جوان متهم به قتل نامزد، اعترافش را پس گرفت

پسر جوان كه متهم است پس از قتل نامزدش جسد او را در انباري خانه پنهان كرده در جلسه دادگاه منكر جنايت شد.

تحقيقات درباره كشف راز اين جنايت از نيمه شب ششم دي ماه همزمان با كشف جسد دختر جواني در انباري شماره 8 يك مجتمع مسكوني در تهرانپارس در دستور كار پليس قرار گرفت. با حضور ماموران در محل مشخص شد آثار ضرب و جرح روي بدن مقتول مشهود است. ماموران براي شناسايي هويت مقتول از اهالي مجتمع خواستند تا در محل پاركينگ حاضر شوند كه پس از حضور اهالي ساكن واحد شماره يك به نام محمد 26 ساله اعلام كرد كه جسد متعلق به شيدا نامزدم است. شب قبل او را به خانه پدرش در افسريه رساندم و هيچ اطلاعي از حضور او در انباري نداشتم.

در ادامه تحقيقات با كشف وسايل مقتول در خانه محمد و اظهارات راننده آژانسي كه شيدا را نيمه‌هاي شب به خانه محمد رسانده بود ماموران پسر جوان را دستگير كردند كه او در بازجويي‌ها اظهار داشت: پس از آنكه شيدا دوباره به خانه بازگشت با يكديگر جر و بحث‌مان شد در حالي كه اعصابم خورد شده بود با هم درگير شديم. چندين بار سر شيدا را به ديوار كوبيدم كه باعث شد بيهوش شود. من به خيال اينكه شيدا بيهوش شده و پس از چند ساعت به هوش خواهد آمد او را به انباري يكي از همسايه‌ها كه خالي بود و قفل هم نداشت بردم و آنجا گذاشتم.

متهم در ادامه تحقيقات منكر اين اعترافات شد و گفت: از حضور شيدا در انباري ساختمان هيچ اطلاعي نداشته و اعترافات قبلي او تحت فشار بازجويي‌ها بوده است.

با تكميل تحقيقات بازپرس جنايي براي محمد به اتهام قتل عمدي كيفرخواست صادر كرد و پرونده براي محاكمه به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد.

صبح ديروز جلسه دادگاه به رياست قاضي عزيزمحمدي برگزار شد كه در ابتداي اين جلسه نماينده دادستان با تشريح كيفرخواست گفت: با توجه به مدارك موجود در پرونده براي متهم تقاضاي مجازات قانوني را دارم. اولياي دم مقتول نيز خواهان قصاص شدند.

مادر مقتول گفت: محمد و شيدا با هم نامزد بودند و قرار بود جشن عقدشان را برگزار كنند. آنها در يك مغازه با يكديگر كار مي‌كردند كه دخترم شب‌ها حدود ساعت 11 شب بعد از تعطيل شدن مغازه به خانه مي‌آمد. شب حادثه وقتي به خانه آمد تلفن همراهش را در خانه محمد جا گذاشته بود به همين خاطر وقتي به خانه آمد تلفن پدرش را گرفت و به طبقه بالا رفت نيمه‌هاي شب متوجه شديم او در خانه نيست. سراغ محمد رفته اما او مدعي شد شيدا را شب قبل به مقابل خانه‌مان رسانده و پس از آن ديگر از دخترمان خبري نداشته و اين در حالي بود كه وسايل شيدا در خانه محمد قرار داشت.

رييس دادگاه با تفهيم اتهام به محمد از او خواست به دفاع از خود بپردازد كه پسر جوان با رد اتهام قتل عمدي گفت: شب حادثه ساعت 11 مغازه را تعطيل كرديم و به خانه من رفتيم در آنجا با يكديگر به خاطر اختلاف قديمي درگير شده و من او را با ماشين به خانه شان رساندم تا روز بعد تكليف زندگي‌مان را مشخص كنيم. صبح پدر شيدا سراغم آمد و براي طرح شكايت به كلانتري رفتيم كه همزمان با آغاز تحقيقات جسد او در انباري كشف شد.

رييس دادگاه: راننده آژانس مدعي شده شيدا را شب حادثه به مقابل در خانه شما رسانده است در اين باره چه توضيحي داريد؟

متهم به قتل: دروغ مي‌گويد. من از اين موضوع بي‌اطلاع هستم.

رييس دادگاه: وقتي دستگير شدي روي بدنت آثار خراشيدگي و درگيري وجود داشت در اين باره چه توضيحي داريد؟

متهم به قتل: اين آثار مربوط به درگيري چند ماه قبل از مرگ شيدا بود و مربوط به شب حادثه نبود.

رييس دادگاه: در بازجويي‌هاي قبلي اعتراف كرده‌ايد كه پس از مجروح كردن شيدا او را براي اينكه تنبيه كنيد در انباري زنداني كرده بوديد. اين اعترافات را قبول نداريد؟

متهم به قتل: نه.

پس از دفاعيات وكيل متهم و آخرين دفاع محمد قضات دادگاه براي صدور حكم وارد شور شدند.

17302