محمدعلی اینالو از اواخر هفته گذشته تلاش می کند جوانی در بوئین زهرا اعدام نشود. او دراین باره یادداشتی برای خبرآنلاین نوشته که می خوانید؛

دربالکن مزرعه ایستاده و به ماه می‌نگرم، در انتهای آسمان سیاه دشت ماه به نحو تهدیدآمیزی قرمز است، احساس خوبی به من نمی‌دهد، دقایقی به ماه سرخ فام خیره می‌شوم که به آسمان مخمل‌گون سیاه مانند قطره‌ای خون خشکیده چسبیده است، احساس خوبی ندارم، همیشه از دیدن طلوع و غروب خورشید و ماه شاد می‌شدم اما اکنون شاد نیستم، نگرانم ...

بی‌تردید «خدایار» این ماه را نمی‌بیند چون در بندِ زندان است و اکنون در زندان خاموشی است، زندانیان خوابیده‌اند، اما حتما خدایار نخوابیده، با دست جای طناب خشن اعدام را که صبح امروز در گلویش چفت شده بود می‌مالد، حتما می‌سوزد ...

بامداد امروز در تاریکی درِ سلول «خدایار» بیست و هفت ساله را باز کردند، او را که بهت زده بود به پای اعدام بردند، مراسم مذهبی و قانونی انجام شد، او را به روی صندلی بردند، طناب خشن را به گردنش انداختند، گره طناب اذیتش می‌کرد، خط طناب در گلویش بود، قاضی اجرای حکم، آخرین حکم را خواند، خدایار طنابِ دار به گردن آن بالا بود، تنها حرکت چند سانتی متری صندلی به زندگیش خاتمه می‌داد، او هم صدای قاضی را می‌شنید، اما چیزی از آن نمی‌فهمید، چشمهایش بسته بود اما اگر باز هم بود قرار نبود که طلوع خورشید را ببیند، قاضی به آخرین خط حکم رسید، مکث کرد، بعد از چند لحظه‌ای سکوت که برای همه حاضران قرنی بود گفت : اعدام را نگهدارید! این «محکوم» می‌بایست در بوئین زهرا اعدام شود نه در قزوین، خدایار را پایین آوردند، ماشین‌نویس با وجدانی همه کلمات حکم را نوشته بود، اعدام در «بوئین زهرا» ...

یک هفته به همه زبان‌های زنده و مرده دنیا و به ترکی و فارسی حرف زده‌ام، با مسئولان، با اهالی، با ریش سفیدان، با اولیای دم، اما ... اما اولیای دم به دلایل گوناگون - که همه آن دلایل را من دارم و همه می‌دانند - «شرایط» تصمیم‌گیری در مورد قصاص را ندارند، اما تصمیم آنها طبق قانون نافذ است، تنها رضایت آنهاست که می‌تواند خدایار بیست و هفت ساله را از اعدام نجات دهد اما آنها به دلایل گوناگون «شرایط تصمیم گیری» در مورد اعدام یک جوان بیست و هفت ساله را ندارند و نمی‌دانم که این نکته ظریف جایی در قانون دارد یا نه، مسئولان قضایی همگی همکاری کرده‌اند، آنها به خوبی می‌دانند که این اعدام علاوه بر تبعات انسانی، در منطقه، تبعات اجتماعی و امنیتی نیز دارد ...

ماه را می‌نگرم، در انتهای تاریک دشت رنگ قرمز تهدید آمیزی دارد و می‌اندیشم، می‌اندیشم که چه کسانی این مطلب را می‌خوانند، آیا به عالی‌ترین مرجع قوه قضائیه که حیات و ممات انسان ها را دارند دستی دارند یا نه!؟ آیا می‌توانند کاری کنند که «خدایار»بیست و هفت ساله طلوع خورشید شنبه را ببیند؟! ...

4747

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 370928

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 8
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • افشین IR ۰۵:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
    35 0
    من که آخرش نفهمیدم این بابا چرا داره اعدام میشه؟ یه جوری نوشته شده ادم احساس میکنه که دارن طرف بیگناه رو میبرن اعدام کنن
  • علی A1 ۰۵:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
    33 0
    خیلی مهمه که ایشون چه کاری انجام دادند و چگونه .... که محکوم به اعدام شدند ...
  • بی نام IR ۰۶:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
    25 2
    خب اینقدر احساسات جرمش چی بوده؟ اگه واقعا بیگناهی را کشته، اون مقتول بدبخت هم دوست داشت ماه و خوزشید سرخ و سفید شمارا ببیند راستی مگر عدالت برای عبرت مجرم و سایرین نیست؟ این چه بساطی است که هرازگاهی افرادی دایه مهربانتر از مادر میشوند و به خانواده مقتول فشار میاورند؟ آخه مجرمی که با بیرحمی چاقو در قلب هموطنش کرده چه جای بخشش؟ یا دزد ناموس و مایه آزار دختر جوان را چه به ترحم؟
  • دوست IR ۰۶:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
    19 1
    علت صدور حكم اعدام چه بوده است؟به چه علت اوليا عدم شرايط تصميم گيري براي اعدام را ندارند؟ قانون ما بر گرفته از قانونين اسلامي ميباشد وحكم صادره هم با يد بر اساس شئونات انساني كه پايه دين اسلام است صادر شده باشد ايراد كجاي كار است من متوجه نشدم؟؟؟
  • ايثارگر IR ۰۷:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
    16 0
    نويسنده ازسوادكافي براي اين خواسته اش برخوردار نيست زيرا شنونده اولين موضوعي كه به ذهنش ميرسد اين است كه خدايار چرا ميخواهداعدام شود وقتي توضيحي نمي بيند اين فكر راميكند كه جرم اين شخص بايدانقدر بزرگ باشد كه نويسنده ازبيانش عاجز است
  • ايثارگر IR ۰۷:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
    14 2
    درادامه اميدوارم كه خدايار مورد محبت ومهرباني خداوندو خانواده اي كه به انها ستم ناخواسته مرتكب شده است قراربگيرد
  • فاطمه IR ۱۷:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
    13 2
    به نظر من این اول یک رمان طولانی است که صفحه نخست اون امروز چاپ شده .
  • اویتا IR ۱۸:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
    0 0
    اعدام نشدش رضایت دادن. چن هفته پیش