مربی روی صندلی سالن کنفرانس نشسته و خبرنگاران خیلی تند با او حرف می زنند. او اما استایل ویژه ای در برخورد با منتقدان دارند. «فیلیپ» انگار حرف های تند خبرنگاران را دایورت کرده و به سبک خودش خیلی راحت جواب شان را می دهد. البته به شکلی که خودش دوست دارد.


فرهاد عشوندی: برزیل باید قهرمان جهان شود ، این را نه فقط منتقدان جام جهانی که همه آن 300 میلیون نفر می خواهند. این خط قرمزشان است. فرقی ندارد دوره گرد کارتن خواب باشند یا رئیس جمهور روسف. همه این توقع را از 23 ملی پوش شان دارند. فیلیپ و دستیارانش هم روی نیمکت هستند تا افتخارات گذشته را دوباره به سرزمین فوتبال برگردانند. مردمانی که فوتبال هم بخشی از رقص سرخوشانه شان است که این بار با توپ انجامش می دهند. آنها که خود را آقای فوتبال می دانند اما از آنچه حق شان می دانند ، دور افتاده اند.

مربی بعد از چند سال کار گل در فوتبال آسیا و پر کردن جیبش ، به کشور فراخوانده شد چون آخرین بار تیم با او به بزرگی رسیده بود و بر جام قهرمانی بوسه زده بودند. قهرمانی در خانه ، این یک سوداست. سودایی که آخرین بار از کف شان پریده است. فیلیپ برای برزیلی ها بیش از مربی ، یک شومن است. کسی که کار فنی خاصی انجام نمی دهد و تیمش هم زیبا بازی نمی کند اما خوش یمن است یا شاید هم خوش شانس . مردی که با حرف هایش جماعت را تهییج می کند و این برگ برنده است. رودریگو ، خبرنگار شبکه تلویزیونی گلوبو تعبیر جالبی از سرمربی تیم ملی کشورش دارد. او که بیش از یک ماه کنار تیم ملی ایران در جام جهانی بوده ، فیلیپ را اینگونه ترسیم می کند:« پر حرف دوست داشتنی. فنی که نه ، او از نظر فنی کار خاصی نمی کند اما استاد تهییج تیمش است. آخرین بار که قهرمان شدیم او مربی بود. یادم هست ان سال ریوالدو و رونالدو با هم در حد کتک کاری بودند. یک روز دوتای شان را نشاند کنار هم و گفت یا همین الان آشتی می کنید یا بر می گردید خانه. اصلا همان حرکتش بود که برزیل را قهرمان جهان کرد.» این خاطره حماسه ای شده است در ذهن همه مردم برزیل . نکته ای که بارها روزنامه ها درباره اش نوشته اند و مردم از فیلیپ نقلش می کنند. اسکولاری اما با تیم امسالش مشکلات زیادی دارد. هالک ، فرد و دیگران شاید بی تکنیک ترین برزیلی های تاریخ این کشور هستند حتی بی استعداد تر از دونگا و آبل ژاویر در حمل توپ! فوتبال برزیلی هم یعنی تکنیک ، یعنی رقص. برای جماعت سرخوشی که قبل از بازی تا خرخره می نوشند و روی فضا سیر می کنند ، فوتبال بی رقص یعنی مرگ ، یعنی مکافات . برای آنها ضجر تماشای بازی شان با مکزیک یا شیلی بیش از شکنجه بدنی است به دست گروه هایی مثل القاعده . آنهایی که خبرنگاران شان ابایی ندارند از اینکه بگویند:« فوتبال برای ما مهمتر است از هر چیز دیگری ؛ از رقص ، عشق ، سکس و سیاست» فوتبال فراتر از بازی است . آنها که به پای فوتبال ، می افتند و می میرند . آنها که از همه زندگی شان گذشتند تا میزبان جام جهانی باشند ، باختن برای شان قمار مرگ است و بی دلیل نیست که اسکولاری می گوید:« فقط می ترسم که از جام حذف شوم. اگر ببازیم دیگر جایی در کشورم ندارم و باید پناهنده شوم.» او که البته به رغم همه انتقادهای خبرنگاران سرپا ایستاده و امیدوار است. امیدوار به جنگیدن. رودریگو درباره اش می گوید:« من کارلوس سرمربی شما را در این یک ماه دیدم. راستش به نظرم این دو ، هر دو جنگجویند. هر دو با کلام شان جادو می کنند و همه را تحت تاثیر قرار می دهند. تفاوت شان اما این است که فیلیپ انتقادپذیر تر است. راستش اینجا خیلی از خبرنگاران پرتغالی را دیدم که از کروش می نالیدند. اینکه می گفتند او بداخلاق است. اگرچه رفتارش با خبرنگاران ایرانی خوب بود اما باید او را در شرایط کسی مثل فیلیپ گذاشت و بعد درباره اش قضاوت کرد. شاید شما هم اگر مثل خبرنگاران برزیلی از مربی تان انتقاد می کردید ، روی دیگر او ، همان رویی که خبرنگاران پرتغالی می گفتند را می دیدید اما به نظرم فیلیپ شاید از نظر فنی چیز خاصی نداشته باشد اما یک استاد است. استاد تهییج تیمش . استاد به چالش کشیدن خبرنگاران و تحت تاثیر قرار دادن شان بی جنگ و دعوا. »

اینکه فیلیپ در سیستم مربیگری اش شباهت های زیادی به کارلوس خودمان دارد اصلا اتفاق عجیبی نیست که اصلا خیلی از مربیان بزرگ دنیا بیشتر مذیرند و روانشناس. آنها با تهییج بازیکنان شان است که می توانند کار را پیش ببرند و همه چیز در اختیارشان باشد. اگر کارلوس و حرف هایش بعد از جام جهانی را در برنامه تلویزیونی عادل فردوسی پور مروری کنید ، می بینید که او چگونه زیرکانه همه تصمیم های جنجالی اش را توجیه می کند و به بهترین نحو آنها را در خدمت موفقیت تیمش قرار می دهد تا حتی منتقدانش هم مجالی برای پاسخگویی نداشته باشند.اگر هم بخواهند حرفی بزنند باید تنها کلامی در تائید مربی باشد یا در نهایت بتوانند چند کلامی در نقد مجری برنامه بگویند. اسکولاری هم تاکتیکی مشابه دارد . او با حرف هایش مردم را تهییج می کند. بازیکنانش را در بالاترین سطح انگیزشی قرار می دهد و آنها را به پیش می خواند.

این استاد جنگ های روانی  خیلی خوب می داند شکست در جام جهانی یعنی پیچیده شدن دودمانش برای همیشه. یعنی پیوستنش به زباله دانی تاریخ. یعنی نفرت ابدی یک ملت. اتفاقاتی که البته هیچ کدام شان برای کارلوس حتی بعد از شکست نیفتاد.

4141

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 363564

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 13 =