «غرّونا و خذلونا». ما در عرفیّات‏مان هم داریم که وقتی مثلاً دو نفر با هم صحبت می‏ کنند، یکی می­ گوید فلانی آمده می‏ خواهد من را گول بزند، معنایش این نیست که من گول خوردم؛ او می‏ خواهد من را گول بزند، یعنی برخوردش، برخوردی است که گویی می‏ خواهد من را فریب دهد. «غرّونا» معنایش این است که اینها با من برخوردی کردند که می‏ خواهند شخصی را فریب دهند. برخورد اینها با من یک چنین برخوردی بود. لذا «غرّونا» معنایش این نیست که من مغرور شدم و دیدید حضرت در راه برگشت گفت: مغرور آن کسی است که فریب شما را بخورد. هنوز به کربلا نرسیده است، در راه، آن‏جا جلوی لشکر حر بعد از نماز صبح آن خطبه را می‏ خواند.

آیا امام حسین(ع) ذلیل بود؟

اگر این حرف را نپذیرید من از شما سؤالی می‌کنم که وقتی امام حسین می‏ فرماید:«غرّونا و خذلونا» خذلونا یعنی چه؟ یعنی من را خوار کردند؟ «خِذل» همان خواری است. یعنی سرم کلاه گذاشتند و من فریب‏شان را خوردم، من را هم خوار و ذلیل کردند، یعنی ذلت پذیرفتم. خوب این را چگونه معنایش می‏ کنی؟ اگر «غرّونا» را این‌طور معنا کنید که اینها من را فریب دادند و من هم فریب خوردم، آن «خذلونا» را چه کار می‏ کنید؟ باید او را هم همین‏طور معنا کنید. باید بگویید آنها من را خوار کردند من هم خوار شدم؟! آن وقت چنین آدمی روز عاشورا در آن خطبه معروفش می‏ گوید: «هيهات منا الذلة» اینها که با هم تناقض دارد. روز عاشورا امام حسین فرمود: «ألا و إن الدعي‌ابن‌الدعي قد ركز بين اثنتين بين السلة و الذلة و هيهات منا الذلة یأبی الله ذلک لنا».

امام حسین(ع) منجی مغرورین

امام حسین تمام تلاشش این بود که دست‏گیری کند؛ می‏ خواست فریب خورده ‏ها را، مغرورها را از ورطه غرور بیرون بکشد. امام حسین ضد غرور و فریب بود. نه فریب خورد، نه فریب داد، می‏ خواست فریب خورده ‏ها را نجات دهد. چون ریشه غرور جهالت است، امر بر انسان مشتبه شده است و حضرت می­ فرماید: «وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا». همه فریب خورده‏ ها دست به دست هم دادند، بر علیه حسین(ع)دست به یکی کردند حسین(ع) فریب خورده نبود، دست فریب خورده‏ ها را می‏ گرفت. «و قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى» که امام صادق در زیارت اربعین این جملات را می­ گوید.

بنابراین یک‏جا نخواهید دید که امام حسین فریب خورده باشد. از آن اوّل حرکت تا آخر حرکتش همه را حساب شده می ‏دانست، تمام روی مبانی‏ اش بود؛ لذا امام حسین(ع) جمله به جمله و کلمه به کلمه حرف‏ هایی که زده است همه حساب شده است. حرکتی دقیق داشته است و به آن‏چه که واقعاً هدفِ این حرکت بود، رسید. در مورد این سخن امام که فرمود: «خذلونی» هیچ وقت امام حسین نمی‏ گوید من خوار شدم، این سخن مخالف با نص آن چیزی است که در روز عاشورا فرمود:«ألا و إن الدعي‌ابن‌الدعي قد ركز بين اثنتين بين السلة و الذلة و هيهات منا الذلة» من خواری بپذیرم؟! اصلا و ابدا.

شیفتگان حسین(ع) نمایانگر عزت اویند

یک‏وقت می‏گویی امام حسین ادعا کرد، مثل اینکه کسی می‏ گوید من ذلت نمی ‏پذیرم اما ذلیل شد. اگر کسی این حرف را بگوید، جواب می‏ دهم می‏ خواستی روز اربعین است بروی کربلا. هیچی جز این نمی‏ گویم. بهترین دلیل، وقوع است. «الدلیلُ الدلیل وقوعٌ». ظاهراً روز اربعین میلیون‏ ها نفر پروانه­ وار دور قبر حسین(ع) می‏ گردند. امام حسین ذلت پذیرفت؟ این ذلت است؟ شما بالاتر از این عزت می‏ خواستی؟ چنین چیزی بر روی زمین کجا داریم؟ بیش ار سیزده قرن گذشت. «و خذلونا» می‏ خواهی این را هم این‏جوری معنا کنی؟ خوارش کردند؟ نه خیر. حسین(ع) هرگز نخواهد مرد، تا ابد زنده است و تا ابد عزیز است. در تاریخ عزیزی بالاتر از حسین(ع) نداریم.

نثر عاشورایی از پرویز خرسند

خون حسین(ع) و امضای سند آزادی انسان ها 

حسین می رود تا با خون خویش سند آزادی انسان ها را امضا کند و در درستی هدف، اندکی تردید ندارد. به خوبی می داند که در آن دورها چه گرگانی چنگ و دندان تیز کرده اند. اما برای رسیدن به آرمان بزرگ خویش از هیچ قدرتی وحشت ندارد.
در کلامش نه خواهش است و نه تمنا، بلکه حقیقتی است که خلق را به سوی آن می خواند و می خواهد کسانی بدان سو کشیده شوند که با تمام وجودشان به حق عشق بورزند و به خاطر آزادی و حق جویی قلبشان در سینه بتپد.

