۰ نفر
۶ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۲

تلاش برای ادامه پروژه «بی اعتبارسازی دولت» از طریق پروژه های گوناگون و به عبارت علمی تر تلاش برای افول سرمایه اجتماعی دولت یازدهم می تواند فرآیند سیاستگذاری های اقتصادی و سیاسی دولت را با مخاطره روبه رو کرده و در صورت عقب نشینی دولت در مقابل پروژه دلواپسگرایی، پایگاه اجتماعی اش با از دست دادن اعتماد مردم با چالش جدی مواجه شود. بنابراین حرکت هایی که از افراطیون سیاسی و اقتدارگرایان محافظه کار سرمی زند در صورتی که مورد تجزیه و تحلیل صحیح واقع نشود و مردم در جریان امور قرار نگیرند، می تواند نه تنها تخریب کننده و موجب نقصان سرمایه اجتماعی دولت شود بلکه به پایگاه و شاخصه های حکومت نیز لطمه وارد سازد.

در این فرآیند، بی حرمت شدن قانون، بی ثباتی سیاسی و اقتصادی، تغییرات مداوم قواعد و رویه های رسمی، فساد، بی صداقتی و اقداماتی که موجب شکاف بین جامعه و دولت یا بین گروه های سیاسی و حتی بین افراد می شود، زمینه های تضعیف سرمایه اجتماعی دولت را فراهم می کند. پویایی و تکامل جامعه در شرایط کنونی به میزان پتانسیل جنبشی و میزان قوی بودن و قابلیت بهره برداری از سرمایه اجتماعی مقطع کنونی جامعه بستگی دارد. در ادبیات رشد و توسعه اقتصادی سرمایه اجتماعی یکی از علل مهم رشد اقتصادی در کشورها محسوب می شود، اگر چه در گذشته های نه چندان دور رشد اقتصادی را تنها در سرمایه های فیزیکی و انسانی جست وجو می کردند و تفاوت رشد اقتصادی کشورها را محدود به این عوامل می دانستند، اما با گستردگی مفهوم، ابعاد، اثرات و فرآیند تولید سرمایه اجتماعی نظر بسیاری از اقتصاددانان به اهمیت سرمایه اجتماعی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها جلب شد. این شاخص با اعداد و ارقام احصا نمی شود و عبارت است از مجموعه یی از قواعد و هنجارهای جامعه که رعایت داوطلبانه آن از سوی مردم، کارکردی در جهت کاهش هزینه های اجتماعی و اقتصادی دارد. سرمایه اجتماعی، قواعد بازی در جامعه را تنظیم می کند و از این حیث یک نهاد غیررسمی محسوب می شود. مهم ترین مولفه های سرمایه اجتماعی عبارتند از: اعتماد، مشارکت، همکاری و رعایت حقوق یکدیگر. در این میان اعتماد جایگاه ویژه یی دارد و دارای ابعاد گسترده یی است. اعتماد مردم به مردم، اعتماد مردم به دولت و اعتماد دولت به مردم نقشی بی بدیل در کاهش هزینه های جامعه ایفا می کند. از سوی دیگر اعتماد مردم به دولت نیز نقشی غیرقابل انکار در اجرای موفقیت آمیز سیاست های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دولت ایفا می کند و از این رو هزینه های سنگین اجرای ناموفق برنامه های اقتصادی دولت را از میان می برد، و آنچه پروژه دلواپسگرایی دنبال می کند همین شاخصه اعتماد بین مردم و مردم به دولت است که هم برای مملکت مضر است و هم برای حکومت و منحصر به دولت نمی ماند و اینجاست که دلواپسگرایی تبدیل به دل واپسگرایی می شود.

منبع: روزنامه اعتماد مورخ 30.2.1393

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 357230

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 31
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • befermatooo A1 ۱۵:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۶
    49 4
    دلواپس نه از این منظر که نگران مسائل هسته ای و ضایع شدن حق ملت باشیم . دلواپسی از اینکه حقوق های بادآوره قطع بشه . دلپواپسی از این منظر که نوه هاشون سربازی معاف نشن دلواپسی اینا اینه . البته منم اگه تو ناز و نعمت باشم و نوه و نتیجه من زندگی و آینده شون تامین باشه و وقتی چیزی بخواد اینا رو از من بگیره حتما میرم تو همایش های : دلاوران دلواپس
    • بی نام A1 ۱۷:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۶
      18 2
      دقیقا . این دلواپس داشته های باد اورده ای هستند در دولتهای قبل نصیبشون شده و میترسن که از دستشون بدن .
