به گزارش خبرآنلاین، کتاب «صحنهپردازی در رمان» اثر ریموند آبستفلد با ترجمه عبدالله کریمزاده از سوی سوره مهر منتشر شده است که نویسنده در این کتاب سعی دارد مواردی مانند چگونگی شروع صحنه، زاویه دید مناسب، ایجاد صحنههای خندهدار، رمانتیک و پایانی داستان و همچنین نحوه چینش صحنهها را آموزش میدهد.
این کتاب، سومین عنوان از مجموعه 10 جلدی آموزش داستاننویسی این ناشر است؛ آبسفیلد یکی از چهرههای ادبی مهم آمریکاست و تاکنون 27 رمان، چندین فیلمنامه، مجموعه اشعار و داستانهای کوتاه و همچنین دهها مقاله ادبی را منتشر کرده است. وی متولد سال 1952 میلادی و مدرس ادبیات خلاقانه در دانشگاه است.
این کتاب از 15 فصل با عناوین «صحنه چیست؟، شروع صحنه، اندازه معقول صحنه: تعیین طول، تأملی بر زاویه دید، مکان و زمان صحنه، پایان صحنه، شکل مناسب صحنه: تمرکز بر کاراکتر، پیرنگ یا درون مایه، معادله پی: صحنههای پاداش، اولین ملاقات کاراکترها، برخورد کاراکترها: صحنههای اکشن و تعلیق، صحنههای خندهدار، صحنههای رمانتیک و عاشقانه، صحنههای پایانی، نحوه چینش صحنهها، پیشنویس نهایی صحنه» تشکیل شده است.
محسن سلیمانی، مترجم و نویسنده نقدی بر این کتاب خواندنی نوشته که با این جملات آغاز می شود: «نویسندهای میگوید: «اگر شما بلد باشید صحنههای خوب بنویسید و آنها را بهخوبی به هم بچسبانید، رماننویس موفقی خواهید شد. صحنه تقریباً کوچکترین واحد مهم هر رمان است. در هر صحنه ممکن است گفتوگو، روایت، و حادثه داشته باشیم. اگر شما یاد بگیرید مشکلات صحنههای خود را حل کنید، رمان خوبی خواهید نوشت. ولی اگر رمان شما خستهکننده است، شاید اشکالش از صحنههای آن باشد.»
آبستفلد، در این کتاب مینویسد: «حدود ده سال پیش من رمانی با نام "فکر بکر" نوشتم. کارگزارم دو بار، بدون اجازه من، آن را برای ناشرها فرستاد و ناشرها هر دو بار آن را رد کردند. من میدانستم رمانم ایراد دارد؛ امّا نمیدانستم کجای آن. چند سال بعد، کارگزارم بدون اینکه به من خبر دهد، رمان را دوباره برای ناشری فرستاد. آن ناشر هم با پیشنهادی خوب قبول کرد آن را چاپ کند. اما مدیر تولید آن ناشر به من گفت: "چیزی در این کتاب هست که باید درست شود؛ امّا راستش نمیدانم چه چیزی." اما من وقتی دوباره آن را خواندم، فهمیدم صحنههای رمانم ایراد دارد. بنابراین، بسیاری از صحنهها را کوتاه، بعضیها را اصلاح، و بعضی از فصلها را بهکلی حذف کردم. در واقع یکچهارم کتاب حذف شد. وقتی این بار آن را برای مدیر تولید ناشر فرستادم، واقعاً از رمان خوشش آمد.»
آبستفلد میپرسد: «از میان رمانها و داستانهایی که تاکنون خواندهاید، چه چیزی به یادتان مانده است؟ مسلماً بسیاری از آنها را فراموش کردهاید؛ غیر از یکی دو صحنه گیرای آن؛ چون فقط صحنههای جذاب رمانها است که تا ابد در یاد ما میمانند.»
اما فایده صحنه در رمان چیست؟ هر صحنه در رمان ممکن است طرح را پیش ببرد، اطلاعات داستان را به خواننده بدهد، شخصیتپردازی کند، یا مضمون رمان را بگوید. اما به نظر نویسنده، صحنههای عالی و بهیادماندنی نهفقط معمولاً همة این کارها را انجام میدهند، بلکه پایان آنها نیز شما را در حالت تعلیق نگه میدارند، تا حتماً صحنة بعد از رمان را نیز بخوانید.
افزون بر این، به نظر نویسنده صحنه شروع و پایان نیز خیلی مهم است. صحنه شروع رمان مثل اوّلین دیدار در خواستگاری است. اگر نامزد شما (خواننده) در برخورد اول از شما خوشش بیاید، مسلماً ازدواج سر خواهد گرفت؛ یعنی تا آخر رمان پیش خواهد رفت. صحنه پایان رمان نیز مثل وداعی عاشقانه است. اگر آن را خوب بنویسید، رمان تا ابد در ذهن خواننده خواهد ماند.
صحنههای رمان باید کوتاه باشد یا بلند؟ به نظر آبستفلد، صحنه هم میتواند کوتاه باشد و هم بلند. اما صحنه بلند نباید رمان را از حرکت بیندازد. صحنه کوتاه نیز نباید جلوی درگیر شدن و صمیمی شدن خواننده را با شخصیتها بگیرد.
سؤال دیگر این است که آیا همه صحنههای رمان باید مهیج باشند؟ آبستفلد میگوید: «برخی گمان میکنند اگر صحنههای پرهیجان را پشتسر هم بچینند، رمان خیلی جذاب میشود؛ ولی اشتباه میکنند. در لابهلای صحنههای مهیج حتماً باید صحنههای آرام وجود داشته باشد، تا خواننده نفس بکشد.»
اما اینها همه آن چیزهایی نیست که نویسنده این کتاب درباره صحنه میگوید. باید «صحنهپردازی در رمان» را تا آخر خواند، تا با ساختار صحنههای رمان دقیق آشنا شد. اما چیزی که جذابیت این کتاب را دوچندان کرده است، این است که نویسنده همه جا بحثهایش را با مثالهایی روشن و همهفهم همراه کرده است.
کتاب آموزشی «صحنهپردازی در رمان» در 408 صفحه و به بهای 21 هزار و 900 تومان راهی کتابفروشیها شده است.
6060
نظر شما