در این حال سخن حسین شکوه و عظمت دیگری می گیرد. آخرین کلمات حسین در مکه نشانه بزرگی و جلال روح اوست: پس آنها که حاضرند جان خویش را در راه ما و به خاطر ما و برای دست یافتن به بارگاه پرشکوه پروردگار فدا کنند آماده باشند که بامداد فردا با ما کوچ کنند.
سخن کوبنده حسین راهی به اندیشه ها باز کرد و در مغزها حق با باطل و زندگی ننگ آلود با مرگ شرافتمندانه و افتخارآمیز به معارضه برخاست.

آیا نیرویی هست که به راه افتد؟
آنجا که خورشید بی دریغ به همه جا نور می پاشد.
آنجا که حق حکومت می کند.
آنجا که زندگی آنچنان که هست زیبا جلوه گر می شود...
و آنجا که انسان ها آزاد زندگی می کنند و زنجیربافان از بیکاری در حال مرگند، راهی بس دشوار است. تنگه های مرگ باز و گشوده اند، کویرهای خشک دامن گسترانده اند، گرگان گرسنه دهان باز کرده اند و ...

اگر آرزوی چنان دیاری در دل خانه کرده، باید از این راه پرخطر گذشت و نمی توان گذشت مگر این که عشق خدا به دل و شمشیر آزادگی در دست گرفت.

ندای حسین به دنبال مردی می گشت که صدای زنگدار سکه های طلا و نوشانوش عیش و شهوت گوش هایش را کر نکرده باشد. به دنبال انسانی می گشت که شرف و عظمت انسانی را پامال هوس های زودگذر ننموده باشد و در بسیط پهناور عراق و عربستان، چنین افرادی اندک یافت می شدند.

سخنان حسین بن علی را همه شنیدند اما هیچ عکس العملی نشان ندادند...

شب، همچنان سیاه و سنگین خودش را روی شهر مکه پهن کرده بود. گویی زمین و آسمان مکه که شاهد جانبازی ها و دلاوری های فراوان بوده اند از دورویی مسلمانان بار گرانی بر دوش می کشیدند.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 382378