    • بی نام IR ۰۳:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۷
      0 1
      مثلا خون شهدا؟ مثلا فرهنگ اسلامی ایرانی؟ و ...؟
  • انصاری A1 ۱۵:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۶
    23 0
    فعلا که به نظر میاد دولتهای ما حاضر نیستن از درآمدهای شیرین نفتی صرفنظر کنند.پس قراره اقتصاد ایران به همین شکل دولتی فعلی باقی بمونه. در همیچین سیستمی دولت نقش لوکوموتیو رو بازی میکنه و ملت هم مثل واگنها به دنبالش کشده میشن. پس اگر قرار به اعتماد سازیه باید این اعتماد سازی اول از طرف دولت شروع بشه تا یواش یواش مردم هم نسبت به یکدیگر صادق بشن و هم نسبت به دولت صداقت داشته باشند.از قدیم گفتن ماهی وقتی میخواد بگنده از سرش میگنده. با این نظام اقتصادی فعلی ایران ,دولت نقش سر ماهی رو بازی میکنه.پس این دولته که باید استارت اعتمادسازی رو بزنه.حالا من این رو نوشتم. اما نظرم همیشه این بوده که ریشه تمام مفاسد در اقتصاد دولتی خود دولته.متهم ردیف اول فساد 3000 میلیاردی هم به نظرم دولت بود.یا حق
  • علی US ۱۶:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۶
    11 0
    پشت واپسگرایان آنقدر گرم است که کسی را یارای دست زدن به آن نیست. آقای خاتمی دست نزده سوخت. آقای هاشمی هم اهل سوختن نیستند.
  • رضا IR ۱۷:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۶
    12 0
    نمی دانم چرا در این کشور کسی دلواپس مردم نیست چرا وقتی بلیط اتوبوس گران می شود وبه خانواده های ضعیف فشار وارد می کند کسی صدایش در نمی اید وقتی بدون ازمون عده ای استخدام می شوند کسی فریاد نمی زند وقتی به حقوق ملت ظلم می شود کسی فریاد نمی زند مردم گرفتار معیشت خود هستند عده ای که در قدرت دست دارند از سیری دلواپس هستند وعده ا ی از گرسنگی دلواپس زندگی روزمره خود وفرزندانشان هستند به داد این ملت برسید وبرای این ملت دلواپس باشید هر روز افسوس دیروز را باید خورد تا کی این ملت بایدارامش نداشته باشند بیندیشید وفریاد بزنید که چگونه می توان این ملت را از نگرانی های روزمره نجات داد
  • مهرداد IR ۰۵:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۷
    1 0
    دلواپسی این روزها شده شغل این حضرات از ما بهتر ، پیشنهادم به رییس جمهور محترم این است که اشتباه استراتژیک جناب آقای خاتمی را نکنند و با این فکر که انها دست از این راهکار برخواهند داشت ، پس از 8سال خود را تدارکاتچی معرفی نکنند . بیایند و مردانه تکلیف خود و مردم را مشخص کنند اگر توان مقابله با این دلواپسان پشت گرم را ندارند به صراحت اعلام نموده وبا کناره گیری از دولت ، سکان به یکی از این دلواپسان رده بالا سپرده تا این تتمه ثروت و سرمایه ملی را به نابودی کشیده وبا محو ایران از نقشه جهان به هدف اصلی اربابانشان دست یابند . ولی ولی در آن دنیا که علیرغم حضرات ما به وجودش اعتقاد داریم ازشان نمیگذریم .
