استاد مطهری نقد فکر می‌کرد نه تخریب شخصیت/ او سقراط وار وارد اجتماع می شد و به زبان مردم حرف می زد

نشست رونمایی از دو اثر تازه منتشر شده استاد شهید مرتضی مطهری برگزار شد.

به گزارش خبرآنلاین، نشست رونمایی از دو اثر استاد شهید مرتضی مطهری، با عنوان‌های «خدا در اندیشه انسان» و «خدا در زندگی انسان» که برای اولین بار منتشر شده اند، عصر روز گذشته 16 اردیبهشت‌ماه در فرهنگسرای شفق برگزار شد.

در این نشست دکتر علی مطهری و دکتر عماد افروغ به بیان نکاتی در باب شخصیت شهید مطهری و آثار وی پرداختند. خلاصه سخنرانی های این نشست که مشروح آن در خبرگزاری مهر منتشر شده به شرح زیر است.

دکتر علی مطهری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و نماینده مجلس شورای اسلامی:

* یکی از دلایل تاخیر انتشار این کتاب ها این بوده است که در این سلسله سخنرانی‌ها، یک یا چند جلسه ناقص است و ما تاحدی به دنبال این بودیم که نوار کاست این جلسات را پیدا کنیم. در واقع به دلیل این که استاد آرشیوی از سخنرانی‌های خود نداشتند، ما به تدریج این آرشیو را تهیه کردیم.

* به طور کلی موضوعاتی که ایشان انتخاب می‌کردند، بی‌ارتباط با معضلات فکری و اجتماعی نبود و یکی از هنرهای ایشان همین مسئله‌شناسی ایشان بود که خیلی خوب نیاز جامعه را تشخیص می‌دادند و با عنوانی مناسب و تحقیق کامل ارائه می‌کردند.

* این طور نیست که بگوئیم آثار ایشان به درد همان زمان می خورد، بلکه موضوعاتی که ایشان درباره آن کتاب نوشته یا سخنرانی کرده‌اند، به گونه‌ای است که مورد نیاز همه زمان‌هاست. حقوق زن در اسلام، مسئله حجاب، عدل الهی، رابطه ایران و اسلام و همین کتاب‌ها، همه این گونه‌اند و در همه دوره‌ها مطرح هستند.

* امروز حتی وقتی که در دانشگاه‌ها می‌خواهید یک بحث علمی را مطرح کنید، چندان مورد استقبال قرار نمی‌گیرد و همه تمایل دارند که هر چه سریعتر وارد مباحث اجتماعی و سیاسی شوند و حمله‌ای به این طرف و حمله‌ای به آن طرف کنند و کف و سوت و این قبیل چیزها. در واقع وقتی که جلسات قبل از انقلاب را با جلسات بعد از انقلاب مقایسه می کنیم می بینیم که تا حدی تنزل کرده ایم.

* جای این‌گونه جلسات خالی است؛ جلساتی که در آن افراد پای مباحث فلسفی و اعتقادی که مطرح می‌شد می‌نشستند و با علاقه گوش می‌دادند.

دکتر عماد افروغ، پژوهشگر و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی:

* استاد مطهری حقیقت‌گرا و به شدت از مصلحت‌اندیشی و مصلحت‌گرایی بیزار بودند. این یک نکته است که باید به آن توجه شود. ایشان به کرات بر این مسئله تأکید دارند که اسلام در ذات خود یک حقیقت است، نه یک مصلحت و باید مراقب بود که اسیر مصلحت‌اندیشی‌های کاذب نشویم.

* باور به انسان و توانایی‌های او و بالطبع باور به حق او یکی دیگر از ویژگی‌های فکری استاد است. این نگاه در مقابل نگاهی مطرح می‌شود که صرفاً تکلیف‌گراست و هیچ باوری به حق انسان ندارد. از همین زاویه است که شما نمی‌توانید رگه‌ای از اخباری‌گری و سطحی‌نگری و جمود فکری و تهجر در ایشان ببینید.

* استاد معتقد بود که غربی‌ها خوب فهمیده‌اند که انسان حق دارد، اما متوجه نشده‌اند که این حق یک تکیه‌گاه خدایی می‌خواهد. نفهمیده‌اند که خدا و انسان با هم هستند و جدایی‌ناپذیرند.

* بر این اساس، آن کسی که درد انسان دارد، درد خدا دارد و آن کسی که درد خدا دارد، درد انسان دارد و نباید به نام خدا انسان را ذبح کرد و نباید به نام مقابله با اومانیسم و لیبرالیسم برگردیم به یک دوران قرون وسطایی و یک نظرگاه صرفا تکلیف‌گرا که به اومانیسم ختم شد و اومانیسم هم به نیهیلیسم ختم شد و با چنگ زدن به ریسمان پوسیده نیهیلیسم و قرائت‌های پست‌مدرنیستی میشل فوکویی و هایدگری که نمی‌شود با اومانیسم مقابله کرد.

* نیهیلیسم میوه اومانیسم است و اگر می‌خواهید با خرد خودبنیاد مقابله کنید، باید به خرد خدابنیاد چنگ بزنید. این چیزی است که از مضمون و محتوای آثار استاد مطهری هم بر می‌آید.

* ویژگی دیگر ایشان مقابله با عوام‌زدگی، خرافه‌گرایی، سنت‌ها و عقاید غلط است. ایشان به دلیل همان تأکیدی که بر قابلیت انسان دارد تأکید زیادی بر آزادی تفکر دارد، اما هر عقیده‌ای را ناشی از تفکر و آزادی تفکر نمی‌داند.

* ایشان آزادی را قراردادی نمی‌داند و معتقد است که هر چیزی برای همان چیزی که خلق شده است باید آزاد باشد. مغز برای فکر کردن است و زبان برای بیان است. قرارداد نیست که عده‌ای قرارداد کنند و به این‌ها آزادی بدهند و عده‌ای این آزادی را سلب کنند. اما حق فقط ناظر به این‌ها و حیات فردی نیست.

* ایشان نقد فکر می‌کردند و نه تخریب شخصیت. این مهم است. ما هنوز در این مسئله مشکل داریم و نمی‌توانیم فکر را نقد کنیم و چون خودمان فکر نداریم و بزرگ نیستیم به همین دلیل نقد شخصیت می‌کنیم.

* این گونه جا انداخته‌اند که روشنفکر کسی است که تحت تأثیر روشنگری غرب است؛ در حالی که روشنفکر یک تعریف مفهومی و اصطلاحی دارد و در واقع کسی است که در خدمت نیازهای مردم است و با شبکه اغوائی و القایی قدرت در می‌افتد و آگاهی‌بخشی می‌کند.

* شهید مطهری یک فیلسوف برج عاج نشین نبود و به دلیل اینکه تفکر منظومه‌‌ای داشت، سقراط ‌وار وارد عرصه اجتماعی می‌شد و آگاهی‌بخشی می‌کرد و با زبان عامیانه و همه‌فهم حرف‌های سخت را می‌زد.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 353860

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۰:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۸
    8 0
    درود بر دکتر افروغ عزیز واندیشمند مستقل.
  • بی نام IR ۰۳:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۲
    2 2
    واقعا درست گفته اصلاح طلب اصلا فکر نداره واسه همین نمی شه نقدش کرد حزب ا.. هم فکر دارد ولی علی مطهری و اصلاح طلب ها فقط شخصیت را نقد می کند