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 85
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۴:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    آقایون لطفا به تحقیق سخن بگویید و چیزی را به امام معصوم نسبت ندهید که واقعیت نداشته باشه امام معصوم ع سالار شهیدان قیام نکرد بلکه صرفا به دلیل اینکه بیعت نکرد اون فجایع را بر سرش آوردند آخه چیه هی تکرار می کنید قیام قیام نه ایشان قیام نکرد بلکه ناخواسته وارد جنگی شد که اصلا دوست نداشت اون جنگ رخ بدهد
    • حمید IR ۰۵:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      دوست عزیز حرکت امام به نوعی قیام علیه ظلم حکومت یزید و زورگویی او در بیعت گرفتن بود .... خروج از مکه و نیمه کاره گذاشتن حج و ... ناخواسته وارد شدن به جنگ نیست، بلکه حرکت و قیامی آگاهانه بود ... البته همه قیام ها که نباید با جنگ و شمشیر شروع شوند
    • سینیا A1 ۰۷:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      دوست عزیز وقتی چند هزار نامه امام را به قیام دعوت کردند، امام به کوفه رفت کوفیان از ادامه قیام سر باز زدند. ولی امام تا ته خط رفت. قیام نصفه قیام نیست. آبرو ریزی است.
    • کمیل A1 ۰۷:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      متاسفانه تحریف و اکشن پنداری واقعه عاشورا جز لاینفک مراسم عزاداری سالار و سرور شهیدان شده، فرق با حسین،و یا حسین،در یک نقطه نا قابل است،اما با حسین بودن کجا و یا حسین گفتن کجا، اگر از نماز صبح تا نماز شب با حسین بودیم برنده ایم.التماس و دعا.
    • ترک آذربایجان A1 ۰۷:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      امام هیچ وقت فریب نخورد بلکه خواستن بی هویتی و بی لیاقتی برخی از ماها را که مدعی هستیم نشون بدن نشون بدن که اگه کارمون گیر کنه همه کار انجام می دیم خواستن بگن که شماها عرضه نگه داشتن معصومم ندارین خواستن بگن که الانم که الان دارین مهمل بافی می کنین اصلا شما کیستین که در مورد امام ما نظر بدین اولش از عباس ابن علی تقدس زدایی می کنین بعد هم نعوذباله می خواهین تو تلویزیون تمثیل حضرت علی و فاطمه رو هم نشون بدین خجالت بکشین
    • بی نام A1 ۰۹:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      184 7
      پیام امام حسینع یک جمله است و بس:اگر دین نداری لااقل ازاده باشید
    • محمدحسین GB ۰۹:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      44 12
      نیمه کاره گذاشتن حج به دلیل نامه ها نبود بلکه به دلیل نقشه ای بود که برای قتل امام داشتند و امام با خبر شده بود و هم اینکه نمیخواست حرمت خانه خداریخته بشه
    • بهنام بچه خوی IR ۰۹:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      22 19
      اگه معنی مصطلح قیام منظور باشه، بعله قیام نکردند چرا که علیه خلیفه دست به شمشیر نبرده بودند. اما اگر جنبه معنوی و باطن رفتار امام حسین رو در نظر بگیریم، اقدامات امام حسین یک قیام واقعی بود. اینکه ایشان ساکت ننشستند و به روی کار آمدن و ادامه حیاط حکومت اموی رضایت ندادند و حاضر نشدن حکومت ظالمانه وقت رو تایید کنند. اینکه در مقابل دستور بیعت تمکین نکردند. و همه آن اقداماتی که امام حسین انجام داد تا به مردم زمانه ی خودش تلنگری وارد کند تا مردم بیدار شوند و بدانند چه بر سرشان میگذرد. و بدانند از آن اسلامی که آنهمه برایش فداکاری شده جز اسمی بر زبان ها باقی نمانده.
    • بی نام A1 ۰۹:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      32 6
      ببیندید دوستان اونائیکه در خصوص نظر بنده نقطه نظرا منفی داده اند چقدر از مرحله پرتند من چه گفته ام و اونا چه جوابی نوشته اند من فقط بنا به اعتقاد بسیاری از علما فقط گفتم امام شهید معصوم ع قیام نکرد بلکه مجبور به جنگ شد و کسی هم اونو به قیام دعوت نکرد؟
    • بی نام A1 ۰۹:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      24 55
      هیهات من الذله
    • احمد NL ۰۹:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      89 2
      والا با این تحریفی که همین تاریخ 36 سال پیش که در فیلمها و حتی خاطر بسیاری از ما ثبت شده، دیگه چه اعتمادی به وقایع 1300 سال پیش میشه داشت؟؟
    • بی نام IR ۱۰:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      7 40
      جنابعالی که با تحقیق سخن میگی ازکجا فهمیدی امام حسین ع قیام نکرده؟مگه خود ایشون نفرمود که من برای اصلاح امت جدم قیام کردم
    • سید علی A1 ۰۸:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
      3 15
      تو که نمی فهمی بیخود می کنی نظر می دی. حتما ادعای شیعه حسین بودن رو هم داری. قد علم کردن در مقابل کسی که معروف را منکر کرده و منکر را معروف ، مگر غیر از قیام معنای دیگری می تواند داشته باشد. کوته فکری و سبک مغزی امثال توست که امروز فریاد عاشورایی ها رو از حنجره مردم به بلندگوها و طبل های توخالی انتقال داده. اتفاقا امام حسین قیام کرد. اما: امام حسین قیام نکرد چون از او بعت خواستند امام حسین قیام نکرد که حکومت را طالب باشد امام حسین قیام نکرد که به از طرف کوفیان همراهی شود امام حسین قیام کرد برای زنده کردن سنت جدش رسول رحمت و مهربانی که همان امر به معروف و نهی از منکر است