  • بی نام A1 ۰۵:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۷
    2 0
    دلواپسان همان ....های دیروز هستند که چون باهاشون برخورد نشده پر رو شده اند
    • انصاری 1 A1 ۰۸:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      2 0
      اشتباه نکن دوست عزیز. شما ریشه دلواپسان رو نمیشناسی. آخوندها 3 طبقه هستن.10 درصدشون بزرگانی مثل حضرت امام و علامه طباطبایی و ملاصدرا و شیخ کلینی هستن. 90 درصد بقیه یا ساده لوحند ....... یا لجوج و خودبزرگ بین هستن مثل همین .....اما اعم از ساده لوح و خودبزرگ بینشون باید عرض کنم یه وجه مشترک دارن و اونهم بیسوادیشون هست. استعداد عجیب و ید طولایی هم در تحمیق ملت دارن. این دلواپسانی که شما میبینید 80 درصدشون به همین جماعت بیسواد دارن سواری میدن. اکثر ... درد دین ندارن. نون دین رو میخورند. سرافرازی خودشون بر سرافرازی اسلام عزیز رجحان داره. تا این جماعت هستن ولی فقیه هم نمیتونه کاری کنه. اینها با جهلشون وبال گردن ولایت فقیه و اسلام هستند...ادامه..
    • انصاری 2 A1 ۰۸:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      2 0
      اینان مصداق بارز کلام امیرالمومنین هستند که فرمود :" لا تری الجاهل الا مفرطا او مفرِّطا" جاهل یا افراط میکنه و یا تفریط. 8 سال گذشته با افراطشان به اسلام ضربه زدن و حالا هم بعضیهاشون یا به همون افراطشون ادامه میدن و یا افتادن در وادی تفریط. باز هم دارن ضربه میزنن. و یا للعجب که تنها چیزی که براشون مهم نیست اسلامه. حاضره به قرآن دروغ ببنده اما منافعش رو از دست نده. نمونه آخری را که از این قوم لجوج دیدم همین آخوندی هست که تو همین ..... وبلاگ داره. آیه قرآن رو دارن نفی میکنن منتشر میکنه. اما جواب که میدی منتشر نمیکنه. چرا چون موجودیت خودش رو در همسویی با اکثریت میبینه. بر اساس منافعش حرف میزنه و تنها چیزی که براش مهم نیست اسلامه. قضیه دلواپسان امروز هم مثل امثال همین آدم هست..ادامه.....
    • انصاری 3 A1 ۰۸:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      0 0
      تا این جماعتی که مثل ... دارن میراث حضرت امام رو غارت میکنن هستن همین آش و همین کاسه هست. یا حق
  • بی نام A1 ۲۰:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    0 0
    سلام.دکتر تاجیک عزیز.امروز یه حزب به نام "اراده ملت"اعلام کرده که روز دوشنبه میخواد جلوی وزارت خارجه تجمع راه بندازه و از دیپلماسی هسته ای دفاع کنه.از مردم هم دعوت به تجمع کرده.این حزب از کجا سردرآورده؟این مدل حزب سازی آدم رو یاد چادرهای اجاره ای مخصوص مسافران در مازندران میندازه. حزبی که امروز برای دفاع از دیپلماسی درست میشه و فردا هم بساطش جمع میشه. این حزب در واکنش به همایش دلواپسیم درست شده.؟؟بنابراین انفعالی بودن رو در ذاتش داره؟؟.حزب باید ابتدا به ساکن درست بشه نه در واکنش به جریانات اجتماعی.
    • تاجیک A1 ۰۸:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
      0 0
      سلام بر شما و ممنون از پیام. این حزب قبلا" شکیل شده بود و از دستجات و گروههائی است که در انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته به نفع رئیس جمهور کنونی فعالیت کرده است. من افرادی از این حزب را می شناسم ولی پایگاه اجتماعی و سیر قانونی ایجاد تشکل را نمیدانم. خدانگهدارتان تاجیک
  • انصاری1 A1 ۰۶:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    0 0
    سلام بر دکتر تاجیک عزیز. آقای دکتر این کامنتها رو فقط برای حضرتعالی مینویسم و نه برای انتشار.فقط یه درد دل خودمانی با جنابعالی هست که عمری را در حوزه فعالیتهای سیاسی گذرانده اید و سرد و گرم عالم سیاست را چشیده اید.در چند روز گذشته صدای یه عده از کاربران خبرآنلاین درآمده و بعضا به نویسنده وبلاگ و خبرآنلاین اعتراض کرده اند که مگر اینجا صفحه شخصی این آقاست که کامنتهاش رو مرتبا منتشر میکنید و کامنت ما را منتشر نمیکنید.یکی گفته مگه ما بیکاریم که بخوایم حرفای این رو بخونیم. از خبرآنلاین خواستن کامنتهای من رو دیگه منتشر نکنه.به بعضی از دوستان دیگه هم که من اصلا نمیشناسمشون پریدن و گفتن اینها پول میدن تا کامنتهاشون منتشر بشه.اونهم کامنتی 500 تومن......ادامه.....
  • انصاری2 A1 ۰۷:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    0 0
    و جالب اینجاست که اغلب کسانی هم که این حرفها رو دارن میزنن یا دانشگاهی هستن و یا فارغ التحصیل دانشگاه. اما به نظرم معنای انگلیسی کامنت نمیدونن چیه و نمیدونن کشورهایی که اولین بار کامنت نویسی را در اینترنت ابداع کردن, به کامنت به چه چشمی نگاه میکنن. حداقل میتونستن یاد بگیرن که اگه کامنت نویسی در اینترنت که از غرب به ایران وارد شده لوازم و استانداردهای خاص خودش را هم داره و اون لوازم رو هم باید در کنار کامنت نویسی پذیرفت. خب ما در ایران "کلوب مناظره" یا به اصطلاح غربیها "دیبیت کلاب "نداریم. کلوبهای اینترنتی جدی هم نداریم. چت رومهای ایرانی هم که بیشتر جایی هست برای دوستیابی جنس مخالف. کجا باید مناظرات سیاسی برگزار بشه؟در فضای بیرون اینترنت که غالبا مناظره به تشنج و درگیری میکشه...ادامه....
  • انصاری 3 A1 ۰۷:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    0 0
    آیا اینترنت فضای بهتری برای مناظره نیست؟و آیا با تمرین خویشتنداری در فضای مجازی نمیتوان امیدوار بود که بتوانیم درآینده در فضای حقیقی هم مناظرات سازنده را پیش برد. مناظره در فضای مجازی میتونه شبیه سازی مناظره در فضای حقیقی باشه.درست مثل شبیه سازهای پروازی. اما اغلب همین کسانی که معترض به نبود آزادی بیان هستند در عمل نشون میدن که اگر قدرت دست خودشون باشه تیغ سانسورشون برنده تر از مخالفینشون هست.بهشون هم در یکی از کامنتهاشون گفتم. گفتم خیلی از این کاربران به دروغ میگن زنده باد مخالف من. جنم گوش دادن به حرف مخالف رو ندارید. چرا میگی کامنت من رو منتشر نکنن؟خب تو هم بیا بنویس. میگن مثل تو وقت نداریم. خب این مشکل شماست.چون شما وقت نداری من هم نباید بنویسم؟؟.ادامه.....
  • انصاری 4 A1 ۰۷:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    0 0
    البته بیخود هم میگن که وقت ندارن. وقت برای دیدن ماهواره و گردش با رفقا رو دارن. وقت برای فکر کردن ندارن. بنده شاید 5 ساعت در ماه تلویزیون جمهوری اسلامی رو نگاه کنم. ماهواره هم ندارم. فقط هم برای امور معیشتی از منزل خارج میشم.کارم هم که تمام شد یک ساعت هم در خیابون نمیمونم. کار من در زمان فراغت خواندن و نوشتنه. اینه که وقت زیاد دارم.اما اینها فکر میکنن ما توسط خبرآنلاین استخدام شدیم که بیایم جواب بدیم.به یکی از دوستان نوشتم که بنده یه روایتی رو که میخوام بنویسم بعضا روایتی هست که 10 سال پیش خوندم.متن عربی آن یادم رفته. باید در یه کتاب قطور 800 صفحه ای دنبال روایت بگردم تا بتونم براتون مستند بنویسم. یعنی جدا دارم وقت میذارم. اونوقت شما میای دوخط شعار نویسی میکنی اسمش رو هم میذاری کامنت..ادامه.