  • فرهاد IR ۰۵:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    از مقالتون خوشم نیومد.عشق است امام حسین
    • اتابك IR ۰۷:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      50 21
      مقاله بسيار مفيدي بود...سپاس گذار از مجاهدت و آگاهي پراكني شما. با اين مقالات بيشتر ميشه حسين ع را شناخت و با صداي بلندتري گفت عشق است حسين ع
    • بی نام IR ۰۸:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      41 16
      اتفاقا مقاله خوبی بود، فکر میکنم مطالعه درباره عاشورا ثوابش از عزاداری کمتر نیست،من در عزاداریها شرکت میکنم اما حقیقتا با تحقیق و بحث بی غرض مظلومیت امام حسین ع برام محرز شد، ضمن اینکه من کم دانش با خوندن همین مقاله فهمیدم بیماریه امام زین العابدین مقطعی بوده نه دائم، از همه عزیزان که با بحث به یادگیری هم کمک میکنن ممنونم
    • باري A1 ۱۰:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      12 4
      اين يعني احساس و نبود عقل
  • بی نام FI ۰۵:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    بنده با نظراول موافقم.یزید قصد بیعت گرفتن رو داشت و درصورت مخالفت فرمان ترور رو صادرکرده بود و در نهایت هم امام چاره ای جز سفربه کوفه نداشت ومهمتراینکه امام هرکاری که برای عدم درگیری و زنده ماندن لازم بود انجام داد و شهادت انتخابی نبود بلکه تحمیلی بود.
    • بی نام IR ۰۹:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      11 6
      آفرین، پیرو راستین هستی که روشنگری میکنی، اجرت با امام حسین ع
    • سینیا IR ۱۰:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      17 1
      عزیز جان بیعت یعنی پیمان بیعت که زوری نمیشه. امام نخواست بیعت کنه زدن کشتنش. چون اعتقاد داشت بیعت با ظالم باطله. یعنی در برابر باطل تا دم مرگ باید رفت. بعدشم اونایی که میگن امام هر کار کرد تا کشته نشه، خب مگه کار اشتباهیه؟؟؟ یعنی باید وای میساد اونجا می گفت آماده ام منو بکشید؟؟؟؟ شما ها انتظار دارید امام مثل سلیمان باشه و شوق کشته شدن داشته باشه نه شوق پیروزی.
    • بی نام A1 ۱۰:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
      1 3
      جمله شما ناخوانا و گمراه کننده است. درست اینه که بگی امام نخواست آغاز کننده جنگ باشه. وگر نه پیش بینی رخداد جنگ در آن شرایط برای هر بچه ای کاملا واضح هست. امام به راهی میرفت که میدانست قطعا به جنگ و شهادت خواهد رسیددلیل واضح اینکه خیلی ها منجمله برادرشون به ایشون توصیه های دیگری مثل مصالحه و سیاست میکردند. بله امام برای حکومت و دنیاطلبی نمیرفت که اگر اینطور بود که زن و فرزندانش رو با خودش نمی برد. امام برای درس دادن به تمام تاریخ و همه بشریت، رفت و دقیقا کارش، به یاری خدا، کامل و بدون نقص انجام شد.
  • جعفر A1 ۰۵:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    165 5
    من نمی دونم این حرفا رو مگه پیامبر گفته که شما دروغ بگی سر دیگری کلاه بذاری نون حروم بخوری از اموال دولتی به نفع خودت استفاده بکنی بعد روز عاشورا برا امام حسین گریه کنی و این گناها بخشوده بشه؟ اینجوری که میشه همین وضعیتی که داریم. اسممون شیعه علی هست و هزارتا کثافت کاری می کنیم.
  • ایرانی A1 ۰۶:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    34 9
    اتفاقا هم جنبه سیاسی داشت و هم دینی. و بعد سیاسی آن هم بیشتر بود.
  • بی نام A1 ۰۶:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    24 12
    بحث معصومیت امام حسین و دیگر معصومین در تشیع به دو صورت در نظر گرفته میشود بصورت عام اینست که معصومین مبرا از گناه و معصیت هستن و نمیتوانند گناه کنند که این در قول خود پارادوکس شدیدی دارد اگر شما توانایی عملی را نداشته باشین شرافتی در اعمال شما نیست چون غیر ارادی و از سر اجبار است اما قول دیگر دال بر اختیار داشتن معصومین در اعمال و رفتار خویش دارد که این شرافتی بس عظیم برایشان بخاطر دوری از گناه و معصیت دارد حرکت امام حسین در مکه و سرانجامش در کربلا آگاهانه و سیاسی بوده بر قدرت غالب و فاسق و بدعت گذار در دین مبین خروج نموده و حرکت اعتراضی آغاز نمودن و طبق اصل تمام قیامها یا نصرت پیدا میکردن و یا به شهادت ختم میگشت که گشت اما امام قایل به تکلیف بودن و نه نتیجه و راز ماندگاری عاشورا همین است
  • بی نام IR ۰۶:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    58 10
    دستتون درد نکنه. جای این جور بحث ها و روشنگریها در ایام محرم و در طول سال خالیه.
  • بی نام A1 ۰۶:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    16 79
    كاش چيزي هم درباره ايراني ها شهيد در واقعه عاشورا گفته ميشيد... گروهي كه با پيوستن به امام حسين در كربلا جزو اولين شهدا هم بودن. ولي متاسفانه هيچگاه اشاره ايي به آن نشده...
  • بی نام A1 ۰۶:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    6 57
    امام حسین با دعوت مردم کوفه جهت قیام علیه حکومت ظلم رفتند و در بین راه وارد جنگ شدند اگر میخواستند وارد جنگ نشوند خیلی راحت بیعت میکردند و سهمی از حکومت میبردند
  • بی نام IR ۰۶:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    111 3