  • انصاری 5 A1 ۰۷:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    0 0
    حالا اشکالی نداره که میخوای شعار بنویسی. اما چرا در کار من رو میخوای تخته کنی و میخوای حرف من منتشر نشه؟آیا دوست دارین من هی بیام با اسامی مختلف و بدون شناسنامه بنویسم تا شما نتونید رد من رو پیدا کنید؟خب من به خاطر این فشارها مجبورم بدون شناسنامه بیام حرف بزنم و مرتبا اسم عوض کنم و سر خلق الله رو با اسمای مختلف کلاه بذارم. خودشون این رو میخوان. این مدلی هم فایده نداره.چون دیگه در مقابل حرفام نمیتونم احساس مسئولیت کنم.مرتبا با اسمای مختلف میتونم به هم ببافم و رنگ عوض کنم. این اتفاقا همین چیزی هست که الان در فضای سیاسی ایران درگیرش هستیم.یعنی طرف دهه 60 یه چیزی میگفته و بعد رفته در حزب دیگه و داره چیز دیگه میگه..ادامه.....
  • انصاری 6 A1 ۰۷:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    0 0
    آیا خود مردم مقصر این بی شناسنامه بودنها نیستن؟؟یکی از همین کامنت نویسها پیشنهاد داده بود کاربرانی که میخوان بنویسن شماره ملی و عکسشون رو بذارن. بنده مشکلی با این پیشنهاد ندارم. اما میدونم اگه این پیشنهاد بخواد عملی بشه خیلی از همین کاربران دیگه شهامت نوشتن نخواهند داشت. خلاصه عرض کنم. این کاربران با اینکه تحصیلکرده هستن اما از فضای نوشتاری نظراتشون احساس میکنم فقط بلدن هجو کنن و مانع تراشی کنن. راه دیگری رو به موازات هجو کردن نمیدونن. پیشنهاد نمیتونن بدن.شاید بگن اینجا جای مناظره نیست.پس کجا باید این کار رو انجام بدیم؟امکاناتش نیست. آیا نباید از همین امکانات محدود استفاده کنیم؟در وبلاگ آقای هانی زاده دوستی پیشنهاد داده بود و گفته بود بهتره سایت شخصی داشته باشی.اینجا داری ..ادامه.....
  • انصاری 7 A1 ۰۷:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    0 0
    وقتت رو تلف میکنی. کسی اینها رو نمیخونه. گفتم بنده نه سواد کافی برای سایت شخصی دارم و نه در سایت شخصی میتونم تعاملی را که در اینجا با افراد دارم داشته باشم. اینجا هم خیلیها مطلب نوشته شده رو میخونن اما کم لطفی میکنن و جواب نمیدن.در هر صورت با فشاری که به خبرآنلاین و نویسنده وبلاگها میارن احساس میکنم نویسنده هم در محذور قرار گرفته و صدقه سری میخواد منتشر کنه تا خوانندگانش رو از دست نده.نمونه اش را هم در 2 روز گذشته دیده ام. من هم عادت به اسم عوض کردن ندارم.هر چند که شاید یه روزی مجبور بشم اما الان نمیتونم از این بازیها کنم. در سایتهای دیگه هم که نظرات ما کلا با سانسور مواجه میشه حتی در سایتی مثل رجا نیوز و الف. رجا نیوز که اصلا سیستم کامنت گذاریش همیشه مشکل فنی داره..ادامه..
  • انصاری 8 A1 ۰۷:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    0 0
    کاربران این سایت هم که علیرغم اینکه فریاد "زنده باد مخالف من" گفتنشون گوش همه رو کر کرده که در عمل نشون میدن باوری به این شعارشون ندارن. اصلا اهل بحث نیستن. خوشبختانه قدرت ندارن و اگر داشتن اطمینان دارم که در همه مساجد رو هم میبستن. تا این اندازه تنگ نظر هستن.و البته جالبه که همین تنگ نظری رو به طرف مقابل نسبت میدن. قبول دارم که طرف مقابلشون هم تنگ نظره اما یه سوال. اگه شما مثل طرف مقابل قدرت در دستت بود همین کار رو نمیکردی؟شما بدترش رو انجام میدادی. باز لا اقل طرف مقابل یه ذره خداترسی ممکنه داشته باشه که عامل بازدارنده اش بشه. شما که همین یه ذره رو هم نداری. ....ادامه...
  • انصاری 9 A1 ۰۷:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    0 0
    بیش از این مصدع وقت حضرتعالی نمیشم اما استاد عزیز, مشکل نه فقط در بیسوادی دلواچسان است که حتی طرف مقابلشان هم از همین درد رنج میبره و علیرغم داشتن تحصیلات دانشگاهی نمیتونه بشینه 4 کلمه حرف بزنه. فقط میگه حرفای این رو منتشر نکنید. در این فضا نمیشه ادامه داد چون اگه محترمانه نروم بیرون خبرآنلاین با اردنگی بیرونمون میکنه. عدم انتشار جز به معنی اردنگی زدن رسانه ای نیست. تا هنوز خبرآنلاین مجبور نشده بهتره خودم محترمانه خارج بشم. بالاخره اینها هم نمیخوان خوانندگانشون رو به خاطر 4 تا نظر مخالف از دست بدن. در پایان از جنابعالی که همیشه سعه صدر داشتین تشکر میکنم اما قلبا مایل نیستم که شما هم مثل بقیه نویسندگان در محذور قرار بگیرید. حق نگهدار شما و سپاس از سعه صدر شما. خیلی سالارید دکتر عزیز.
    • تاجیک A1 ۰۹:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
      0 0
      سلام به شما و ممنون از نظرات و احساس مسئولیت و میزان وقت و مداخله شما. در دورانی که همه سر در گریبان خود دارند باید از تلاش و زحمات و علائق شما تشکر نمود و خداوند در این راه به شما سلامتی و توفیق بیشتر بدهد. من با شما موافقم که ما با هدف اصلاح امور و تمرین دموکراسی در فضای مجازی تمرین کنیم تا در دنیای حقیقی قدرت تحمل شنیدن حرفهای یکدیگر و سپس فکر کردن در زمینه حرفهائی که شنیده ایم را در مرحله بعد داشته باشیم. در مورد خدا ترسی من فکر میکنم انشاالله همه خدا ترسی و دلسوزی برای مملکت دارند و طبیعی است که هر طرف بگوید طرف مقابل خدا ترسی ندارد که مستنداتی به نظر خود ارائه میکند ولی من معتقدم چون جریان رسانه ائی، تبلیغی و سیاسی دست محافظه کاران است لذا اصلاحطلبان مظلوم وافع شده اند. در مورد بستن درب مسجد کمی لطفی می فرمائید. متاسفانه اینگونه تفکرات باعث جدائی بخشی از نسل جوان از مساجد شده است. اصلاحطلبان به شدت معتقدند که باید کارکرد مسجد به مجرای اولیه و اصلی خودش برگردد تا بتواند در مسیر جذب نیروهای جوان و گسترش واقعی معارف اسلامی در جامعه عمل کند. نمیدانم کی کفته شما کامنت ننویسید بنده هم استفاده میکنم و هم همواره نظرات شما را منعکس نموده ام. خدانگهدارتان تاجیک
  • 1 A1 ۱۰:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    0 0
    با عرض سلام مجدد. معذرت میخوام جناب تاجیک من اینها را فقط برای شما نوشته بودم اما خب شما انتشار دادین. آقای تاجیک بنده نظرم به اصلاح طلبان نبود من فقط بر اساس طرفدارانشان اظهار نظر کردم.وگرنه میدانم روحیات خودشان خیلی با طرفدارانشان متفاوته. آقای تاجیک در همین وبلاگ آقای دانش دیدم صداشون به خاطر نظرات من درآمده و اثر آنرا موقعی که در وبلاگ آقای جعفریان میخواستم بنویسم دیدم. ایشان منتشر نکردن و بعد به خاطر قرار گرفتن در محذور منتشر کردن که بنده هم از ایشان خواستم کل کامنتهای من را حذف کنند و دیگه به نوشتن ادامه ندادم. اما خب ایشان نمیدانم چرا حذف نکردن. آقای تاجیک در وبلاگ آقای هانی زاده تمام نظراتی را که در فضیلت امیرالمومنین بود منفیهای عجیب و غریب دادن.....ادامه....