    اگر ظاهر سير امام حسين را نگاه کنيم به اين صورت است: معاويه مي ميرد يزيد جانشين مي شود يزيد از امام بيعت مي خواهد امام تا زمان مرگ معاويه همان پيمان صلح امام حسن را ادامه ميدهد ولي پس از مرگ معاويه اين صلح نامه خود بخود از اعتبار ساقط شد. فساد يزيد علنا آشکار بود. لذا امام از بيعت سرباز زد. چون جانش در مکه ودر کل حجاز در خطر بود واز طرفي فضاي کوفه براي پذيرش امام آماده بود ايشان به سمت کوفه حرکت کرد. اکثر کوفه با ورود ابن زياد از پيمان خود سرباز زدند وامام نهايتا در کربلا ماند ايشان درخواست کوچ کردن به بلاد ديگر و خارج از سيطره بني اميه کردندکه نيذيرفتندوآن حادثه تاريخي اتفاق افتاد
    • بی نام IR ۰۹:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      10 1
      این ها همه درست ولی چرا امام حسین ع هم به کوفه و هم به بصره نامه نوشتند و پیک فرستادند.
    • بی نام IR ۰۹:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      13 1
      آفرین، خدا خیرت بده، کاملا درست درست گفتی،شخصا وقتی امام حسین متوجه بی معرفتی مردم کوفه، شد و تصمیم به رفتن گرفت پی به تعقل ایشان و زمانی که راه بر ایشان بستند و به شهادت رساندشان پی به مظلو م بودنشان بردم، متاسفانه ازمنطقی بودن ایشان اصلا صحبتی نمیشود
  • بی نام IR ۰۶:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    86 24
    اگر قیام کردن و به خطر انداختن جان خود و خانواده و بچه ها درست بود چرا بقیه امامان قیام نکردن؟
    • بی نام A1 ۰۷:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      31 50
      من نمیدونم شما چطور به چیزهایی اعتقاد دارید که حتی به چشم خودتان ندیدید ؟
    • فلانی US ۰۸:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      42 45
      در جواب به بی نام دوم:پس عقل خودت رو هم باور نکن.چون اون رو نمیبینی در ضمن توی روایات ما مسلمونها هست که شیعیان واقعی ما کسانیند که ما را ندیده اند ولی از سخنان ما شهادت بر صدق ما میدهند.کار زیاد سختی نیست.شما باید نگران خودت باشی که عقلت رو سپردی دست چشمهایی که میتونست اصلا نبینه و نباشه تا تو بخوای در موردش حرفی بزنی...
    • من A1 ۰۸:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      45 28
      بی نام دوم: یعنی حرف خنده داری زدی ها اینجوریه که کل تاریخ و سند و کتاب رو باید بریزیم دور چون هیچ وقت نمی تونیم ببینیم
    • بی نام IR ۰۸:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      23 23
      هر برهه ای اقتضای خودش رو داره، اگر راه دیگه ای برای نشون دادن هیهات من الذله بود شک نکن که امام حسین ع انجامش میداد.اینم بدون حداقل شیعه زنده به همین قیامیه که من و شما هنوز درکش نکردیم
    • بی نام IR ۰۹:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      40 9
      بینام دوم، همونطوری که پدربزرگ پدربزگتو ندیدی ولی مطمئنی وجود داشته
    • بی نام IR ۱۴:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      19 2
      خدا هم به چشم دیده نمیشه
    • بی نام A1 ۱۹:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      17 1
      واقعه کربلا غیر قابل انکار است پس مسئله بودن یا نبودن نیست بلکه تحریف حقایق است
  • کیومرث IR ۰۷:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    104 8
    دخترا و پسرا ده روز اول محرم رو بزک دوزک می‌کنن میان بیرون. چون در بقیه سال نمی‌تونن. بزرگترها هم میان بیرون چه مردها چه زن‌ها چون بقیه سال رو نمی‌تونن جمع شن دور هم. بهونه‌های دیگه برای گردهم آمدن گرفته شده. پس سعی می‌کنن هم عزاداری کنن، هم عشق و حال. حالا دیگه نزد اکثر ایرانیان چه بخوایم چه نخوایم قیام عاشورا یا هر اسمی که رویش می‌گذارید، تا این حد تنزل پیدا کرده. یک جای کار می‌لنگه خدایا.
  • نیک IR ۰۷:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    23 4
    باسلام واقعاً عالی . اینها یعنی ارزش واقعی قائل شدن برای امام حسین وائمه اطهار, همان روشنگری که آنها بخاطرش آمدند. اوقسمت تحریف ماایرانیها برای من خیلی جذاب بود وهمچنین سخنان کلیدی امام حسین درطول واقعه کربلا.. مرسی وممنون از شما.التماس دعا
  • بی نام A1 ۰۷:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    33 5
    از این لحاظ که کوفیان فریبکاری کردند درست است چون انها نامه نوشتند و گفتند در کوفه سی هزار نفر شمشیرزن داری درنگ جایز نیست وقتی امد همه دشمن شدند . درست است کوفیان ایشان را فریب دادند .
  • بی نام IR ۰۷:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    88 0
    نوحه سرایان ومداحان خودشان تحریفات زیادی وارد واقعه عاشورا کردند............ خدا میدونه چی تو کربلا گذشته
  • ور IR ۰۷:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    9 115
    لعنت خدا و رسول برتو مقاله نویس باد که نام سرور بهشت و سرور شهیدان حسین بن علی ع را که پاک و مطهر است را در کنار چنین لغت بد نامی اورده ای
    • بی نام IR ۰۸:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      47 2
      برو مطلب زو بخون می فهمی ، لعنت هم نمی کنی
    • بی نام IR ۰۹:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      61 0