  • 2 A1 ۱۰:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    0 0
    بنده مونده بودم که اینجا یه کشور شیعه هست که راجع به علی این مدلی رای میدن؟بحث حجاب در وبلاگ آقای جعفریان مطرح شده و میبینم دنبال آزاد سازی حجاب هستن. راجع به آمریکا که صحبت میشه و کامنتها رو که میخونم میبینم کاربران طرفدار فرش قرمز پهن کردن برای آمریکا هستن. مثبت و منفیهای عجیب و غریبی به این نظرات هم داده میشه. تا بهشون یه چیزی میگی.میگن نخبه هستیم و میریم. من این حرفها رو که میخونم نسبت به آینده اسلام در ایران احساس خطر میکنم.کاری به صحبتهای اصلاح طلبها ندارم اما در میان هوادارنشون کم نیستن که از حکومت اسلامی خوششون نمیاد.این رو هم در کامنتها دیدم و هم در فضای بیرون. سال 88 دم در یکی از ستادهای انتخاباتی ایستاده بودم و فقط نگاه میکردم .......ادامه......
  • 3 A1 ۱۰:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    0 0
    یه ناشناسی به من گفت فکر میکنی پیروز چه کسی هست؟گفتم نمیدونم اما یه چیزی رو میفهمم. این چیزی که من دارم میبینم یه کمپین انتخاباتی معمولی نیست یه جور رفراندوم برای تغییر رژیم هست. به نظرم کنترل کمپین از دست ستاد انتخاباتی در رفته بود و موضوع چیز دیگه بود. اینها رو بنده یه هفته پیش از انتخابات دیدم و فقط نظر خودم به عنوان یه فرد غیر سیاسی و جناحی بود چرا که هیچوقت طرفدار کاندیدای خاصی نبودم. اما خب همیشه یه دغدغه داشتم و اونم این بوده که نمیخوام حکومت اسلامی با تمام ضعفهایی که داشته از ایران بره.فقط هم به خاطر علاقه شدیدی که به رسول الله و اهل بیت ایشان دارم این موضع رو دارم. به همه فامیل و رفقا هم بارها گفتم که بنده یه بار هم نه بیت رهبری رفتم و نه رفتم نماز جمعه..ادامه....
  • 4 A1 ۱۰:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    0 0
    یک بار هم در تمام عمرم راهپیمایی 22 بهمن نرفتم. مرقد امام هم فقط یه بار رفتم اونهم زمانی که خلوت بوده.فقط برای اینکه ساختمان درونی آنرا میخواستم ببینم. اما بهشون گفتم با همه اینها ,اگه کار به جایی بخواد برسه که رژیم بخواد بره باید با کمال تاسف و یا خوشبختی عرض کنم بنده هم مجبورم کلت به دست بگیرم و همون کارهایی رو که امثال مرحوم شریف واقفی و صمدیه لباف و بخارایی میکردن انجام بدم. با اینکه کار نظامی در روحیه بنده نیست اما علاقه به اسلام من رو وادار به این کار میکنه.اهل بحث هستم اما دگم اول و آخر من اسلام و حکومت اسلامی هست و راجع به این میتونم صحبت کنم اما تحت هیچ شرایطی عقیده طرف مقابل رو برای تغییر رژیم نمیپذیرم. حالا بنده رو هم میخوان احمق بدونن برام مهم نیست..ادامه.....
  • 5 A1 ۱۰:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    0 0
    من یه مقدار احساس خطر میکنم و اگر هم یه مقدار اینجا داد و بیداد کردم و به مسوولین نوشتم فقط برای یه چیزی بود. دوست ندارم که رژیم برای حفظ خودش مجبور بشه مثل شاه از گارد شاهنشاهی و جاویدان استفاده کنه که این نقض غرض حکومت اسلامی هست. آقای دکتر, نظری به اصلاح طلبان ندارم. یه عده ای از هواداران که همین مردم عادی هستن چیز دیگری میخوان.برای همین خواسته ها هم یه عده میرن رای میدن. هر چند که نمیتونن علنی بیانش کنن اما در محافل میگن. طرف مقابل فکر میکنه اینها ریشه در واشنگتن و لندن داره.خیر. سوراخ دعا رو گم کردن. ریشه در همین داخل هست. بی جهت فرافکنی نکنند.سال 88 هم ربط زیادی به انگلیس و آمریکا نداشت. فشاری بود که روزنه ای برای خروج پیدا کرد.آمریکا و انگلیس .....ادامه...