      ور 11:27 ، چرا وقتی اسم امام حسین ع رو در اون به اصطلاح نوحه بصورت دوبس دوبس تکرار میکنن معترض نمیشی، اون بده یا یک مقاله روشنگر که سطح دانش دوستان رو بالا میبره؟
    • بی نام IR ۱۰:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      18 0
      احتمالا آقای ور هم جزء کسانیه که نونش تو انحرافاتیه که به واقعه عشورا نسبت میدن.روشنگری هم نون این افراد رو آجر میکنه.
  • علی IR ۰۷:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    24 7
    دوستان بحث خوبی است اما مشخص است یزید به محض به حکومت رسیدن ،نامه ای به حاکم مدینه می فرستد وازاو بیعت علنی امام حسین یاسر بریده امام را می طلبد, فرماندارمدینه نامه را به امام نشان میدهد وازوی بیعت می خواهد، ازطرفی امام اصولاٌ نمی تواند با یزید بیعت کند ، امام برای پاسخ به حاکم یک روزازوی مهلت میطلبند موافقت میشود بعد ازیک روز ماموری جهت دریافت پاسخ نزد امام می رود امام مجدد یک شب فرصت میخواهد ودرهمان شب به همراه یاران خود بسوی مکه حرکت میکند، این درحالی است که هنوزدعوت نامه ای ازکوفه نرسیده است و بقیه ماجرا..............
    • سینیا IR ۱۲:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      4 1
      حاجی منبع این حرفات رو میشه بگی؟؟؟
    • بی نام A1 ۱۱:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۰
      0 1
      سینا جان یه مقدار مطالعه بفرمایی درستی گفتار دوستمون مطرح میشه در مکه هم حضرت برای اینکه حرمت خانه خدا حفظ بشه و خون شریفشون رو اونجا نریزند و از طرفی کوفه به ظاهر پذیرای حضرت برای اصلاح حکومت بود برای همین امام حج رو نیمه تمام گذاشتن و به سمت کوفه حرکت کردند به قول شاعر کعبه آن سنگ نشان است که ره گم نشود حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست
  • هادی IR ۰۷:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    21 36
    امام قیام کرد برای رضای خدا نیازی به کمک دیگران نداشت مردم کوفه خودشون اعلام بیعت کردن،امام از شهادتش اطلاع داشت چون یزید در نامه اش گفته بود در صورت عدم بیعت چ اتفاقی میوفته،امام حج رو ترک کرد تا خونش پایمال نشه امام برای جنگ نرفت اونها آغازکر بودند.اولین گروهی که به خون خواهی امام قیام کردند مردم سیستانه ایران بودند،قاتل شمر،کیسان ابو عمره ایرانی بود
  • بی نام IR ۰۷:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    48 14
    lمن فقط يك سوال دارم؟اگر ايشان قصد اصلاح داشتند و بحثحاكميت نبوده چرا با اهل بيت شان راهي شدند؟خواهشا منطقي پاسخ دهيد؟
    • یه نفر A1 ۰۸:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      14 21
      ابن زیاد وقتی با حربه زنان کوفه تونست پشت مسلم رو خالی کنه،گفت:برنده واقعی جنگ کسیه که بتونه زن ها رو به میدون بکشونه.این یه مورد.موارد خیلی دیگه ای هم هست که یکی دیگشونو میگم.امام به پسر زبیر گفته بود که من حتی اگر یک قدم از کعبه دورتر شوم و بعد کشته شوم برای خودم مورد پسندتره تا در کنار کعبه کشته شوم.علویان بزرگترین دشمن امویان بودند.اون زمان حتی امام باقر هم مثل این به دنیا اومده بودند و قدرت درک بعضی مسائل رو داشتند.چه برسه به بقیه افراد مثل امام سجاد و حضرت زینب که اون طور یزید رو رسوا کردند.جان کلام اینکه یزیدیان دست از سر اهل بیت در مکه هم برنمیداشتند.یک مورد دیگه هم رقیب سر سختی به اسم عبدالله بن زبیر بود که ارزوش سوزاندن همه هاشمیان در یک دره بود.سوال:نبردن اهل بیت کار منطقی بود؟
    • بی نام A1 ۱۰:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      10 4
      یه نفر متشکرم، به خدا هرچی مراسم رفته بودم نفهمیده بودم چرا امام ع اهلبیتش رو همراه برده بود، الان فهمیدم، امام حسین ازت قبول کنه.
  • محمد A1 ۰۸:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    4 32
    بابا این چه مطلبیه که گذاشتین من رو که به شک و شبهه انداخت
    • بی نام A1 ۰۸:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      61 4
      خوبه که مجبور می شی بری یه کم بخونی
    • بی نام A1 ۰۸:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      37 3
      فهمیدن یک مطلب زمانی ارزش داره که بعد از شک به یقین برسیم و گرنه اعتقاد بدون دلیل که اعتقاد نیست با یه باد فرومیریزه
  • آشنا IR ۰۸:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    4 20
    یک تذکر درخصوص فرمایش جناب حمید :باستحضار ایشان باید برسانم که طبق روایات شیعه امام حسین محرم به احرام حج نبودند ولذا این سخن که ایشان حج خود را نیمه گذاشتند حداقل با روایات سازگارنیست .رک كافي ج 4، ص 536 ویا نرم افزار پاسخ به شبهات " کشتی نجایت "
  • بی نام IR ۰۸:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    29 5
    اینکه ایشون شب عاشورا جایگاه همه در بهشت نشان داد هم با عقل جور در نمیاید وگرنه هر کسی بداند جایگاهش کجاست بعد اقدام کند اون کارش ارادی نیست مهم ان است که شما بهشت نادیده را بپذیری ما ایشان را مظهر رافت و مهربانی و دینداری و امانت مظهر همه خصلت های نکوی انسانی می شناسیم و طرف دیگر را مظهر همه بدیها و کژیهای عالم
  • هاشم IR ۰۸:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    36 6
    طولانی بود. نخوندم.
  • حامد A1 ۰۸:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    45 3