  • 6 A1 ۱۰:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    0 0
    فقط میخواستن موج سواری کنند اما به نظر بنده موج رو اونها درست نکردن.باید واقع بین بود. بنده از آمریکا و انگلیس هیچوقت احساس خطر نکردم. هیچوقت. بنده از داخل واهمه دارم و فقط خواستم این واهمه رو با شما در میان بذارم.اما تا جاییکه میدانم به نظرم توهم ندارم. در میان مردم هستم و نظرات آنها را میشنوم. از این بابت یه کمی اذیت میشم. امیدوارم راه حلی برای این قضیه پیدا بشه. با سپاس.خدا نگهدار
    • تاجیک A1 ۱۱:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
      0 0
      سلام و منون از این 6 نظر اخیر. من فکر کردم نظرات قبلی را تعارف میکنید و میخواهید من برای انتشارش در محذور نباشم و لذا منتشر کردم. با اکثر مطالب شما موافقم. طبیعت نسل جوان و تمایلاتش عوض شده و باید دولت و حکومت روش، سیاست و راهبرد جدیدی بر اساس مطالعات علمی و دانشگاهی در پیش بگیرد. آنها عنادی با نهاد دین شاید نداشته باشند ولی عملکرد من مسئول اثر منفی زیادی روی آنها گذاشته و زده شده اند. یکی از تلخ ترین مقاطع دوران حصر خانگی من در دیار غربت ماوقع انتخابات 88 بود که غم خودم فراموشم شده بود. من با نظریه شما موافقم ولی راه طی شده را درست و کافی نمیدانم و بر اساس 6 سال مطالعه که نتیجه آن 4 جلد کتاب شد تنها راه حل فرم دادن و قوام بخشیدن به خواسته های جوانان را سازماندهی و تشکل مردم در قالب سازمانهای مدنی و تحزب میدانم که هر حزب افراد خود را بر اساس تمایلاتشان تربیت فرهنگی کند ضمن آنکه منافع و شاخصه های مهم ملی را نیز به صورت ملکه آنها در آورد. مردم ما استحقاق پیشرفت را دارند ولی باید ملات چسبندگی اجتماعی را بیشتر کنیم تا زود از پدیده های سیاسی اجتماعی زده نشوند و بقول شما قهر نکنند و عزم دیار غربت کنند. شما هم غصه نخورید. درد دین و اهمیت سرنوشت نظام و کشور را خیلی ها چه اصلاحطلب و چه محافظه کار دارند فقط باید ساز و کار جدیدی در کشور شکل بگیرد تا اینهمه ما از دین و روحانیت خرج و هزینه نکنیم. روشهای تجربه شده مناسبی در کشورهای گوناگون برای اداره جامعه وجود دارد که ما میتوانیم با استفاده از تجربیات آنها و نیز بومی سازی این روشها و با توجه به آنچه که خودمان در طول تاریخ داشته ایم و در این مدت کوتاه سی و اندی سال نیز تجربه کرده ایم بکار بگیریم و کشور را پالایش فرهنگی کرده و با اجماع ملی و دوری گزیدن از خودی و غیر خودی کردن و بر اساس الناس عیال الله روی ریل توسعه بیاندازیم. ممنون و خدانگهدارتان تاجیک
  • بی نام A1 ۰۵:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۰
    0 0
    lمن چیزی از گفته های مدل بالای شما سر در نیاوردم تنها چیزی که منو به اینجا کشوند عنوان قشنگ دلواپسی ان هم نه از نوع هسته ای بلکه از نوع اقتصادی بود اجازه بدهید من هم دلواپسی به جای اقتصادی را از نوع کشاورزی اش بیان کنم خواهش می کنم نظر من را هم بگذارید به کسی بر نمی خورد.من یک کشاورز افتابسوخته دلخسته زمین خورده 70 میلیون مقروضی هستم که بسیار هم ناله کردم نه کسی صدایم را شنید ونه به دادم رسید . وقتی در تلویزیون تصاویر انبوه محصولات را می بینم که کشاورزی دارد از افزایش محصولاتش حرف می زند بینی بین الله از ان کشاورز می پرسید که سرنوشت این محصولات چه شده است .چرا خبر نگار بقیه اش را نمی گوید شاید می گوید اما نمی گویند یعنی نمی گذارند که بگویند شما می دانید در جنوب کرمان هزاران تن گوجه روزمین