    خیلی مسائل تحریف آمیز وارد سوگواریهای محرم شده متاسفانه. من خودم از وقتی بعضی حرفهای مداحها و استفاده سیاسی رو از این وقایع دیدم، خیلی در این جور مراسم شرکت نمیکنم. بعضیها فکر میکنن اگه دو روز عزادار باشن و سیاه بپوشن، دیگه همه چیز تمومه. ولی از فردا دوباره دروغ میگن، حق مردم رو میخورن و ... . محرم مثل رمضان یک فرصته برای اصلاح خودمون نه سودجویی شخصی و سیاسی. در هر حال باز کردن و بحث درباره این مسائل کار شایسته ای هستش.
  • بی نام IR ۰۸:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    6 8
    خداوند در قرآن در سوره توبه آیه 18 میفرماید: ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه الی آخر آیه" همانا خداوند خریده است از مؤمنین جانها و مالهای ایشان را به اینکه بهشت از آنان باشد این مؤمنین در راه دین خدا جنگ میکنند و میکشند و کشته میشوند و این وعده حقی است که خداوند در تورات و انجیل و قرآن داده است و چه کسی وفا کننذه به عهد بهتر از خداوند پس بشارت باد به شما ای مؤمنین به خرید و فروشی که کردید و همانا این رستگاری بزرگ است. امر الهی را با امور خود نباید قیاس کرد.این آیه در باره حادثه کربلاست که اشاره دارد به جنگی پس از نزول قرآن که در این جنگ میکشند و همه کشته میشوند و حادثه کربلا تنها جنگی است که همه کشته میشوند و اموال و اهل وعیال بدست دشمن میافتد.
  • بی نام IR ۰۸:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    1 27
    آقا در اون پاراگراف که زیر عکس حاج آقا تهرانی نوشتی در پاراگراف اول سطر سوم یه کلمه خیلی زشتی بکار بردی آیا اون درسته یا اشتباه تایپی هست؟لطفا اصلاح بفرمایید.
    • گروه اندیشه خبرآنلاین IR ۰۹:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      34 1
      مخاطب گرامی کلمه به کار رفته صحیح است و با کمی آگاهی از لغت عربی به معنای آن می توان پی برد. چرا که هر کلمه چندین معنی دارد. برای روشن شدن مطلب این توضیح را بخوانید: «منزل بیضه: بیست و دومین منزلی است که قافله امام حسین ع در مسیر از مکه تا کربلا در آن توقف می کند .... دشتی که در آن می ایستند، هموار و بی گیاه است و چون فراخ و وسیع بود به دلیل روشنی و سفیدی به آن بیضه گفته می شد. این کلمه از ریشه بیض می آید. در لغت نامه دهخدا نیز ذکر شده که به معنای دشت سپید هموار است.»
  • بی نام A1 ۰۹:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    19 17
    استاد شهریار:میبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم/بیش از اینها حرمت کوه منا دارد حسین
  • رضا A1 ۰۹:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    18 8
    سلام ودرود بر محمد مصطفي ص خاتم نبيين وهمه پيامبران وامامان عزيز ع واهل بيت مكرمشان. پروردگارا ما را رهرو مكتب امام حسين ع قرار بده آمين يا رب العالمين.
  • سجاد A1 ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    21 1
    موضوع تاریخ وحوادث کربلا رابایدبادقت نگریست وتامل کرد.خیلی هابعنوان خرافه وارداین موضوع مهم شده که اصول وهدف رانشانه گرفته است .صداقت ودرستکاری امام حسین ملاک هست نه اینکه شخصی هیچ کاری نمیکند یکسال صدهاکارخلاف انجام میدهد وبعدیک هفته لباس سیاه می پوشد وبعدخیال میکندگناهش بخشیده میشود وامام حسین شفیعش میشود.درصورتیکه شفیع انسان اعمال صالحه ی اوست.ثانیایک مسئله دیگه این هست که واقعیت کربلاواسامی 72تن ازشهدای کربلاکامل درج نمی شود علت رابایدجستجوکردیکی ازسایت های داخلی پربیننده پارسال اسامی هرهفتادوتن رانوشت برای من جالب بود فرزندان امام حسن وحسین اسامیشان وبیشترشهدانام شان اسامی خلفای اول تاسوم بود.کاش واقعیتهابیان می شد.ثالثاازسایت خبرانلاین بخاطرسعه صدردرباره این موضوعات ممنونم
  • بی نام US ۰۹:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    29 2
    چرا پرت و پلا میگی مومن کی گفته این آیه در خصوص حادثه کربلاست همین حرفا رو می زنین که گروه هایی مثل داعش شکل میگیره تا دمار از روزگار شیعیان دربیاره نکنید اینکارارو نکنید
    • بی نام A1 ۱۰:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
      24 2
      موافقم آیه 18سوره توبه هیچ ربطی به حادثه کربلانداره .این بیانات وتفسیرهاهم جزیی تحریف هست.
  • بی نام A1 ۰۹:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    26 2
    عشق بدون معرفت گمراهی است قابل توجه عاشقان و دیوانگان الکی
  • بی نام IR ۱۰:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    13 4
    بیشتر از خود مطلب نظر خوانندگان برایم جالب بود. به گمانم اصولا شیعه بودن معنی اش فراموش شده.
  • حمید A1 ۱۰:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    25 4
    سلام . در دوران دبیرستان یا راهنمایی همیشه سوالی در امتحانات وجود داشت و آن این بود که فرق امام و پیامبر چیست ؟ در جواب همیشه در کتابها آمده بود که بر پیامبر آیه نازل میشود ولی بر امام خیر. حالا نمیدونم چرا همه دوستان اصرار دارن بگن امامان معصومند و بهشان وحی نازل میشد ؟ چرا اصرار دارن بگن از واقعه آگاه بودن؟ خدا به انسان عقل داده است . بهتر است همه را مانند خودمان ببینیم تا بتوانیم بهتر مقایسه کنیم . در ضمن عمل و حرف مهم است.
    • بی نام A1 ۱۳:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۲
      0 0
      منظور از وحی این است که جبرئیل امین بر آنها نازل نمیشده است و این منافاتی با معصوم بودن ائمه ندارد. یعنی ائمه معصوم بودند ولی جبرئیل برایشان وحی نیاورده است. علم امام هم از مسئله وحی جدا است. ذات امام به دلیل نورانیت و متصل بودن به ذات اقدس الهی به اراده خداوند به تمام مخلوقات میتواند احاطه داشته باشد ولی به اذن خدا. آگاهی از امور و عواقب کارها هم چیز معجزه اسایی نیست. در همین زمان خود ما هم کسانی بودند و هستند که به واسطه ریاضات شرعییا حتی غیر شرعی قادر اند به برخی امور تسلط پیدا کنند و به اصطلاح از غیب خبر بدهند. پس امام که ولی خداست و در بالاترین درجه بعد از پیامبر قرار دارد که برایش کاری ندارد که از غیب مطلع باشد اما همه اینها به اذن الهی است.بهتره در مورد آفرینش ائمه بیشتر مطالعه کنید
  • بی نام A1 ۱۰:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    4 1
    اقای جعفریان استاد من بودند ترم قبل درس تاریخ امامت من رو تا حد زیادی با وقایع عاشورا اشنا کرد معرفتی که از این طریق حاصل شد با جلساتی که در اون فقط شعور عزاداری وجود نداره هیچ وقت حاصل نشد حرفاشون همون حرفایی که تو کلاس میگن
  • محمدرضا A1 ۱۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    2 0
    عجب
  • سوسن IR ۱۱:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    3 0
    یا رب این قاغله را لطف ازل بدرقه کرد/ که از او عشق به دام آمد و معشوقه به کام ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست/ آنچه آغاز ندارد نپذیرد انجام
  • بی نام IR ۱۴:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    12 1
    این مطلب و کامنتهای دوستان واقعا منو که یک فرد 25 ساله ام تحت تاثیر قرار داد..چنانکه باعث شد برم بیشتر در این موردتحقیق و مطالعه کنم. از همه دوستان ممنونم
  • سامان IR ۱۵:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
    9 8
    با حسین به مقابله با فتنه های سهمگین آینده می رویم.
  • بی نام IR ۰۵:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
    2 1
    ما و شما بیاییم این امام همام را الگو خود قرار دهیم تجزیه و تحلیل تاریخ را پیشکش
  • سائل A1 ۰۵:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
    18 1
    من از ایرانی های عاشق امام حسین التماس میکنم، در مراسم عزاداری، از ساختن علم پر زرق وبرق و شبیه به صلیب وشبیه سازی های بی مورد وقمه زنی های وحشیانه که بخصوص در کشورهای هند نیز اجرا میشوند. جدآ خودداری نمایند. این امر هویت ارزشمند مکتب امام صادق و اجدادش را لکه دار میکنند. امید است موضوع را به خوبی درک کرده باشید.
  • داش کمال US ۱۰:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
    4 4
    همین که نظر میدین بحث میکنین یعنی حسین و دوست دارین یا بهش فکر میکنید ،خدایی حال کردم دمتون گرم،امام حسینم همین و میخواست ،موقعی میتونی آزاد مرد باشی که خوب فکر کنی و منطقی باشی،اجرتون با حسین
  • بی نام A1 ۱۱:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
    3 4
    من نخوندم مقاله رو دیدگاه شخصیم اینه امام به خاطر ازادی و حفظ حرمت انسانی قیام کرد
  • بی نام A1 ۱۳:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
    8 0
    گاهی کامنت ها از خود متن خبر ومقاله جذاب ترند و اینم باید گفت در مورد محرم تحریف زیاد شده گاهی حس میکنم هر سال مداحان براینکه مردم را به گریه بیاندازند چیز جدیدی به این واقعه اضافه میکنند
  • احمدرضا A1 ۱۶:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۸
    6 0
    دوستان عزیز بیاید از دار و دسته کسایی نباشیم که غذای امام حسین رو با شراب میخورن... از اون دسته آدم هایی نباشیم که فقط 10 روز اول محرم به ظاهر حسینی هستن... حسین یعنی اخلاق درست، فرهنگ درست، سیاست درست، کسب و کار و اقتصاد درست... حسین یعنی زندگی درست... آیت الله بهجت: ای جوانان حسینی باشید،نه هیأتی به نقل از تلویزیون جمهوری اسلامی
  • امید A1 ۱۳:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۲
    0 0
    امام حسین نخواست با ذلت زندگی کند . و فرمود مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است . ایشان نخواست حرفهای ناحق را قبول کند .
  • سید A1 ۱۶:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۲
    0 0
    دوستان عزیز.دین اسلام دین تفکر و تعقل است.وقتی مولای ما میگه : یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت برتر است یعنی فکر کنید در مورد همه چیز.اولا حرکت امام حسین به خاطر تشکیل حکومت اسلامی بود.از اونجایی که در مکتب شیعه مشروعیت حکومت با خواسته مردم شروع میشه و مردم کوفه به امام نامه نوشتند که با تو بیعت می کنیم.امام چاره ای نداشت جز حرکت به سوی کوفه وتشکیل حکومت..ثانیا امام طالب جنگ نبود.در روزی که امام با حر بن یزید ریاحی برخورد داشت این موضوع رو به او گوشزد کرد که من به خواسته مردم کوفه آمدم.حالا که نمی خواهید از همون راهی که امدم برمیگردم.که حر به ابن زیاد نامه نوشت که حسین می خواهد برگردداما اون ملعون مخالفت کرد.و امام به مسیری رفت که آخرش شهادت و آزادگی بود. هیهات من ذله